معماران معاصر ایران, اتووود - بزرگترین سایت معماری
ثبت نام عضو جدید ایمیل آدرس: رمز عبور : رمز عبور را فراموش کردم

به جامعترین سامانه ارتباطی و اطلاع رسانی معماران معاصر ایران خوش آمدید خانه |  ثبت نام |  تماس با ما |  درباره ما |  قوانین سایت |  راهنما




جدیـــــد ترین مقــــــالات
    دیوید هاروی و شهر در قامت فهمی انسانْ تولید
    پهنه ی معلق تهران؛ شاه عبدالعظیم یا شهر ری
    دیوید هاروی و شهرســــــــــــــــــــــــــــــــــازی آلترناتیو
    هنر گفت و گو ـ جان بریسندن و اد لوییس با دیوید هاروی
مقالات برتر از دید تحریریه
    دیوید هاروی و شهر در قامت فهمی انسانْ تولید
    پهنه ی معلق تهران؛ شاه عبدالعظیم یا شهر ری
    دیوید هاروی و شهرســــــــــــــــــــــــــــــــــازی آلترناتیو
    هنر گفت و گو ـ جان بریسندن و اد لوییس با دیوید هاروی
معـــروف ترین مقــــالات
    تکه های ساده ـ رنگ در معماری به قلم پوریا ترکفر
    سانا؛ گامی فراتر از معماری سبز به قلم علیرضا امتیاز "مدیر اتووود"
    انرژی خورشیدی در ایران به قلم م معيت
    تعريف معماری به قلم علی باقرزاده
فعالتـــرین نویسندگان
    آرش بصیرت "سردبیر اتووود"  : معمار حرفه اي
    محمد کیانی منش  : دانشجو
    ایمان رئیسی  : معمار حرفه اي
    فريبا شفیعی  : دانشجو
حامی اتووود
تــازه هــــــای معمــاری
معمارْستاره ها به روايت اتووود ـ مایکل گریوز
پالپ نیوز ِ اتووود ـ چگونه مبلمان مناسب انتخاب کنبم ؟
کتابخانه ملی اتریش از کریس پرمپترک؛ قوس های در هم گوریده شهری
معماری جهان سریال "وست‌ورلد"؛ رابطه با زمان حال، فهم از آینده

بازگشت به لیست مقالات زيبايي شناسي < مفاهيم و نظريات معماري

سوپرمدرنیته؛ عبور از پست مدرنیسم و یافت روایتِ "بی گون" از مکانی   1390/11/24
نوشـــــــــــته ی :
  م معيت   -


خــلـاصــــــــــــــه : مقاله به اختصار به معرفی دیدگاه مارک آوژه انسان شناس فرانسوی پیرامون تاثیر تکنولوژی ارتباطات آنی، تسهیل حمل و نقل و کثرت دیدگاههای شخصی بر چشم انداز شهرهای معاصر می پردازد.

 



مقالات مرتبط

دیگر مقالات   م معيت
ذات پرسشگری ، منشِ اثر هنری   ( مفاهيم و نظريات معماري  )
انرژی خورشیدی در ایران   ( معماري پايدار  )
از روحیه شاعرانه تا خانه شعر   ( مفاهيم و نظريات معماري  )
مرکز اموزش رلکس؛ کاری از دفتر معماری SANAA   ( مفاهيم و نظريات معماري  )
موبیوس   ( زيبايي شناسي  )
فضایی رهایی بخش؛ مدیاتک سندای اثر تویو ایتو   ( مفاهيم و نظريات معماري  )
دستهای لوکوربوزیه؛ منش بوطیقایی یک معمار   ( مفاهيم و نظريات معماري  )

"به گمانم آمد به مکان جدیدی نیاز دارم، [این را] او گفت.

 جائی‌ نه الزاماً دلچسب و جذّاب، فقط یک مکان ناشناس؛ بی‌ هیچ هم خوانی.

 جائی‌ که در آن بی‌ اندازه تنها باشم. مثلا یک هتل!"   

ریموند چندلر، بانو در برکه

 

اینجا در آغاز با پارادوکسی آشنا مواجهیم؛ "مکان" شناخته شده که همچنان غریب و نامانوس است؛ ودر مقابل آن "نامکان". این تضاد آشناست، حتی اگر به ندرت این گونه تعبیر شده باشد؛ چرا که یکی‌ از برجسته‌ترین ویژگی‌‌های زندگی‌ معاصر را تبیین می‌‌کند. مثال آن فزونی فضاهای عام همچون هتل ها، فرودگاه ها، مراکز فروش، آزاد راه ها و فروشگاه‌های فست فود است؛ یعنی‌ فضا هایی که ما احساس می‌‌کنیم می‌‌شناسیم، با این که هرگز قبلا آن جا نبوده ایم، و یا این که آن‌ها آن سوی شهر یا آن طرف دریاها هستند. حتی اگر کسی‌ چندان سفر نکند، و یا ماشین شخصی‌ داشته باشد، یا همبرگر و خوراک جوجه کنتاکی را چندان دوست نداشته باشد، تجربه ی این عرصه‌ها همچنان در جریان زندگی‌ روزمره اجتناب ناپذیراست, چرا که ساختار شهرها امروزه پیرامون آن‌ها طرح ریزی شده است.

