معماران معاصر ایران, اتووود - بزرگترین سایت معماری
??? ??? ??? ???? ????? ????: ??? ???? : ??? ???? ?? ?????? ????

?? ???????? ?????? ??????? ? ????? ????? ??????? ????? ????? ??? ????? ???? |  ??? ??? |  ???? ?? ?? |  ?????? ?? |  ?????? ???? |  ??????




????????????????
?????? ??? ??????
    ????: مفاهيم و نظريات معماري
    ????: مصالح ساختمانی پایدار
    ????: سه بعدی
    ????: نقد معماری در فضای مجازی
???? ???? ???? ??
    ???? : مفاهيم و نظريات معماري
    ???? : سه بعدی
    ???? : مصالح ساختمانی پایدار
    ???? : پریتزکر 2011
???? ??????
???? ???? ????
    پوریا ترکفر
    رضا ظریف
    عادل نیکخو
    F Nazari
???????? ??? ??
    از کجا مورینگا بخریم - فایدیم
 
    قیمت زیره سبز - فایدیم
 
    فولدينگ
 
    مبانی طراحی پایدار در راستای اهداف توسعه پایدار
 

نظریات معماری > مفاهيم و نظريات معماري >
باروک
  پوریا ترکفر    (1389/03/23)

باروک از نظر لغوی به معنای مروارید نا منظم است . خواستگاه باروک ایتالیا و شهر روم است

در این دوره علم پیشرفت کرده  سرعت اکتشافات علمی بالا می رود . در این دوره ساعت اختراع می شود البته ساعت شنی و آفتابی از قبل بوده و ساعت عقربه ای اختراع می شود .دوره تاتر است .و اینها باعث تحول در هنر می شود .در این دوره  نیوتن -کپرنیک و کپلر از ستاره شناسان و فیزیکدانان مشهور هستند . نیوتن معتقد است که مدار سیارات به دور خوزشید بیضی است .و با اختراع ساعت مفهوم زمان مطرخ می شود و در نتیجه در هنر به خصوص مجسمه سازی فرمهای سیال مطرح می شود و دیگر خطوط شکسته و عمود مطرح نیست بلکه خطها الهام از طبیعت می گیرند و چون در طبیعت خط راست نداریم خطوط تبدیل به خطوط منحنی و مواج می شود.

از نظر ادبی باروک اغلب در برابر کلاسیسیسم معنی می شود. یعنی بر خلاف کلاسیسیسم که بر پایه ی اعتدال استوار است در باروک اغراق به چشم می خورد.

 


  پوریا ترکفر    (1389/03/23)

دو شاخه ی باروک عبارت است از: Preciosite و Burlesque

در Preciosite تصنع وجود دارد. مثلن به جای گفتن”دندان” از عبارت “مبلمان دهان” و یا به جای کلمه ی “نان” از عبارت “حامی زندگی” استفاده می شود. این نوع از باروک در واقع خواستار ایجاد فاصله میان افراد عامی و باسواد است به شکلی که درک سخنان افراد باسواد برای افراد عامی مشکل گردد.
شاخه ی دوم باروک یعنی
Burlesque نیز مانند شاخه نخست عمل می کرد ولی در جهت مسخره کردن افراد عامی.
جهان بینی و خصوصیات سبک باروک
۱ـ بی ثباتی دنیا: یکی از اساسی ترین تفکرات باروک این است که شناخت و دانش بشر از جهان پیرامون خود کامل و صد در صد نیست، چون دنیا بی وقفه در حال تحول، دگرگونی و بازسازی است و هیچ چیز ثابت و قطعی نیست. به عنوان مثال، این تغییر و تحول در طبیع کاملاً محسوس است. توالی فصلها، نشانه هایی ملموس از این تغییر شکل بی وقفه دنیا است.


