چند سال پیش، زمانیکه کتاب "مردانه بازی کن، زنانه پیروز باش!" نوشته گیل ایوانز را مطالعه می کردم ناخودآگاه به طور عجیبی دائما تصویری از خانم "زها حدید" پیش روی چشمانم بود!
در بخشی از این کتاب گیل ایوانز شرح می دهد که حرفه در واقع یک بازی است و مانند همه بازی ها قوانین خاص خود را دارد. در بازی هرچقدر شما ماهر باشید اما اگر از قوانین تبعیت نکنید، اخطار می گیرید و بازی را می بازید. نکته جالب دیگر اینست که مردان با قوانین این بازی آشنایی کامل دارند چون خود آن را وضع کرده اند، اما زنها همواره در حاشيه ماندهاند زيرا نميدانند چه وقت بايد با صراحت صحبت كرد و چه هنگام بايد مسئوليت پذيرفت و در هنگام مصاحبه چه بايد گفت و چه گامهاي موثري را ميتوان در جهت رسيدن به موفقيت حرفه ای برداشت.
برایم واضح بود که خانم حدید هم استعداد داشت و هم هنرمندی جسور بود اما در بازی مردانه بسیار بسیار باهوش بود. قوانین حاکم بر بازی در حرفه معماری را خوب بلد بود و به آن مسلط. با همین تسلطش به قوانین نانوشته این حرفه، توانست استعدادش را به نمایش گزارد و دیده شود.
اتفاق جالب دیگر ، زمانی بود که کتاب "Architecture - A Woman’s Profession" نوشته تانجا کولاک را در کتابخانه دانشگاه یورک خواندم. کولاک در هماهنگی جالب با ایوانز در مقدمه کتابش نوشته بود معماری نه حرفه ای مردانه است و نه حرفه ای زنانه بلکه فقط یک حرفه است...اما چرا تمایل و گرایش زنان به این حرفه تا اینقدر افزایش یافته است؟ شاید به دلیل آنست که هنوز پیش فرض های جوامع بر این مبنا قرار دارد که جهان ساخته شده پیرامون ما عموما مردانه است!... در واقع معماری تحت تسلط مردان است - به جز مواردی خاص- قهرمانان آن "مردان سفید پوست " هستند. اما دانشگاه های اروپا و آمریکا قصه ای دیگر را روایت می کنند: سالن های سخنرانی مملو از زنان (دختران دانشجوی معماری) است.... چرا آنها بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی از صحنه فعالیت حرفه ای (قابل مشاهده) حذف می شوند؟.....
خانم کولاک برای یافتن پاسخ سوالات با 18 نفر از بانوان معمار سرشناس در اروپا و آمریکا مصاحبه کرده و با دسته بندی مباحث به نتیجه گیری پرداخته است. هرچند در این لیست هجده نفره نام خانم فرشید موسوی، خانم نسرین سراجی و حتی خانم کارولین باس( همکار و شریک آقای بن-ور-برکل در (UNStudio و دیگران دیده می شود، هرگز نام خانم زها حدید در این فهرست نبود. این موضوع هم برایم جالب و هم دارای یک پیام مشخص بود و آن اینکه خانم حدید، می دانست قوانین بازی مردانه است و نه زنانه، شاید شِکوه و شکایت به شیوه دیگر زنان در این مصاحبه، کاری را پیش نمی برد. به نظرم او راه خودش را می رفت و مانند یک بازیکن فوتبال زنان و یا یک خانم بوکسور، تلاش می کرد در قالب قوانین بازی، برنده شود. یعنی حرفش را بزند و به گوش همه برساند. آرام نماند، تلاش کرد و بازی را برد!
در پایان، به عنوان یک خانم معمار صادقانه می گویم، از همه طرح های ایشان لذت بردم به جز طرح های معماریشان!....طراحی لباس و زیورآلات ، کیف و کفش و غیره اش همیشه برایم هیجان انگیزتر و جالب تر و زنانه بود!
در نهایت اینکه فوت زودهنگام ایشان اتفاق ناخوشایندی بود و این سوال را پیش آورد که "جهان تا چه زمانی باید منتظر بماند که یک بانوی معمار دیگری همچون حدید نها تنها متولد شود بلکه رشد یابد و به اندازه او در حرفه معماری موثر باشد؟"
عنوان متن سرکار خانم آزاده شاهچراغی "مردانه بازی کن، زنانه پیروز باش!" بوده است که به فراخور موضوع و قالب بندی بارگذاری متون در اتووود تغییر کرده است.