شهرهایی که پایه ساخت آنها به طور کامل پی ریزی و ساخته می
شوند قدمتی به اندازه تاریخ مدرن دارند، به خصوص پس از جنگ جهانی دوم در کشورهایی
که تازه استقلال یافته بودند مثل هند، یا در تلاش برای یافتن هویت مدرن بودند مثل
برزیل، توسط پدران مدرن به خصوص لوکوربوزیه انجام شد. شاید به لحاظ فرم و جوابگویی
در بعضی از پروژه ها مثل احمدآباد هند و یا مجموعههای مسکونی در سائوپائولو تا
حدودی با شکست روبرو شدند، اما راهکارهای خلاقه ای را پیشنهاد دادند که شاید بعضی
از لغاتش امروزه بدیهی اند اما، بازگشت به آنها اجتناب ناپذیر است.
ادبیات معمارانه ای که در این پروژه به کار گرفته شده به
شرح زیر می باشد.
انعطاف و هوشمندی
چه کسی می داند آینده اجتماعات و رخدادهای جمعی چگونه
خواهد بود؟
سوالی که طراحی پروژه با آن آغاز شد. کاملاً بدیهی است که
نیاز به مراودات جمعی نیاز همیشگی بشری است، اما چگونگی آن امری است که با گذر
زمان و تغییرات تکنولوژیک دستخوش تغییرات سیار می شود و تسلط همیشگی قدرت بر شکل
گیری آن در قالب لغت هویت یابی عمدتاً با اجتماع و فضاهای اجتماعی در کشمکش بوده
است. آیا تکنولوژی و هوش مصنوعی می تواند در این راه به انسان عصر حاضر کمک کند یا
وسیله ای است در خدمت اعمال دوباره قدرت؟
انعطاف پذیری و آزادی ساختار
مدرنیته با جداکردن ساختار از عناصر جداکننده( دیوار)
معماری را از قید اعمال قدرت توسط نهاد های سیاسی خارج کرد و تلاش عمده ای در
راستای مردم وار کردن پروژه ها برداشت، به عبارتی مخییر کردن مردم- اجازه انتخاب
دادن- برای تعریف زندگی در ساختمان و بنا. حال آیا می توان از همین تکنیک در فضای
اجتماعی بهره برد؟
تلاش های تئوری جدی در این باب توسط گروه های معماری مثل،
سوپر استودیو، آرشیگرام، de Architecture، ... برای تعریف یک مگا استراکچر (Mega structure)انجام شد، اما
مسئله مقیاس و گم شدن خود انسان در یک ابرساختار نقطه ضعف آن گونه رویکرد به پروژه
های زیستی بزرگ مقیاس بود.
پایداری و عدم ساخت و ساز
یکی از دستاوردهای پلان لیبره یا پلان آزاد، انعطاف پذیری و
تاب آوری است. به عبارتی امکان ایجاد تغییرات عمده معمارانه با کمترین میزان تخریب
می باشد. حال اگر این مسئله با هوشمندسازی همراه شود، می تواند امکان ایجاد
تغییرات عمده را در بستر ساختاری از پیش تعریف شده فراهم آورد. به عبارتی، هوش
مصنوعی با مشاهده الگوهای روزمره رفتارهای انسانی در فضای اجتماعی به ما امکان
بازتعریف فضاهای اجتماعی در ساختارهای آزاد پروژه خواهد داد. این امر به پایداری،
انعطاف پذیری و تاب آوری محیطی کمک عمده ای خواهد کرد.
امکان تولید الگو برای ساخت و سازهای مسکونی
شاید همین ساخت و ساز و الگوی پلان آزاد پس از مدل شدن،
بتواند بافت و الگوی مناسبی برای ساخت و سازهای مسکونی و بلند مرتبه را فراهم آورد
و در تعامل با فضای مرکر محله و متناسب با تحولات اجتماعی آن.
تلاش برای امتداد رخدادهای اجتماعی به درون فضاهای مسکونی
یکی از سوالات مسابقه طراحی در فضای مسکونی بود، این تیم
طراحی در فضای مسکونی، در مجاورت مرکز اجتماعی، همان آزادی که در تعریف فضاهای پیش
نهادی اجتماعی را داشت در قالب فضای مسکونی فراهم آورد. در لایه مجاور فضای شهری
در پیلوت خانه ها فضاهای کار خانگی و خویش فرما را فراهم می آورد. و با فاصله ای
نزدیک بازارهای محلی که امکان عرضه آن محصولات را دارند تعریف و تعبیه شده است.
فضای عبادی- مسجد
چابهار محل تلاقی اقیانوس هند، دریای عمان، فلات ایران و
خلیج فارس است. گونه گونی معنوی بافت اجتماعی می بایست فضای عبادی را تعریف کند.
مسجد در این پروژه تنها بخش پروژه است که به لحاظ مکانی و فرم پروژه ثابت است، اما
انعطاف آن حاصل حضور انسان است، پله های تعبیه شده روی دیواره ها تا بالاترین نقطه
مسجد امکان حضور انسان را در نقطه ای که اذان تلاوت می گردد فراهم می کند و با چشم
انداز دریا و محیط و کم شدن ماده و حرکت به سوی بالا، هرکس را با هر نوع نگاه و
اندیشه ی معنوی از فرم خالی می کند تا حضور انسان و معبود در کمترین فاصله سمبلیک
شکل گیرد.
بوم آورد بودن
بوم آورد بودن تنها به معنی استفاده از مصالح بومی نیست،
بلکه در این پروژه تلاش شده تا با ایجاد آزادی عمل و انتخاب و تولید ریز المان های
معمارانه مثل درب ها، پنجره ها و .... براساس ساختارهای فرمی سوزن دوزی های مردمان
بومی منطقه –ضمن رعایت المان های مدرن- در انتخاب اجزا مثل نوع شیشه ها،
آینه ها، ... استفاده کننده را آزاد بگذاریم تا در عین مشارکت دادن افراد در شکل
گیری پروژه ها دائما تنوع و پویایی در طول زمان تعریف کنند. همانند لباس های زنان
بلوچ که در عین تنوع، دارای نشانه ها و شناسه های بومی است.
اقلیم
فضاهای شهری در شهر تیس باتوجه به اقلیم بهاری و اعتدال
دمای چابهار امکان حضور عمومی مردم در فضای شهری را فراهم خواهد کرد. در این پروژه
تلاش شد تا مسیرهای باد هم از جانب دریا و هم باد غالب که در گلباد شهر تیس تعریف
شده بود رعایت گردد. این گونه از چیدمان به تهویه فضاهای عمومی و ایجاد نسیم دائمی
در شهر و فضاهای شهری کمک شایانی خواهد کرد. در ضمن، کنترل گرمای هوش مصنوعی
درصورتی که خطای انسانی در چیدمان فضای شهری رخ دهد این مسئله را اصلاح خواهند
کرد.