  پوریا ترکفر    (1389/03/23)

۲ـ انسان آزاد: انسان محکوم به سرنوشت نیست، بلکه حاکم بر تقدیر خود است، چون این دنیا ثابت و بدون تغییر و تحول و قوانین حاکم بر آن نیز قطعی و غیر قابل نقض نیست، بودن انسان در چنین شرایطی، آزادی عمل، قدرت انتخاب و توانایی تصمیم گیری با تمام آگاهی را برای او به دنبال دارد.
۳ـ نپذیرفتن چیزی بطور قطعی و مسلم: باروک به واقعیتهای قطعی و صد درصد ایمان ندارد، بلکه عقیده دارد که همه چیز در ظاهر نمودار می شود. باروک به آنچه که در «ظاهر وجود دارد» اهمیت می دهد نه به آنچه که «واقعاً هست».
۴ـ واقعیت و توهم: پیروان سبک باروک معتقد هستند که بین حقیقت و خیال، ظاهر و باطن مرز مشخصی وجود ندارد و کاملاً از هم قابل تفکیک نیستند. شاید آنچه را که خیالی می دانیم، عین واقعیت باشد و شاید هم برعکس، تمام واقعیتهای ذهنی ما همه خیالی بیش نباشد.
۵ دنیا صحنه نمایش است: زندگی تئاتری توأم با خواب و بیداری، عشق و عقل، جنون و شیفتگی، خیال و حقیقت است. انسان باید دراین صحنه زندگی بانقابی بر چهره نقش بازی کند یعنی باید بازیگر صحنه زندگی خودباشد. و بازیگر این صحنه، انسان، باید با گذاشتن نقاب، واقعیت را پنهان کند که این کتمان و بازیگری نوعی خودسازی است زیرا با تظاهر به خوب و شریف بودن، واقعاً می توان خوب و شریف شد.
۶ باید مدرن بود: درعصر باروک دیگر از قدما تقلید و پیروی نمی شود، بلکه بیشتر به دنبال چیزهای نو و جدید و خلاف روال معمول هستند.
۷ مخاطبان متمدن: مخاطبان باروک مردمان با فرهنگ و متمدن هستند ولی الزاماً دانشمند و فاضل نیستند.
۸ افراط: هنرمندان سبک باروک در خلق آثار خود گاهی زیاده روی می کنند و ازنظر آنان هر افراطی به نام «آزادی خلاق» مجازاست.


  پوریا ترکفر    (1389/03/23)


قالبهای ادبی و هنری: سبک باروک در همه هنرها منجمله: نقاشی، معماری، سینما، موسیقی، تئاتر، شعر و هنرهای تجسمی راه پیداکرد.
معمولاً درقالبهای ادبی باروک به صنایع ادبی بویژه تضاد، مجاز و استعاره توجه خاصی می شود.
۱ تئاترهای تراژدی ـ کمیک و نمایشنامه های روستایی (Pastoral) که از یک عشق ساده در دل طبیعت ناشی می شود دراین دوران بسیار موردتوجه است.
۲ شعر باروک نیز بیشتر اشعار شخصی با تصویرسازی های بسیاردرخشان و گاهی هم با سخنان نامفهوم ارائه می شود.
۳
رمانهای این دوره نیز پر از حوادث و اتفاقهایی است که در مکانها و زمانهای مختلف برای قهرمان باروک روی می دهد. قهرمان باروک خود را در عشق خود حبس نمی کند و پایبند به آن نیست. به همین دلیل اغلب عشقهای باروک بی ثبات و ناپایدار هستند.
۴ معماری نیز از قالبهای بسیارموردتوجه این سبک است. سمبل معماری باروک خطوط منحنی، کج و ناموزون است. تزئینات و نمای ظاهری در معماری سبک باروک بسیاراهمیت دارد.


  پوریا ترکفر    (1389/03/23)

باروک دوره ویلیام شکسپیر است . و در این دوره است که فلاسفه ای مثل کانت در کنار تئاتر به رمانتیسم روی می آورند . کانت عقل را رد می کند و کتابی به اسم نقد عقل محض دارد و می گوید اگر ما در دوره کلاسیک عقل را محور و معیار هر چیزی می دانستیم اکنون دیگر در کنار آن احساس نیز مطرح است و عقل و احساس با هم کار می کند .و این همان چیزی است که در دوره کلاسیک و رنسانس اصلا مطرح نبوده .بعد از آن شخصی به نام گروید غرایز را مطرح می کند و در کنار عقل و احساس ضمایر نا خودآگاه را مطرح می کند.


