ایستگاه مترو به مثابه فضای شهری
یده اصلی شکل دهنده پروژه اینچنین است: نگاه به ایستگاه
مترو به عنوان یک فضای شهری کامل و بهره گیری از امکانات و مولفه های طراحی شهری
برای تعامل هر چه بیشتر فضای شهری زیر زمینی و شهر؛ و در عین حال شکل دهی به شخصیت
فضایی ایستگاه مترو.
طرح حاضر برای طراحی داخلی و ورودی های ایستگاه مترو
دانشگاه تبریز، با بهره گیری از امکانات موجود سایت، سعی در ارتباط هرچه بیشتر
فضای بیرون و درون از طریق ورود آهسته و سلسله مراتبی به فضای شهری زیرزمینی، توجه
به اقشار آسیب پذیر، مبلمان شهری، گرافیک محیطی و استفاده از امکانات محیطی مثل
نور و تهویه طبیعی است. بنابرین کیفیتهایی همچون کارایی، نفوذپذیری بصری، آسایش
اقلیمی، خاطره انگیزی، انعطاف پذیری، سهولت دسترسی، هویت مندی و همچنین کیفیتهای
عام فضای شهری، اهداف مورد انتظار این طرح میباشند.
طراحی شهری
همیشه تعاملات اجتماعی صورت گرفته در محیط از قبل هدف دار
نیستند که به واسطه وجود جذابیت هایی مثل تفریح و انگیزه های قبلی اینچنینی به
وجود آیند. اتفاقاتی مثل قرار ملاقات ها و صحبت های اتفاقی، مکث های اتفاقی و از
پیش تعیین نشده در محیط، همگی اگر بستری مناسب داشته باشند خود نیز بخشی از این
تعاملات مردمی هستند. بنابراین می توان از ورودی های ایستگاه های مترو به عنوان
فضاهای شهری انتظاراتی را متناسب با نوع عملکرد این فضا داشت، بخشی از این
انتظارات مربوط به کیفیت های عام فضای شهری است و برخی نیز مربوط به توقعات خاص
این فضا می شود.
سيستم حمل و نقل مترو به واسطه نوع ساختار خود همواره نوعي از
ارتباط درون به بيرون و بالعكس را موجب مي شود كه براي برقراري اين ارتباط نيازمند
مفصلي ارتباطي است كه نمود فيزيكي آن در عرصه شهر همان ايستگاه هاي مترو و به واقع
ورودي و خروجي هاي آن است كه محل برخورد زندگي فضاهاي شهري با زندگي محدودتر شده
خارج از عرصه شهر و درون زمين مي باشند و لذا به واسطه اتصال و تلفيق با عرصه هاي
شهري به ناچار هم از آن تاثير مي پذيرد و هم بر آن تاثير مي گذارد.
گرافیک محیطی
میزان دلهره ی گم کردن راه در خیابان ها و بزرگراه های
شهرهای بزرگ ما، نسبت مستقیم دارد با میزان غفلت از طراحی گرافیک محیطی اصولی در
شهر.اغتشاش بصری نتیجه ی هجوم تصاویر دو بعدی و سه بعدی بی ربط و بی توجه به محیط
زیست و ساز و کار روانشناختی انسان است. اگر تبلیغات و اطلاع رسانی بر پایه ی اصول
نباشد، زشت شدن شهرکمترین و دم دست ترین پیامد قضیه خواهد بود.
شهرهای ما هرچه بزرگتر می شوند خلا اطلاع رسانی به موقع،
کامل و صحیح به خیل مردم پیاده و سواره در آنها بیشتر احساس می شود و محلات ما نیز
به تبع آن، بی هویت تر می شوند، بخصوص گرافیک محیطی با خیلی از رشته ها مثل طراحی
شهری ارتباط تنگاتنگ دارد. تبلیغات نیز در آنها به جای آنکه زیبا و اندیشمندانه
باشد، زیاد است و غیرمسئولانه. نتیجه آنکه مردم ما از امکانات فرحبخش بصری آنچنان
که نمونه هایش در بسیاری از شهرهای جهان وجود دارد و نیازش در اینجا حس می شود
برخوردار نیستند. عموما طراحی گرافیک محیطی در بخش های اطلاع رسانی، تبلیغات و
هویت نمایی یعنی تمامی حوزه های گسترده گرافیک می تواند مورد توجه قرار گیرد.