در طراحی این پروژه با چالش بین "ساختار موجود" و تغییر وضعیت آن به "ساختار مورد نظر" براساس وضع موجود مواجه بودیم که تغییر مهم آن، جابجایی مخاطب پروژه از شخصیت بزرگسال (وضع وجود) به مخاطب خردسال و کودکان (وضع موردنظر) است. با بررسی پلان و وضعیت جانمایی سیستمهای تاسیساتی این نکته روشن میشود که امکان تغییر و جابجایی در فضاهایی مانند سرویس و آشپزخانه وجود ندارد و درغیراینصورت اینکار بسیار هزینهبر و زمانبر است که مد نظر طراحی نبود. همچنین کارفرما درخواست اضافه کردن فضاهای جدید به ساختار موجود را هم دارد که با توجه به محدودیت ابعادی باید تدابیر متفاوتی برخلاف وضع فعلی اتخاذ میشد. با این پیش زمینه روند طراحی به شکل زیر ادامه یافت:
-1 ابتدا با فرض محدودیت ابعادی سعی در جانمایی فضاهای جدید در بطن ساختار قبلی برای کاهش هزینه و زمان و همچنین تعریف عملکردی مناسب طرح بودیم.
-2 با بررسی پرسپکتیوهای داخلی و همچنین مد نظر قرار دادن مخاطب جدید محیط، در این مرحله با تغییر ساختار دیوارها و تبدیل آنها به فرمهای حرکتی و نرم ضمن گشایش و تلطیف فضایی، ارتباط موثری نیز با مخاطب از لحاظ حسی و بصری برقرار میشود.
-3 ذهنیت کودکان با تفکر به بازی و جنب و جوش ارتباط دارد. معمولا در زندگی مدرن امروزی این اتفاق در پارکها و فضای سبز اتفاق میافتد. بنابراین با ایجاد تغییرات فرمی هماهنگ با ساختار کلی در بدنه دیوارها، سعی در وارد کردن این عناصر به فضا بودیم؛ هر چند به مقدار کم ولی اثرگذار در باور و افزایش حس تعلق کودکان به محیط.
-4 در گام آخر نیز ضمن تعریف گشودگیها در بدنه، از رنگ سبز و عناصر گرافیکی در جداره، کفپوش چوبی بواسطه خاصیت بساوایی، رنگی و بصری برای ارتباط بیشتر با مخاطب استفاده شد. در فضای انتظار والدین و اتاق شیردهی و تعویض پوشک از رنگ سفید برای تعریف ذهنی فضاهای مخاطب بزرگسال استفاده شده است.