تعریف ماهیت های دوْسویه، کنشْ مند و ارتبطی برای فضا و مکان نقطهْ عظیمتی پارادایمیک در ره یافت های فکری موکد بر فهم ماهیت های فضا در قامت فهمی مطلق و نسبی است چرا که تعریف ماهیت های کنش مند، دوْسویه و ارتباطی برای فضا موانع و مرزهای مابین اشیا و فضا را محو می کند. بر قوام انچه پیش امد، به جای انکه فضا در قامت کلیتی فائق و برفراز اشیا، مناسبات و گستره های متاثرکننده شان وجود داشته باشد، اشیا، خودْ، فضا هستند و فضا نیز می تواند همچون اشیا ظاهر شود.
در این روایت فرایندهای طبیعی و اجتماعی، اشیا و روی دادها، نسبت به فضا، اولویت هستی شناسانه خواهند گرفت، بنا بر همین قوام هستی شناسانه، فضا، محصول فرایندها و روندهاست، به جای انکه فرایندها و روی دادها در فضا، حادث شوند. بنا بر یک هستی شناسی هراکلیتوسی فضا همیشه تحت شمولِ "شدن" است، یک فعل است تا انکه یک اســـم باشد و پرداختی از اجراهای ارتباطی.
تولید دوْسویه، کنشْ مند و ارتبطیِ فضامندیِ مبتنی بر توپولوژی [موضع]، برای جورجو اگامبن تفکری غریب و بیگانه نیست. برای او حالت عادی در کنار حالت استثنا:
"یک فرایند توپولوژیکال [موضع نگارانه] مجرد است که تحت شمولش انچه از پیش مفروض بوده است، به صورتی خارجی ، در درون و تحت شمول قدرت خودْفرمان و مسلطی که ناممکن بودگی افتراق میان بیرون و درون، وضعیت طبیعی و استثنا، فایسس [طبیعت] و نوموس[قانون] را محقق می گرداند دوباره ظاهر می شود، درست به مانند انچه بر نوار موبیوس می رود. بر این روال حالت استثنا، ان تعلیق فضاییْ زمانی حادی نیست که بتوان انرا به مثابه یک شمایل پیچیده توپوگرافیک در نظر اورد، بلکه شمایل پیچیده توپوگرافیکی است که تحت شمول ان نه صرفا استثنا و قاعده که حتی حالت طبیعی و قانونی و همچنین بیرون و درون در یک دیگر می امیزند."
می باشد.
فریبا شفیعی در نوشتار وضعیت استثنا؛ فروپاشی فرم عادی، امحا حوزه عمومی، تعلیق الگوهای رایج زیستْ بافت ها به صورتی فشرده وضعیت استثنا را تبیین نموده است
امین حشمتی در نوشتار فضای گفتگویی و جایگاه طراح شهر سعی در تبیین میانْ فضا دارد
ایمان رئیسی در مقاله میدان تهی به هستی شناسی میدان پرداخته
سارا وایتینگ در یادداشت فضاي اعتراض؛ وقتي سخن منطقه بندي شده است تلاشش را بر تدوین فضاهای ضد گفت و گویی در بافت شهری موکد ساخته
مقاله یورگن هابرماس؛ چیستیِ کنش ارتباطی و کارْویژه ی حوزه عمومی به قلم فریبا شفیعی تلاش دارد به فهم یورگن هابرماس از حوزه عمومی نزدیک شود.