  پوریا ترکفر    (1389/03/23)

در کنار عقل و احساس ضمایر نا خودآگاه را مطرح می کند.

مکتب رمانتیسم در مورد احساسات صحبت می کند .رمانتیسم یعنی فرهنگ و هنری که احساسات را در خود دخیل می کند و ما در هنر رمانتیسم اجزایی داریم که در رئالیسم نداریم .در رمانتیسم همه چیز براساس احساس است و احساس حرف اول را می زند و خطوط همه سیال و منحنی هستند ولی در هنر کلاسیک همه چیز راست گوشه و قائم است و همه چیز منطقی و مطلق است .به هر حال مجموعه این مسائل تاثیر می گذارد و هنر دوره باروک را شکل می دهند که از یک طرف مربوط است به فرمهای طبیعی خطوط عیر صاف و منحنی را به کار می برند چون در طبیعت ما خط راست را نداریم و همه خطها تصادفی است .در مجسمه سازی مجسمه های باروک حالت پویا دارند.

اگر در دوره رنسانس لئوناردو داوینچی مجسمه حضرت داوود را به صورت نشسته و ساکن می سازد در دوره باروک مجسمه ها فرم حرکت را القا می کنند .و در مجسمه ها انسانی نیست که نشسته یا ایستاده باشد .مثلا مجسمه انسانی ساخته می شود که روی اسب -اسب در حال حرکت است و باد شنل سوار را می زند و وقتی به مجسمه نگاه می کنیم کاملا وزش باد و حرکت احساس می شود .و نمای موجی در ساخنمانها شکل می گیرد .

 


  پوریا ترکفر    (1389/03/23)

بسیاری بر این عقیده اندکه معماری باروک ازایتالیا آغاز گردید

وبخش بزرگی ازاوروپا رازیرپوشش وگسترده خوددرآورد.این معماری پویایی خاصی دارد. ازویژگیهای معماری وهنرهای دیگرحفظ تعادل ووحدت آفرینی درمیان عناصری متراکم وگوناگون است .

معماری باروک بامایه گرفتن ازانسانگرایئ بسا ط « شیوه گری» را برچید و در مقابله با خود با ضوابط کلاسیک حق اولویت را از عقل گرفت وبه احساس سپرده .در معماری باروک ماهیت اصلی آفریده ها عبارتند از :

ایجاد هماهنگی وهنجار در میان عناصر ومضامینی گوناگون ودرهم آمیخته ، طرحی فراخ ودر مقیاس بزرگ در فضای شکوهمند وابهت انگیز ، واز طرفی هدف اصلی باروک تعبیه فضایی کلی در مرکز ومنظم کردن فضاهای فرعی ونمای ورودی . اصلی بنا را سرانجام بخدمت گرفتن عناصر اصلی پیکرتراشی ونقاشی وسایر هنرهای تزیینی برای ایجاد اثری کامل . معماری باروک دارای صلابت ساختمانی وجسامت و ابهتی خاص خود بود ، که بعدها شیوه «روکوکو» از آنها کاست وبر خاصیت سبکی ، ریز نقشی وشادی انگیزی وزینت تزیینی سطحی می افزود و عدم تقارن در تزیینات را پیشه کرد.

 


  پوریا ترکفر    (1389/03/23)

کلیسای ایل گزو

نخستین اثر معماری این دوره ، کلیسای ایل گزو بود. معمار آن دوره «جاکموداونییولا» طراحی کرد و ساخت .

وی نقشه همکف کلیسا را تهیه کرد ومعمار دیگری به نام «جاکومودادلاپورتا» مسئولیت تکمیل نمای آن را به بعهده گرفت. نمای این کلیسا به عنوان مدلی برای نمای کلیساهای باروک مردمی تا دوقرن قابل توجه بود. که این شیوه کار در آمریکای لاتین تکرار می شود.

