راستی، یادم رفت، محمود به نکته زیبایی اشاره کرده ولی از زاویه دیگری به آن می پردازم، این خانواده از فرم انتظار من را برای درگیر شدن با بازخوردهای(feedback) دریافتی از محیط تشدید می کنند.
یعنی تعریف شدن آن در محیط می تواند از فرم آن فی نفسه با ارزش تر در نظر گرفته شود.
در حقیقت من به آن به شکل یک فرم "مدولار مورفوجنسیس" نگاه می کنم و نه یک مدولار کلاسیک.
در ضمن مظالب فوق تنها زمانی می تواند مفهوم داشته باشد که از ابتدای طراحی آن از دید یک فرآیند دیده باشیم.