آجر:
بررسی نماهای آجرکاری در دزفول
تاریخ مختصری از آجرکاری
ایرانیان که در طول هزاره ها با کاربرد آجر در بخش هایی از بنا آشنایی یافته بودند با رشد روز افزون جمعیت و گسترش شهر نشینی و ایجاد شهرهای تازه آجر را به عنوان عمده ترین مصالح با توجه به محدودیت استفاده از چوب در ناحیه هایی از این سرزمین و مشکل کاربرد سنگ به دلیل انتقال حرارت در منطقه های گرمسیری با صرفه بودن و بالاخره خوش دست بودن و قابلیت بالای اجراء و کارگیری آجر در تمامی بخش های بنا به ویژه کارایی فراوان آن در برپا کردن پوششهای وسیع و بلند ، در کاربنایی و هنر معماری تمامی ناحیه های گسترده ایران مورد توجه قرار دادند . در بناهای اولیه بعد از اسلام ایران ، مانند مسجد جامع فهرج و یا مسجد تاریخانة دامغان هیچگونه آجر کاری دیده نمی شود . اولین نمونه های آجر کاری که تاکنون مشاهده شده است از دوران آل بویه و متعلق است به ستون های شبستان مسجد جامع اصفهان و یا مسجد « جورجیو » اصفهان می باشد . در این دوران گره های ساده اولیه که در پیوند با استخوان بندی بنا معمول می شود ، و با حرکات مستقیم و ساده آغاز می شود و باعث پیدایش و تکامل گره های مادر شد و به طور کلی از قرن دوم تا آغاز قرن پنجم را می توان دوران شکل گیری و تکوین آجر کاری نامید . در دوران سلجوقیان با فراهم آمدن موجبات سیاسی و امکانات گسترده اقتصادی هنر آجر کاری در خلق آثار شکوهمند معماری نقش اساسی بر عهده می گیرد . بدین ترتیب هنر آجر کاری در بستر گسترده خود در تمامی سرزمین پهناور فلات ایران و آسیای صغیر با تنوعی چشمگیر و بهره جستن از طرح ها و نقش های گوناگون جلوه بخش عمده آثار معماری می شود .
به طور کلی آجر در دوره قبل از اسلام بیشتر جنبه استحکامی و کاربردی داشته است . بعد از اسلام ضمن دارا بودن جنبه استحکامی جنبة تزیینی پیدا می نماید . گستردگی استفاده از آجر در ایران در ناحیه هایی با شرایط طبیعی آب و هوایی مختلف از بنا با کاربردهای متفاوت شیوه های مختلف به وجود آورد .
یکی از این شیوه ها خوون چینی است که در شهرهای ذزفول و شوشتر به وجود آمده است . این نوع آجرکاری (خوون چینی ) که به صورت آمود اجرا می شود در دوره صفویه توسعه فراوان و گستردگی پیدا می نماید و تا اواخر دوران قاجاریه و پهلوی اول ادامه پیدا می کند . سالهای ۱۳۳۰ هجری شمسی تا ۱۳۴۰ را می توان دهة کنار گزاردن این هنر با ارزش و جایگزینی آجر مستطیل شکل غربی و مصالح دیگر دانست .
آرتورپوپ : خشت و آجر جدید چهارگوش که اطرافش مسطح است و در قالب زده می شود درهزاره چهارم ( قبل از میلاد ) آشکار شد . و ظاهراً این نوآوری از ابداعات ایرانیان بوده است . دزفول در سرزمینی قرار دارد که حاوی هزاران سال تجربه با آجر ساختن است . سرزمینی که وارث تمدن های آشور ، سومر ، ایلام ، هخامنشیان و ساسانیان است .
برج ها و زیگورات ها و کاخ هایی که هر یک با فاصله ای نزدیک تا شهر دزفول قرار دارند زیگورات ایلامی چغازنبیل که قدیمی ترین بنای شناخته شده در ایران می باشد با خشت های به ابعاد ۳۷×۳۷ سانتی متر و ضخامت ۷ سانتی متر و ابعاد ۴۰×۴۰ سانتی متر و ضخامت ۱۰ سانتی متر ساخته شده است .
در دوره هخامنشیان از آجر لعابدار در دیوارهای کاخ آپادانا و قصر شوش استفاده شده است که آن ها نیز دارای ابعاد بزرگی هستند . دیولافوا عقیده دارد از آجرهای خرابه معبد شوش شهرهای شوشتر و دزفول ساخته شده است قدیمیترین ابعاد و اندازة آجر در شهر دزفول متعلق است به آجرهای پل باستانی ساسانی که ساخت آن را به شاپور اول نسبت می دهند . این پل در قسمت پایین بر روی پایه های سنگی باربر و در قسمت فوقانی با آجر مربع شکل دورة ساسانی بنا گردیده است .