کلیسای سن پیترو

در روم است متراکم در مرکز آن چنان که میکلانژ و برامانته طراحی کرده بودند پذیرفته نشد، لذا طرح بازسازی آن به فردی به نام« کارلومادرنو» داده شده و او سه بلوک را به صحن افزود ونقشه را از تقارن نقطه ای به تقارن محوری تبدیل نمود.

ولی طرح او با مرگش تکمیل نشد سپس «جووانی برنینی» به عنوان هنرمند بزرگ عصر باروک طراحی میدان عظیم مقابل کلیسای سن پیترو را به عهده گرفت.

پلکان راهنما

از دیگ آثار برنینی طراحی پلکان راهنماست که در مجموعه واتیکان قرار دارد.

این پلکان طرح خاصی دارد به طوریکه وقتی از طرف پایین پله به طرف بالا حرکت کنیم، از فاصله های دیواره های جانبی و ستونها به صورت همگرا کاسته می شود و با قرار دادن نورگیری در انتهای پاگرد، حالت روحانی خاصی عروج و از پایین به بالا و به سوی نور تداعی می شود.

 


  پوریا ترکفر    (1389/03/23)

کلیسای سن ایوو

از بناهای معماری باروک ایتالیا است، که توسط «برومینی» در شهر رم ساخته شد.

برومینی به شیوه خاص خویش، در نمای بیرونی نمازخانه نیز شکلهای مقعر را برابر شکلهای محدب بکار می گیرد.

برفراز انحنای درونی نمای کلیسا، که طرحش با تاق بندی های قدیمی دورتادور حیاط منطبق شده است ، ساختمان محدب و استوانه ای شکلی طراحی شده که اجزای پایینی گنبد بر آن تکیه دارند.

کلیسای سان کارلو اله کواتروفونتانه

که به وسیله فرانچسکوبرومینی در سال ۷-۱۶۶۵ میلادی ساخته شده است.

کاخ «کازینیانو»

نیز یک یاز بناهای باروک ایتالیاست، که توسط «گوارینوگوراینی» طراحی شده است.

درباره باروک ایتالیا باید گفت باروک رومی، نمایانگر یک آرمان مذهبی و سیاسی است . که نماینده این معماری گنبد کلیسای سان پیترو در روم است . باروک ایتالیایی آشکارا بسیاری از عناصر باستانی را منسوخ کرد. این گنبد با پیچ و تاب تمثیلی گسترده ای که بوسیله برنینی با پیروی از سلیقه معمارش میکلانژ و با تصور هنری خود از ستون بندیهای جانبی میدان سان پیترو یافته است، قرار بود که تجمسی باشد، از تمامیت کلیسایی، تصویری از سروری مسیحیت وگنبد فلک که از لحاظ ارمانی تمام جهان را زیر پر می گیرد


  پوریا ترکفر    (1389/03/23)

معماری باروک در فرانسه

برخی مورخان باروک را ادامه رنسانس پیشرفته می دانند و برخی نیز آن را یک مکتب (سبک) جداگانه تلقی می کنند. بطوری که اشاره گردید، معماری باروک در ایتالیا متولد شد و به سایر نقاط راه یافت و از جمله کشورهایی که این معماری در آن گسترش یافت، کشور فرانسه است. نخستین بناهایی که در فرانسه باقیای سنت گوتیک را کنار نهادند، از سبک هنری ایتالیا استفاده کردند که موجب تولد باروک در فرانسه گردید. سوربن که توسط« ژاک لومریسه» در ۱۶۳۵ آعاز شد. یکی از نخستین نمونه های این سبک ایتالیایی در فرانسه بود. تزیینات غنی و استادانه کلاسیک، فاصله گذاری متنوع سطح متشکل از ستونهای متمرکز بر روی در ورودی مرکزی و قرار گرفتن یک گنبد جالب توجه بر بالای آن چوب بناهای شصت سال پیش رم نشانه هایی است از این تأثیر پذیری.

