خونه
مکانی هست که باید نور و هوا داشته باشه، دلباز و راحت باشه و برای استفاده
کنندگان "حس تعلق" ایجاد کنه.
اما این
زمین با ابعاد 10*25 فقط از سمت شمال و جنوب نورگیری داره و توی منطقهای قرار
گرفته که به صورت شطرنجی سازماندهی شده و همه پلاکها و کوچهها و خیابانها همارزش
هستند و هیچکدام مزیتی از نظر دید و منظر ندارند. بنابراین ایدهی "ایجاد
منظر" برای واحدها یکی از اصولی بود که توی طراحی این مجموعه در نظر گرفته
شد. این منظرسازی در سمت جنوب با ایجاد فضای سبز و تراس و در سمت شمال که محدودیت
قانون مشرفیت نیز داشت با ایجاد پوستهای از جنس GFRC انجام شد. از این
رو همهی واحدها از داخل، در دو سمت صاحب منظر شدند. از یک سمت سبز و از سمت دیگه
شبکهای که با نور بازی میکنه، فیلتر صداست و برای ساکنان ایجاد "حس" میکنه.
با توجه
به اینکه پروژه بر مبنای احداث 6 واحد مسکونی برنامهریزی شده بود، سازماندهی واحدها
طوری انجام شد که طبقهی اول به عنوان "پایهی مجموعه" ، خونهی حیاطدار
باشه. چهار طبقهی میانی که "پیوست" مجموعه هستند خونهی کاربران نامیده
میشه و به صورت LOFT طراحی شد تا منظر شمالی و
جنوبی در واحدها با هم در ارتباط قرار بگیرند و طبقهی آخر که "پیشانی"
مجموعه است، خونهی مادر نامیده شد که واحدی هست با ارتفاع بلند و در هر دو سمت
فضای سبز و تراس داره تا حس یک خونه در وسط فضای سبز را داشته باشه.
سنـاریوی
خانه کاربران (LOFT)
چهار
طبقهی میانی به صورت LOFT
طراحی شدند. به این ترتیب حمام و سرویسهای بهداشتی با فرمهای مختلف و به
صورت آزاد در فضا، بین حوزهی روز و شب خونه جانمایی شدند. حجم سرویسهای بهداشتی
به سقف نمیچسبند تا امتداد سقف، یکپارچگی فضا رو بیشتر کنه و فضاهای عمومی خونه،
با پوستهی شمالی و فضای سبز جنوبی در ارتباط باشند. LOFT این امکان را به کاربران میده تا خونهی خودشون
رو بسته به نوع زندگی و نیازشون، سازماندهی کنند و حس تعلق بیشتری به خونهی خود
داشته باشند.
باغچهتراس
طراحی شده در جبههی جنوبی، با جمع شدن پنجرههای ریلی، به فضای خونه اضافه شده و
مرز درون و بیرون رو از بین میبره.
سنـاریوی
خانه مادر
مادر:
خونه باید دلباز باشه. با حیاط، سقف بلند و اتاقهای دنج.
بالاترین
طبقه را به "خونهی مادر"م اختصاص دادم تا بتونم با کم کردن حجم ساخت در
سمت شمال هم دید به آسمان رو بیشتر کنم و هم حیاطی به خونه اضافه کنم تا حس
آپارتمان نشینی نداشته باشه. ارتفاع این واحد، 5/4 متر هست که تصوری از خونههای
قدیمی داشته باشه.
از اونجا
که قصد داشتم فضای سبز شمالی و جنوبی به هم متصل باشند و فضا به صورت یکپارچه
احساس بشه، نیمطبقهی داخل فضا، از سقف آویزان شد تا ستونی در این واحد احداث نشه
و در ضمن نیمطبقه مورد نظر خیلی سبک در فضا قرار بگیره. به این ترتیب فضایی آروم
و دنج برای خواب، خیاطی، مطالعه و... برای مادر ایجاد شد.
سنـاریوی
مشـاع
مشاعات
فضاهای آپارتمانی، به نوعی هویت کلی مجموعه میباشند و عمدتاً شامل پله و آسانسور هستند.
از اونجا که پلکان در آپارتمانها نقش کاربردی فعالی ندارند و جلوی ورودی واحدها
جانمایی شدند، به صورت مجسمهای فلزی و سنگی طراحی شدند تا منظرهی مناسبی را جلوی
درب خونهها ایجاد کنند. داخل آسانسور با پوسترهای قاب شدهای تزیین شد که به
صورت یک گالری متحرک عمل کنه و حس متفاوتی را به وجود بیاره.