شکست سنت روشنگری به معنای غلط بودن سیاق معماری مدرن نمی باشد. معماری مدرن برای بقا باید دچار تغییر و تحولات عمیق و بنیادی شود، این جنبش در قامت جنبشی هنری بذرهایی کاشته که امروز در حال نضج گیری و پدیدار شدند. انچه اکنون شاهدش هستیم همان رویکردی است که زیگفرید گیدیون پیش گرفته بود؛ انچه او می خواست بازگشت به خیال بود، امروز همه به این نتیجه رسیده ایم که این رویکرد پیش فرض احیای زبان معماری است.
من همچنین با چارلز جنکس، انجا که می گوید پست مدرنیسم امتداد حقیقی مدرنیسم است نیز موافقم. تخیل به هیچ رو به معنای طرد منطق و تکنولوژی نمی باشد. در عین حال باید بپذیریم که فرم های متفکرِ واجد معنا از کارکرد و سازه تبعیت نمی کنند، بلکه همچون ابزاری اند در خدمت افریدن انگاره ها، ان گونه که هایدگر می گوید "علم، انگونه که اکنون باب شده است، رویداد اصیل حقیقت نیست"، گستره حقیقت از طریق نگره ای همْ بندْ کننده که در قامت خیال و به واسطه زبان معماری در اثر هنری می نشیند اشکار می شود و نظم ذاتی چیزها را موکد ساخته و مجدداد مقرر می سازد و بر این قرار "جزیره ای از معنا" می افریند در اشوبی که پیرامون ما را به غلیان اورده، بر این روست که چهره موثق و موسع پست مدرنیسم ماهیت و معنای هستندگی [بود و باش] ما میان زمین و اسمان را به بیان می اورد.
اتووود پیش از این مقاله معروف" تفکر هایدگر بر معماری" نوشته کریستین نوربرگ ـ شولتز را در سه بخش
بخش اول ـ جهان، چیزها و زبان هستی
بخش دوم ـ هستی شناسی مکان، شعروارگی سکونت، روح مکان و خاطره جمعی
بخش سوم ـ معماری و بود و باشِ متفکرانه هستنده ها
منتشر کرده است