از دیگر بناهای باروک در فرانسه خیمه« اورلئان» به طراحی « فرانسوا مانسرو» ، گنبد سنت لوئی، موزه لوور به طراحی «لوئی لوور» و کاخ «ورسای» است. مهمتری این بناها، کاخ ورسای است که نماینده واقعی باروک فرانسوی است. این بنا به طول ۴۰۰ متر در محور عمودی که بر محور شرقی- غربی از شهرک و پارک می گذرد، است. پس از مرگ لوور ادامه کار بوسیله «ژول آردوئن مانسار» ادامه یافت.نمای این بنا به سبک باروک است. در محوطه خارجی این پارک چند استخر و تندیس های فراوانی وجود دارند که د رخور تأمل هستند.

در معماری باروک فرانسه و تزیینات داخلی کاخ بسیار اهمیت داده شده است و در تزیینات داخلی ورسای هماهنگی و وحدتی چشمگیر بین عناصر مختلف مثل چوب، گچ، فلز، رنگ، شیشه و… به خوبی مشهود است.

 


  پوریا ترکفر    (1389/03/23)

معماری باروک در انگلستان

با آغاز گسترش دامنه نفوذ بریتانیا در قاره اروپا و آمریکا بویژه پس از بازگشت خاندان استوارت به سلطنت در قرن هفدهم، نیاز به ایجاد کاخهای پرشکوه در املاک وسیع مطرح گردید. باروک در انگلستان با ایجاد بناهایی چون تالار« ضیافت وایتهال» به طراحی « اینگیوجونز» آغاز گردید.

او تحت تأثیر معماری پالادیو قرار گرفته بود و شیوه تناسب بندی او را بکار گرفت.

کلسیای سنت پل

یکی از شاخص ترین بناهای انگلستان در عصر باروک است، که توسط «کریستوفررن» طراحی شد.

گنبد کلیسای مزبور بر بنای عالی گسترده ای قرار دارد که با گنبد چنان مفصل بندی اندکی دارد، که شالوده ای استوانه ای را ضروری می سازد.

 


  esi milani    (1397/12/23)

مجسمه‌سازی باروک
«الهام سن ترزا» اثر برنینی
کلیسای سان پییترو، رم. شبستان و نما از کارلو مادرنو، ستون بندی از جانلورنتسو برنینی
آپولو و دافنه از جانلورنتسو برنینی
لودویکا آلبرتونی مقدس. کلیسای سن فرانچسو اریپا، رم، اثر برنینی

یکی از دلایل پیدایش پیکره‌سازی باروک نقش مقابل بین باروک و کلاسیک‌گرایی بوده‌است. پیکره‌سازی هم در نشان دادن معجزات دین مسیحیت کمال می‌یابد و بازتابی از نوعی اشتیاق برای اعجاب‌انگیزی است. استفاده از عناصر تزیینی و نمایان کردن هرچه بیشتر فواره‌ها و آب‌نماها در معماری باروک بسیار متداول بوده‌است. بعدها این‌گونه برخورد با آب و استفاده نمادین از مجسمه‌سازی در شهرسازی و میادین باروک نیز مرسوم شده‌است. پیکره‌سازان عصر باروک، بیشترین تلاش خود را به کار می‌بستند تا حرکت را در آثار خود بیافرینند.[۱۲]

همان‌طور که معماری باروک در ایتالیا شروع شد، مجسمه‌سازی این دوره نیز در ایتالیا متولد شد. برجسته‌ترین مجسمه‌ساز این دوره برنینی بود که آثارش نمونه کامل و مطلوبی از ترکیب مناسب فرم و محتوا، سبک و ایده محسوب می‌شود که همه هنرمندان باروک در پی آن بودند. کارگاه برنینی در رم به مرکز انتشار ایده‌ها و تجربه‌های او تبدیل شد که در سراسر اروپا جریان یافت. ایجاد وحدت میان مجسمه‌ها و فضای معماری اطراف آن از ویژگی‌های آثار برنینی است که اغلب در آرامگاه‌هایی که توسط او طراحی شده‌اند دیده می‌شود. حالت‌های آشفته و ناآرام و حرکات پرشور و هیجان مجسمه‌های آثار برنینی بیشتر مخاطبان را ترغیب می‌کند تا پیکره‌ها را از زوایای گوناگون مشاهده کنند و در آن‌ها مشارکت ذهنی و فیزیکی داشته باشند.