بعد از پل ساسانی قدیمی ترین بنایی که در شهر دزفول وجود دارد مقبرة شیخ اسماعیل قصری است متوفی به سال ۵۵۵ هجری قمری . این بنا مجاور بازار دزفول قرار دارد و قدیمی ترین قسمت آن برج فرسوده ای است که متعلق به حصار قدیمی شهر است . آجرهای این برج مربع شکل می باشد به ابعاد ۳۰×۳۰ سانتی متر به ضخامت ۶ سانتی متر و در نهایت ابعاد آجر در دوره صفویه به ۵/۱۸ ×۵/۱۸ سانتی متر و ضخامت ۵/۳ سانتی متر می رسد . بدین ترتیب ابعاد آجر از زمان زیگورات ایلامی چغازنبیل تا مقبرة شیخ اسماعیل قصری و نهایت صفویه و قاجاریه در حال کوچک شدن و رسیدن به تناسب است . ابعاد نهایی آجر دزفول تناسبی است که می آفریند و خلق می کند . تکاملی است با بیش از سه هزار سال تجربه و کار ، آجر طی زمان ابعاد خود را پیدا نموده است . در ترکیب قادر است بیش از یکصد و پنجاه نقش خوون ایجاد نماید . این ابعاد آجر خود تناسبی را داراست اگر خود شنود می تواند نقش آفرینی نماید . ( خوون چینی ) و اگر رگ چین استفاده شود چشم نوازترین رگ چین آجر را خلق خواهد نمود . ابعاد آجر امروزی را ۱۰× ۲۲ سانتی متر و ضخامت ۵ سانتی متر در نظر بگیریم و اگر این نوع آجر در خرد شدن و ایجاد تناسب جهت نماسازی به کار برود قدرت ترکیب نخواهد داشت و این مطلبی است قابل توجه اروپاییان ( هلندی ها ، انگلیس ها و آلمانیها ) ابعاد آجر آنها در حرکت و خرد شدن ضعیف است و ابعاد آجر آن ها قدرت ترکیب ندارد .
در ترکیب به خاطر تناسب بد ابعاد اولیه نمی تواند با آجر ایرانی مقایسه شود و به زبانی ساده تر بگویم ( نمایی را که به وجود می آورد خوش تناسب نیست ) اجری که امروز در کارخانجات ماشینی ما تولید می شود با انواع روش های اروپایی پخته می شود و فقط به درد انبوه سازی می خورد و در ایجاد تزیین و ترکیب تزیینی به علت بی تناسبی ابعاد اولیه آجر حرکات متنوعی را پذیرا نیست . اینجاست که باید توجه کرد و به قصه دل آجر دزفولی ، همان کهنه آجرهایی که نفس های آخرش را می کشد گوش فرا دهند . اگر یکی از نقش های خوون چینی یا دست انداز مشبک پشت بام ( ریه ) را با آجر به ضخامت ۵ سانتی متر اجرا نماییم بی تناسب می گردد .
خصوصیات و نحوه کاربرد آجر در دزفول :
۱- کاربرد کالبدی(استحکامی) :
آجر دزفولی با مشخصات و ابعادخاص خود نقش بسیار مهمی در ایجاد پلان دارد.
انتظام نقشه خانه بر مبنای استفاده از آجر استاندارد شده صورت می پذیرد و کالبد بنا با آن شکل می گیرد.
زدن سقف
یکی از کاربردهای ساختاری و استحکامی آجر زدن انواع سقفها و شاید کاملترین آن نوع باریکه پوش یا لنگه پوش ( چمله ) و یا به قولی طاق و تویزه می باشد .
انواع سقف ها با مسایل نیارشی و استحکامی خاص و اصول تجربی و علمی خود همراه می باشد . طاق های باریکه پوش نسبت به انواع دیگر این خاصیت را دارد که مقداری از نیروی رانش را در خود خنثی می کند و از طرفی فضای پر و خالی ایجاد شده در آن جهت نفوذ و عبور ( در ) و انواع طاقچه و بالا طاقچه ( رفک ) می توان مورد استفاده قرار داد . متداول ترین سقف در بناهای شهر دزفول نوع لنگه پوش ( چمله ) و طاق ضربی می باشد .
استفاده تیغه ای ( مطبق ) :
یکی دیگر از موارد استفاده کاربرد تیغه ای آجر می باشد در درگاههایی که نمی خواهند از آن استفاده شود آن را به صورت تیغه ای به کار می برند و هرگاه بخواهند تیغه را خراب کنند در بسیاری از موارد از آجر تیغه ای جهت حجاب در درگاهها استفاده می شود . در نمای مجاور در طبقه اول از آجر به صورت حجاب و تیغه ای ( مطبق ) به کار رفته است . در اصطلاح محلی به این نوع استفاده از آجر مطبق کلاغ پر اطلاق می گردد
استفاده از آجر در ایجاد راه پله ( کاربرد عملکردی ):
از ابعاد و ضخامت آجر جهت ساختن پله استفاده می گردد . ایجاد پله خانه ها همراه با داشتن انواع عملکرد های مختلف دیگر برای زیر پله انجام می پذیرد . ( دزدانه ) مانند فضاهایی مثل انباری ، راه پله دیگر برای طبقه پایین تر آشپزخانه . معمولاً ارتفاع پله اول را بلند تر از سایر پله ها انتخاب می نمایند تا بچه های کوچک خانواده نتوانند از آن بالا بروند .