 اگر شما سفر می‌‌کنید، پس این فضاها به نظر تنها نمونه هایی است که می‌‌بینید: شما از طریق یک آزاد راه و یا با قطار به فرودگاه می‌‌روید، در فرودگاه سوار هواپیما و از آن پیاده می‌‌شوید، زمانی‌ که از محل سکونت خود دور هستید، در یک هتل اقامت می‌‌کنید، از فروشگاه‌های دیوتی فیری (بدون عوارض گمرکی) خرید خود را انجام می‌‌دهید، و (برای خلاصی از اجبار به تجربه غذاهای محلی) احتمالا یک غذای تند و سریع در KFC می‌‌خورید.

 گزاره ای که در اینجا مطرح می شود این است که خواه ناخواه، این جنبه اززندگی‌ معاصر آن قدر متفاوت هست که ظهور عصر جدیدی را هشدار دهد، و به اندازه کافی‌ شایع و متداول هست که منش نمایی و توصیف شود. مارک اوژه Marc Auge’(۱۹۹۵)، به عنوان یکی از شارحان این وضعیت، آن را سوپر‌مدرنیته  می‌‌نامد؛ سوپرمدرنیته با افراطexcess  توصیف می‌‌شود، نوعی  فزونی که در سه حوزه ادراک فلسفی‌ ـ و یا به بیانی خاص تر انسان شناسای ـ رخ داده است: زمان، فضا و مرجع‌های شخصی‌.

در خوانش اوژه، زمان، از نظر مفهومی‌، با حرکت به سوی پیشرفت  مترادف است و بدین سان، به زعم او به همان تقدیرِ مرکب برامــــــــــده از "حرکت و پیشرفت" تن در می‌‌دهد، او هم چنین بر این گزاره تاکید می کند که زمان با شک و تردید عمیقی با حرکت به سوی پیشرفتprogress  هم تراز می‌‌شود، این هم ترازی شکاکانه در تاویلی ادرنویی می تواند چیزی جز منادی و جلودار تمامی‌ ناخوشی‌های قرن بیستم - نازیسم، کمونیسم، کاپیتالیسم- پنداشته نمی‌‌شود. اما در عمل، اوژه خوانش زمان را، در گرو تکنولوژی ارتباطات لحظه‌ایinstant telecommunication ، قرار می دهد و نتیجه می گیرد؛ تشخیص میان آنچه که صرفا رویداد نامیده می‌‌شود با آنچه که از بعد تاریخی‌ معتبر و صحیح است -به بیان دیگر میان رویداد‌های بدون معنا و لحظات با معنی- به نحو فزاینده‌ای دشوار شده است. چرا که این تکنولوژی رویداد‌ها را به وفور، و وفور به ما عرضه می‌‌کند.

به بیان اوژه، آنچه که امروزه بدیع و تازه است این نیست که دنیای امروز از معنا تهی است، و یا معانی کمی‌ دارد، و یا کمتر از آنچه که در گذشته داشته است خواهد داشت، بلکه نیت اوژه یاداوری این نکته است که ما یک نیاز روزانه صریح و آشکار برای معنا دادن به دنیا احساس می‌‌کنیم، در واقع این رویه ی احساس نیاز به اشباع دنیا با معنا است که اوژه سعی‌ می‌‌کند به آن ارجاع دهد و نه تصور تحلیل و تقلیل تدریجی‌ معنا که پست مدرن‌ها از فقدان آن با تاسف و تقدس یاد می‌‌کنند.

در باب دومین وجه تحولات با شتاب عصر حاضر، اوژه مفهوم فضا را به چالش می‌‌کشد و این امر را از سویی مجددا به پیشرفت‌های رسانه‌ای‌ و ارتباطاتی نسبت می دهد و از سوی دیگر پای توسعه ی حمل و نقل را به میان می‌‌کشد. از منظر اول، رسانه‌‌ها ما را از وقایع و رخداد هائی  که در آن سوی کره زمین در حال وقوع است به سرعت با خبر می‌‌کنند. از نقطه نظر دوم نیز، ما به فاصله ی زمانی‌ کوتاهی‌ می‌‌توانیم از یک شهر به شهر دیگر سفر کنیم و موقعیت جغرافیایی خود را تغییر دهیم، و حتی فراتر از آن، انسان، کهکشان را هم به تسخیر خود در آورده است. موضوعی که اوژه از آن تحت عنوان کوچک شدن کره زمین و تغییر مقیاس ها یاد می‌‌کند. با این توصیف، ادراک ذهنی‌ ما از فضا هم به واسطه دگرگونی در مقیاس‌ها و هم به سبب فراوانی‌ منابع و داده‌های تصویری و رسانه‌ای و هم با شتاب چشمگیر وسایل حمل و نقل، شدیدا پیچیده و متفاوت شده است.  بنا بر این ما در دنیایی زندگی‌ می‌‌کنیم متفاوت و دیگر گونه، شاید آن چنان متفاوت که هنوز یاد نگرفته ایم چگونه به آن بنگریم.

