کتاب دست های لوکوربوزیه تصویری شاعرانه و خصوصی از لوکوربوزیه ارائه می دهند – یک تجسم دقیق و ظریف که در تضاد با تصور عموم از لوکوربوزیه است؛ یک مدرنیست گوشه گیر. نویسنده به مدت سی سال از نزدیک با لوکوربوزیه آشنا بود، در آغاز به عنوان نقشه کش و دستیار اولِ او و بعدها در مقام همکار و دوست صمیمی اش. در این کتاب که درمیانه ی دهه ی 1980 نوشته شده، اُژانسکی(Wogenscky)،مربیِ خود را در یک سری از اظهارات صریح و بازتاب های خاطره انگیز، بی هیچ شباهتی به نقل های ادبی موجود در مورد لوکوربوزیه، به یاد می آورد.
اُژانسکی در پنجاه فصل، تصویری استادانه و متفاوت مجسم می کند، که اولی تو را به سوی بعدی می کشاند، حافظه ای [مملو از یاد ] لوکوربوزیه که بروی دیگران باز شده است. دست های لوکوربوزیه شبیه موضوعی پراهمیت برای تکرار، پدیدار می شوند و باز هم ظاهر می شوند – لمس کردن، برداشتن، ترسیم کردن، ارائه دادن، بستن، باز کردن،به چنگ آوردن، رها کردن:" این دست های اوست که او را آشکار می کند....آنها تمام احساسات او را بازگو می کنند، تمام جنب و جوش های زندگی باطنیِ او که چهره اش برای پوشاندن آن تلاش می کرد." اُژانسکی درباره ی کار لوکوربوزیه می نویسد، از جمله معروف ترین طراحیِ او، کلیسایی در رونشام، ایده های او برای Unités d'Habitation ی پر تراکم که با مرکز [پروژه ی] "شهر درخشان" رابطه داشت و سیستم "مودولار" برای تعریف تناسبات – که اُژانسکی آن را با تونِرِ پیانو؛ برای یافتن رابطه درست بین اصوات، مقایسه می کند.او روزی را به یاد می آورد که پیکاسو در سایت ساختمان مارسِی،با لوکوربوزیه گذراند. او با حیرت می گوید:" در تمام طول روز، آنها در نمایش فروتنی،از یکدیگر سبقت می گرفتند." او به ما می گوید:" من سال های زیادی را گذراندم و سعی کردم چیزی را که در ذهن و دست او اتفاق می افتد بفهمم."با کتاب دست های لوکوربوزیه، اُژانسکی یک پیشینه ی منحصربه فرد از یک نابغه ی مرموز، به ما می دهد.
درباره ی مولف:
آندرِ اُژانسکی، معماری فرانسوی و دستیار لوکوربوزیه بود.
برای تجربه نگاهی از نزدیک به این کتاب ببنید مقاله دست های لوکوربوزیه؛ منش بوطیقایی یک معمار نوشته محمد مهدی معیت را