جم بارتون, ساکن برایتون انگلیس نویسنده, مدرس دانشگاه, برگزارکننده ی نمایشگاه و طراح به عنوان نویسنده ی روزنامه هایی مانند مارک, بلوپرینت, دیزاین بوریو و اینهبیتال شور و اشتیاق خود را در نوشته هایش برای معماری و طراحی به اشتراک می گذارد. بارتون در ستون بی - ساید آلترناتیوهای معماری سنتی و آنچه جهان طراحی را در قرن 21 درگیر خود کرده مورد بررسی قرار می دهد.آنچه که در پی می آید یکی از نوشته ی او در بی - ساید می باشد.
اجازه دهید تا من مقایسه ای بی جا بین دو هنرمند پر سر و صدا انجام دهم: زاها حدید و کسی که تا حدودی می توانم تحملش کنم؛ لیدی گاگا. هر دو هنرمند با زیباشناسی منحصر به فردشان از مرزهای عرفی هنرشان تخطی کردند, و دربالاترین سطح صنعت خود هستند, و همانطور که می بینیم موفقیت های تجاری بیشماری بدست آوردند. گرچه در این میان یک تفاوت غیر قابل اغماض وجود دارد: دنیا فقط چند سال زمان برای شناختن لیدی گاگا که موشک وار به سمت شهرت می رفت صرف کرد. در حالی که سه دهه برای اینکه خانم حدید سطحی نسبی از تحسین را دریافت کند زمان برد.
آیا منصفانه است که معماران موفق و خوانندگان فوق العاده را مقایسه کرد؟ در یک جهان معمارانه جایی که ما روزانه با واژه هایی مانند " شهرت" و " سوپر معمار" مواجه می شویم. شاید اکنون زمان مناسبی برای بررسی جدی این موضوع باشد. این گفتگو بر این دلالت دارد که هواداران موسیقی نمی توانند درک کنند که استعداد مترادف با سن است؛ هر کسی با هر سنی می تواند تعدادی آلبوم ضبط کرده و فروخته باشد. در واقع موزیسین های جوان موفق در جایگاه استعدادهای گرانبها, یک بلیط طلایی برای کارگزارانشان, بدست آوردن میلیون ها طرفدار و تولید مقدار زیادی پول برای همه ی آنهایی که درگیر شهرتشان بودند کسب کردند.
معماران فارغ التحصیل جوان درک کاملی از این سحر و جادو ندارند. تعداد فارغ التحصیلانی که استخدام نمی شوند کم نیستند. زیرا آنها چیزهایی نو می آفرینند یا شاید اصول طراحی را به چالش می کشند؛ نه بیشتر احتمال دارد آنها استخدام شوند زیرا آنها در کار کردن با محورهای XYZ قوطی کامپیوتر متخصص هستند و می توانند از دستورالعمل ها به خوبی پیروی کنند. اینها چیزهایی نیستند که مهم نباشند البته هستند؛ در غالب موارد خصیصه های مبتنی بر مهارت بیشتر از خلوص استعداد پاداش دارد. بر خلاف آنچه که در پی آمد موسیقی که عموم دوست دارند قابل فهم تر از معماری است. (زمان مراسم اهدای پاداش به هنرمندان متفرعن موسیقی گواهی بر این مدعاست)
صنعت موسیقی تفکری پیشرو می باشد و بیشتر بر پرورش و کشف استعدادهای نو متمرکز است. در حالی که محیط ساخته شده هنوز از قهرمان و قهرمانان خودش بت می آفریند. با تمایلی ظاهری در پرورش استعدادهای نوجوانان. من مدافعان تاریخ معماری را به اندازه ی اشخاصی که بعد از آنها آمدند تحسین می کنم و از کیفیات محیطی که انها کمک کردند خلق کنیم قدردانی می کنم. اما ما نه ضبط می کنیم و نه گوش می دهیم به گونه ی موسیقی که در دهه ی 60 پخش شد. پس چرا باید پاسخ ما به هر محیط ساخته شده ای متفاوت باشد؟ آیا این بنا در سبک معمارانه ی " کلیف ریچارد" طراحی شده است. کسی که کارش در دهه ی 60 رونق گرفت, هنوز هم برای روزگار مدرن مورد توجه است.
مسلماً صدای جوانان می تواند به ما کمک کند تا از این رخوت بیرون آییم البته اگر آنها این شانس را پیدا کنند. در بریتانیا معمارهای جوان را برای جایزه ی سال تعیین کردند, میانگین سن دفتر آنها باید زیر 40 سال باشد. اما در صنعت موسیقی شما در سن 40 سالگی در اوج شهرت هستید و حداقل دو آلبوم ضبط کردید, حتی به یک کارشناس بدل شدید و تجربه زیادی کسب کرده اید. اما در معماری شما هنوز حالا حالا باید بیایی و بری. چه مزخرف!
اگر ما طراحان جدید پرورش ندهیم, کسانی که جسارت نگاهی متفاوت به چیزها را دارند و اگر این کار را انجام ندهیم امکان از دست دادن ستاره های بالقوه ی آینده را داریم. پس چه می توانیم بکنیم؟ بسیار خوب, برگردیم به مقایسه ی موسیقی, ما می توانیم چیزی از گذشته بدزدیم و آن را ریمیکس کنیم الگو و بازآمیختن – گرفتن عناصر از تاریخ " الگو" اما بازسازی آن با کمک هنرمندهای آینده که بازی را تغییر می دهند. به جای خیال پردازی برای معمارهای جوان ما می توانیم استعدادهای جدید را به جای برده هایی که در گذشته بودند تشویق کنیم. ما می توانیم به جای چسبیدن به چیزهایی که می دانیم نمونه ای از این باشیم, باید ژانرها, سبک ها و گونه های جدید را بسط دهیم و تولید کنیم. شاید پس از آن بتوانیم فکر کنیم که می شود به معماری ادامه داد. آن زمان به جای اینکه بهترین کارها را در دوران کهن سالی انجام دهیم در جوانی به رویاهایمان می رسیم.
برای اشنایی بیشتر با زاها حدید می توانید ببینید
نوشتار زاها حدید، بدویت عظیم و تمدن شکسته را به قلم سم جیکب
و نوشتار
پارادایم جدید در معماری و تاثیر زاها حدید بر ان را به قلم محمدرضا هل فروش
وهمچنین
یادداشت زاها حدید چیست؟ را