پیرامون سومین وجه افراط مد نظر اوژه، یعنی‌ شخصی‌ شدن مراجع و چهره "فرد" ego و این که چگونه باید دربارهٔ فرد اندیشید و جایگاه او کجاست، می توان به میشل دو سرتوMichel de Certeau  در کتاب اختراع امر روزمره و نیز به اندیشه‌های هنری لـِـفـِـرHenri Lefebvre ارجاع کرد؛ کنه مطلب این دو این است که هر فرد می‌‌خواهد و تمایل دارد که جهانی‌ از آن خود داشته باشد و اطلاعات و داده هائی را که به او داده میشود خودش و برای خودش تفسیر کند.

اوژه اظهار می‌‌کند که بعضی‌ از فضاها که او آنها را نامکان می‌‌نامد، نوعی حس عدم ارتباط (عدم همباشی)القا می‌‌کنند،احساسی‌ که مبتنی بر ان شخص دیگر نمی‌تواند درک درستی‌ از مختصات خود داشته باشد. فضا [(مکان)] همان طور که قبل از این هم شناخته شده بود، عرصه هایی قابل ادراک را مشخص می‌‌کند. دنیایی را تعریف می‌‌کند که در آن از چیزهای مشخصی‌، معنا و مفهوم مشخصی‌ برداشت می‌‌شود. حرف اوژه این نیست که دسته بندی‌های قدیمی‌ فضا در حال ویرانی و نابودی هستند، که باز هم این سخنِ پست مدرن‌ها است، در عوض او می‌‌گوید اکنون این وفورعوالم معنا دارست که به سسب ان ما دیگر نمی‌‌دانیم  که کدام سو را بگیریم! (تناقضاتی از این دست که آیا اتاق پذیرایی یک موضعِ مکانیِ محلی  و داخلی ‌Local است و آنچه که در تلویزیون می‌‌بینیم یک پدیده ی جهانی Global‌ است و یا تلویزیون پدیده ای داخلی‌ است از آن رو که در اتاق پذیرایی قرار دارد و اتاق پذیرائی یک موضع جهانی‌ است از آن جا که با تلویزیون به تمامی‌ دنیا مرتبط می‌‌شود؟!)

به رغم آن که اوژه در صدد است که تفسیر مثبتی از شرایط سوپرمدرنیته ارائه دهد، اما در نگاه نخست ما ناگزیر به دسته بندی آنها با برداشتی منفی‌ هستیم؛ چرا که فضاهای جدیدی که اوژه در سر می‌‌پروراند به نظامی تعلق دارند که واژگان آنها هنوزوجود ندارند.

صحبت اوژه این نیست که نامکان‌ها تمامی‌ دنیای معاصررا در بر گرفته اند و یا دیگر اثری از مکان‌های شناخته شده با مفهوم متعارف وجود ندارد، بلکه او بر این باور است که چه مکان و چه نا مکان، هیچ کدام به شکل ناب و مطلق وجود ندارند. مکان‌ها مداوما درون نامکان‌ها متولد می شوند و روابط میان آنها شکل می‌‌گیرد. هیچ کدام به کلی‌ از میان نمی‌‌روند و هیچ یک هرگز به تمامی‌ تحقّق نمی‌‌یابند. او نامکان‌ها را مختص سوپرمدرنیته می‌‌داند و ویژگی‌‌های منحصر به فرد آن‌ها را منش نمایی می‌‌کند. با این حال او اعتراف می‌‌کند که نامکانها نه هویتی یگانه به بار می‌‌آورند و نه رابطه‌ای معنا دار، در عوض انزوا و همسانی را در بر دارند. اگرچه نامکان‌ها فضاهایی سرشار از جمعیت هستند، اما در آنها اثری از آنچه که ما پیش از این با عنوان رابطه و تعامل اجتماعی می‌‌شناختیم وجود ندارد. تناقض بزرگ فضاهای سوپرمدرنیته در این است که اگر چه انسان‌ها از زمانی‌ که گرد هم می‌‌آیند، کار اجتماعی  می‌ کنند و مکان‌ها را نظم و نسق می‌‌دهند، اما افراد بیشماری که هر روز در نا مکان‌ها جای می‌‌گیرند، مثل این است که در یک پرانتز بزرگ قرار گرفته باشند؛ خبری از کنش و بر هم کنش اجتماعی ، آن طور که برای ما متعارف و ملموس باشد،  نیست. کسانی‌ که تحت عنوان کاربر، مشتری و یا مسافر با نامکان‌ها سر و کار دارند، در مدت زمانی‌ به کوتاهی‌ یک سفر و یا در طول یک صف انتظارهمسان و هم شکل می‌‌شوند و پاسخ هائی یکسان می‌‌گیرند: لطفا شناسه کارت خود را وارد کنید، سفر خوبی‌ برای شما آرزو می‌‌کنیم، لطفا در میان خطوط رانندگی‌ کنید...؛ پیغام هائی که یا شیوه استفاده از تسهیلات نامکان ها را ارائه می‌‌کنند ، یا ضوابط و محدودیت‌ها را ، و یا نهایتا به گونه ای تبلیغاتی  از کاربر به خاطر حضور و مصرف قدردانی می‌‌کند: بانک ما سفر خوشی‌ برای شما آرزو می‌‌کند، از این که از خدمات ما استفاده کردید سپاسگزاریم!

