کتاب اتمسفرها، تبلور شاعرانگی معماری است و دریچه ای می گشاید به منابعی که الهام بخش معماری پیتر زمتور می باشند. کتاب در نه بخش کوتاه و مزین به تصاویر مرتبط با موضوع چارچوبی می اراید بر فرایند خودْمشاهده گرانه ای که پیتر زمتور بر خلق اثارش متصور است. پیتر زمتور در این کتاب انچه در ذهن دارد را در قامت اتمسفر حاکم بر طرح هایش توصیف می کند.
انچه در این کتاب مشهود است انکه اهمیت صور فضایی و ابنیه ای که او را متاثر ساخته اند به اندازه قطعات موسیقی یا کتبی است که الهام بخش وی بوده اند. پیتر زمتور متـــــشکله ای که به خلق اتمسفر معمارانه می انجامد را این گونه توصیف می کند:" حس حضور، هارمونی، زیبایی، حالت و شدتی تکین و منحصر به فرد که تحت شمول ان به تجربه انچه بر سیاقی دیگر نمی توانم تجربه کنم می نشینم."
چه ترکیب بندی و چه حضور مصالح و چه تاثیر نور، همه و همه در این کتاب گرد امده اند تا این بوطیقای معمارانه حاصل اید، تفسیر هم زمان و یکپارچه این عوامل، خواننده را قادر می سازد تا به درکی عمیق از عناصر مشترکی که به واقع عصاره فرایندهای طراحی اثار معماری پیتر زمتور می باشند دست یازد.
اتووود که پیش از این کتاب معماری متفکر از پیتر زمتور را معرفی کرده است، و برگردان دو مقاله و نوشته ی اموزش معماری و هسته سخت زیبایی، برداشته از همین کتاب را نیز به چاپ رسانده، حالا به معرفی کتاب اتمسفرها می پردازد، انچه از پی می اید تکه هایی است از نوشتار پیتر زمتور که هر کدام بر محوری خاص ارایه بندی گردیده است:
ـ مصالح بر هم تاثیر گذاشته و هر کدام پرتو و درخشش مخصوص به خود را دارند، بر همین قرار ترکیب بندی مصالح نهایتا به محصولی خاص منجر می گردد.[هم بندی و هم ارایی] مصالح بی پایان اند.
هم سازی مصالح
ـ فضاهای داخلی شبیه الات بزرگ موسیقی یایی اند، الاتی که صدا را تجمیع کرده، تقویت کرده و به هر سو می پراکنند، درست به مانند شکلی که هر اتاقی به خود می گیرد و پوشش مصالحی که فضاهای داخلی را می پوشاند و پرداختی که بر اجرای مصالح جاری می شود. نوای فضا
من بر این باورم که هر بنایی میزان الحراره ای خاص دارد. ما حجم عظیمی چوب را حین ساخت پایوین سوییس در نمایشگاه جهانی هانوفر به کار گرفتیم، اگرچه کلیت پاویون باز بود و هوا از هر سو واردش می شد، در مواقعی که درجه حرارت بیرون بالا بود، فضای درونی پاویون خلافْ امد گرمای بیرون به خنکای فضایی جنگلی بود و زمانی که فضای اطراف سرد می شد، فضای داخلی پاویون گرم بود.
میزان الحراره فضا
ـ ایده من در مواجه با اشیایی که کنش معمارانه ساختاری ندارند، یافتن جای درستشان در بناست، این اشیا در ظاهر فرعی به من کمک می کنند تا اینده ساختمان هایی که طراحی می کنم را حدث یزنم، اینده ای بدون من، این اشیا برای من بی نهایت مهم اند، چرا که کمک می کنند اینده اتاق هایی که طراحی کرده ام را در عمل و حین استفاده مخاطب و ساکنان بنا تصور کنم.
اشیا پیرامونی
ـ معماری یعنی اشغال کردن بخش بی نهایت کوچکی از کره خاکی و ساختن جعبه ای بی نهایت کوچکتر بر ان، جعبه ای که هم فضای داخلی دارد و هم خارجی و این برای بی نهایت جذاب است، یکی از جذبه های همیشگی من همین تنش میان بیرون و درون بوده است.
تنش میان بیرون و درون
ـ من نور طبیعی را به نور مصنوعی ترجیح می دهم، نو طبیعی به شی و فضا کیفیتی معنوی می دهد و مرا به خلسه می برد. وقتی خورشید، صبح گاهان، بالا می اید و نورش را نثار اشیا می کند، حالتی ایجاد می شود ماورایی، گویی ان شی تعلقی به این جهان ندارد. من نور را نمی فهمم. نور حسی فراتر از من در من می افریند، حسی فراتر از تمام صورت های ادراکی ام و من بی نهایت از ادراک این حس خشنودم.
نورِ اشیا