بسیاری از معماران به رغم همه موانع، نگهداشتِ واپسین حد از احساس کیفی را شاید در نتیجه ی فرهیزش انسانی یا به دلیل محیطی که از ان برخاسته اند در برنامه خود گنجانده اند. از خیره کننده ترین این معماران، لوکوربوزیه را نام می برم که هرگز فهم همروزگاران خود از نسبت میان زمین و اسمان را واننهاد. در کتاب 5 نکته برای معماری نوین نگاهی کلیت باور ارائه می دهد و برای مثال مدعی می شود که پیلوتی ارتباطی دوباره و نو با زمین را طرح می کند، باغ ـ سقف ها ارتباط با اسمان را و پنجره های فرانسوی ارتباط با افق را. همه این سازهواره بر دو نقطه اتکای مکمل استوار گشته است، شبکه پیلوتی به عنوان سازه اسکلتی و پلان ازاد بنا. انچه از این میان پدید می اید زبان دیگری در معماری است و تاسف انگیز اینجاست که نسل نو تنها بخشی از توانمندی های خود را کنشمند ساخته و ترجیح داده است همچون گذشته این نقطه اتکا را به عنوان موتیفهای مجزا بنگرد. پنجره افقی را برای نمونه نشانگر و شناسه مدرنیته انگاشته است و نه به عنوان پیامد پلان ازاد و حاثل دینامیک فضا.
این پنج نکته در ویلا ساووا به فخر بروز می یابد، برای نگاهی دقیق و موسع تر ببینید ویلا ساووا؛ پایانی خوش بر لوکوربوزیه متقدم نوشته نیلوفر فروتن را و همچنین ویلا ساوُآ؛ فروپاشی جسمانیت چگال و نفی تدریجی زمین ، پردازش عمودیِ آزادی را
جز این پنج نکته لوکوربوزیه برای معماری مدرن یکی از شاکله های نظریه معماری او را نیز تدقیق می کند برای مشاهده دیگر زوایای نظریه معماریِ لوکوربوزیه ببنید لوکوربوزيه و نظریه معماری؛ تدوین ابدیت را به قلم محمد رضا دهقانی
در اینجا نیز می توانید توضیحاتی مجمل بر ویلا ساووا به عنوان بارزترین الگوی لوکوربوزیه از پلان ازاد بیابید
اینجا نیز مقاله ای را مشاهده می فرمایید به قلم الهه نصرت ابادی که در ان جایگاه زبان و چگونگی تدقیق ان به وسیله کریستین نوربرگ شولتز با جایگاه زبان در اثار کریستفر الکساندر قیاس شده است
اتووود پیش از این مقاله معروف" تفکر هایدگر بر معماری" نوشته کریستین نوربرگ ـ شولتز را در سه بخش
بخش اول ـ جهان، چیزها و زبان هستی
بخش دوم ـ هستی شناسی مکان، شعروارگی سکونت، روح مکان و خاطره جمعی
بخش سوم ـ معماری و بود و باشِ متفکرانه هستنده ها
منتشر کرده است