سوپرمدرنیته امکان تجربه و ادراک نوینی از فضا را فراهم می‌‌آورد که سبقه ی تاریخی‌ آن وجود ندارد. ویژگی‌ بارز آنها گزار transition است، این جاست که می‌‌توان میان واژه هایی همچون مسافرPassenger و جهانگرد یا گردشگر Tourist تمایز قائل شد.

 نامکان‌های سوپرمدرنیته همه جا هستند و هیچ جا نیستند. با این اوصاف، بی‌ تردید نفوذ بی‌ مکانی و نامکانی از طرفی‌  چشم انداز آینده شهرها را متاثر از خود می‌‌کند و از طرف دیگر بر اهمیت بحث هایی که این روزها پیرامون "مرگ مکان"((The End of Place و نحله ی فکری مقابل آن یعنی‌ "مکان همچنان مهم است" (Place still matters) در می‌‌گیرد، تاکید می‌‌کند.

 

منابع

Augé, Marc, in J Howe (Trans), Non-places: Introduction to an anthropology of supermodernity, London Verso, 1995

Buchanan, Ian, Non-places: space in the age of supermodernity (review article), in “Social semiotics”, Vol. 9, No. 3, 1999

Arefi, Mahyar, Non-place and Placelessness as narratives of Loss: Rethinking the notion of Place, in “Journal of Urban Design”, Vol. 4, No. 2, 1999       


کلمــــات کـلیدی :  نامکان مارک اوژه سوپرمدرنیته مکان فضا معنا
منــــــــــــــــــابع :  Augé, Marc, in J Howe (Trans), Non-places: Introduction to an anthropology of supermodernity, London Verso, 1995 Buchanan, Ian, Non-places: space in the age of supermodernity (review article), in “Social semiotics”, Vol. 9, No. 3, 1999 Arefi, Mahyar, Non-place and Placelessness as narratives of Loss: Rethinking the notion of Place, in “Journal of Urban Design”, Vol. 4, No. 2, 1999


منبع انتخاب مقاله :
این مقاله پیش از این در ویژه نامه اندیشه شرق ، 20 بهمن ماه 1390 با عنوان سوپرمدرنيته عبور از پست مدرنيسم و يافت روايتِ «بي گون » از مكان چاپ شده است .

دریافت فایل مقاله | بازگشت به لیست مقالات |  ارسال نظر ارسال نظر | اشتراک مقاله  
تعــــداد بازدیــد : 2240  بار تعداد دانــــــلود : 121 بار امتیاز تحـــریریه : 5

نظـــــــر اعضــــــــا
صنم احمدزاده ( 1391/01/09 ) :
ممنون برای این مقاله . نامکان ها ! با این دیدگاه به این فضاها نگاه نکرده بودم

ثبــــــــت نظـــــــر
جهت ارسال نظر باید وارد سیستم شوید. / عضو جدید
ایـمـــیـل :
رمز عبـور :

حامی اتووود
 رسانه ی تخصصی معماری و شهرسازی میم زون
درباره معماران معاصر ایران :
این گروه در سال 1386 با هدف ایجاد پل ارتباطی بین معماران ایرانی معاصر گرد هم آمد.با شروع کار این وب سایت معماران متقاضی در محیطی ساده وکارآمد به تبادل پروژه ها ومقــــالات خود خواهند پرداخت ودر فضای فروم به بحث وگفتگو می پردازند.";
خانه | ورود | ثبت نام | درباره ما | تماس با ما | قوانین سایت | راهنما
© کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گروه معماران معاصر می باشد.
Developed by Tryon Software Group