مجسمه سازان بر اساس محلی که آثارشان را در آنجا خلق می‌کردند از مواد مختلفی بهره می‌بردند. در ایتالیا اغلب مجسمه‌هایی که در داخل کلیسا قرار می‌گرفتند، از مرمر، رخام و برنز ساخته می‌شدند. آن‌هابا بهره‌گیری از این مواد موفق می‌شدند قابلیت‌های تکنیکی منحصر به فرد خود را به تصویر درآورند، به ویژه مواقعی که قطعات سنگ نرم و شکننده بود. برنینی در آثار اولیه اش در زمینه کار روی سنگ به مهارت فوق‌العاده‌ای دست یافت. بعدها او ترکیب‌های بسیار جدیدی از مواد را به کار گرفت. به عنوان نمونه، در مقبره اوربانوس هشتم که در آن ترکیب بندی با رنگ‌بندی کامل شده، از برنز برای تندیس پاپ و فرشته مرگ، از برنز زر اندود و مرمر سیاه برای تابوت سنگی و از مرمر سفید برای تندیس‌های انفاق و عدالت بهره گرفته‌است. در سراسر اروپا برای ساختن مجسمه‌هایی که در فضای باز قرار می‌گرفتند، اغلب از سنگ بهره می‌گرفتند، در آثاری چون فواره‌ها مانند نمونه‌ای که برنینی در رم ساخته بود و همچنین نمای ساختمان‌ها، مجسمه‌هایی که در تاقچه‌های بیرونی ساختمان‌ها جای گرفته بودند، بناهای یادبود عمومی و مجسمه‌هایی که برای زینت بخشیدن به پل‌ها به کار می‌رفتند، همگی از سنگ ساخته می‌شدند. در اسپانیا و مناطق زیر نفوذ آن، سنت مجسمه‌سازی با چوب از قرن شانزدهم رایج شد و تا قرن هفدهم ادامه یافت. مجسمه‌ها اغلب تنها از چوب ساخته می‌شدند. دو گونه متمایز مجسمه‌سازی وجود دارد:

مجسمه نقش برجسته

که در آن پیکرهای برجسته روی سطحی صاف قرار گرفته‌اند.

مجسمه مستقل

که در آن پیکره‌ها به‌طور کامل سه بعدی و بدون تکیه‌گاه خلق شده‌اند.

مجسمه‌سازی جایگاهی برای بیان ایده‌ها و عقاید در دوره باروک بود و به‌طور عمده بخش وسیعی از فعالیت‌های هنری را شکل می‌داد و چون از نظر مضمون و کمپوزیسیون ارتباطی بسیار نزدیک با همه هنرها به خصوص معماری داشت، مطالعه آن به‌طور جداگانه کاری دشوار است.


  ریحانه جعفری    (1399/08/12)

 https://www.taramid.com/Content79.html/%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%88%DA%A9 

همه ی سبک های معماری از جمله سبک باروک رو در این لینک تارامید مطالعه کنید


اظهار نظـــــــر
 
جهت نوشتن مبحث جدید باید وارد سیستم شوید. / عضو جدید
ایـمـــیـل :
رمز عبـور :

?????? ??????? ????? ????? :
??? ???? ?? ??? 1386 ?? ??? ????? ?? ??????? ??? ??????? ?????? ????? ??? ?? ???.?? ???? ??? ??? ?? ???? ??????? ?????? ?? ????? ???? ??????? ?? ????? ????? ?? ??????????? ??? ?????? ?????? ??? ???? ???? ?? ??? ?????? ?? ???????
???? | ???? | ??? ??? | ?????? ?? | ???? ?? ?? | ?????? ???? | ??????
© ???? ???? ??? ?? ???? ????? ?? ???? ??????? ????? ?? ????.
Developed by Tryon Software Group