استفاده از آجر جهت دست انداز بام ( ریه ) ( پنجره ) :
دیواره آجری مشبک دست انداز بام را ریه گویند . ارتفاع دست انداز مشبک بام اکثراً دارای ارتفاعی است به بلندای یک قد است و بام را به صورت حیاطی خصوصی و حجاب دار تبدیل می نماید . از طرفی مشبک بودن آجرها عبور جریان هوا را ممکن می سازد . در دزفول از بام برای خوابیدن ، زندگی کردن و فضایی خدماتی در برخی از ماههای سال مورد استفاده قرار می گیرد . دست انداز بام بیشتر به صورت رگ چین مشبک به وسیلة آجرکامل و نیمه ساخته می شود و انتهای دست انداز یک رج چین به صورت کله به کار برده می شود . برای آشنایی بیشتر به انواع دست اندازها در نماهای مختلف این کتاب توجه کنید .
استفاده از آجر در فرش کف یا بام:
یکی دیگر از کاربردهای آجر استفاده آن در فرش کف حیاط و ایوان یا بام می باشد که به صورت موزائیک فرش صورت می گیرد .
استفاده از آجر در ایجاد ستون ( کرتله ) :
در نماهای مختلف دیده شده است که آجر به صورت ستون ( مدور ) مورد استفاده قرار می گیرد که ضمن باربری تزیینی نیز می باشد . برای به وجود آوردن ستون آجر را به صورت گرد تراش می دهند و روی هم سوار می کنند .
اگر بخواهند پنجره ای را کنار ستون کار بگذارند آن را به صورت نیم ستون در می آورند و در چنین شرایطی ستون کناری به یک چهارم ستون تبدیل می شود . این کار به صورت های مختلفی روی بناها دیده می شود در انتهای ستون آجر حرکات متنوعی دارد که در اصطلاح محلی کرتله ( سر ستون ) نامیده می شود .
جفت : خانه
ایجاد فضای خالی جهت لانه کبوتران بر روی نمای آجری را ( جفت خانه ) می گویند . این کار هم جنبه تزیینی دارد و هم جنبه فرهنگی ( اعتقادی )
ایجاد جفت خانه بر روی نما ( فضای خالی ) کاری نظیر نماسازی و تکرار ریتم می باشد . ارتفاع خانه کبوتران معمولاً ۵ ضخامت آجر را تشکیل می دهد و جای سر کبوتر در ردیف پنجم میان دو آجر قرار می گیرد .
قوبیل ـ ( گاه ) بر روی جرزهای اصلی حفره های کوچکی است به ضخامت یک آجر . این حفره های کوچک جهت چوب بست در ارتفاعهای مختلف قرار دارد . گنجشک ها ازاین مکان ها جهت آشیانه خود استفاده می نمایند . استفاده از آجر در پخی کوچه ها و کنجهای :
( گوش پره ای ـ مقرنس کاری ):
برای پخ نمودن کنج تیز ، کوچه ها حرکات بسیار متنوعی با آجر صورت می گیرد که دارای زیبایی خاصی می باشد . ردیف های آجر با حرکات حساب شده دلپذیری روی هم قرار می گیرند . ( گوش پره ای ) با تابش نور خورشید در ساعات مختلف روز به این کنج های آجری سایه روشن های بسیار زیبایی به وجود می آید . این حرکتها بیشتر به دو منظور صورت می گرفته است یکی برای اضافه نمودن به سطح طبقه اول ودیگر برای آسانی رفت و آمد در کنج کوچه ها با ایجاد پخی.
استفاده از آجر در بیرون زدگی دیوار ـ ( تونجه )
در زبان محلی به بیرون زدگی دیوار تونجه می گویند ( حمالک ) این به بیرون زدگی های حدود ۶۰ تا ۷۰ سانتی متر می باشد . تونجه به صورت پله پله و با استفاده از ردیف های چوبی و رگ چین های آجری در انواع مختلف ایجاد می گردد و بدین صورت بر فضای طبقه اول می افزاید . ( امروزه به این حرکت کنسول می گویند . )
گوش فیلی یا فیل پوش :
گوش فیلی یکی از مهمترین حرکات سازه ای است که در پوشش سقفها در کنج کار به کار می رود ، اگر بخواهیم یک پلان چهار ضلعی ( مربع ) را به هشت ضلعی تبدیل نمائیم ساده ترین حرکت این است که کنج کار را به صورت گوش فیلی در بیاوریم این حرکات با آجر در بناهای مختلف معماری ایران دیده شده است و حتی با مصالح دیگری مانند سنگ هم اجرا گردیده است . ( چهار طاقی نیاسر ) اجرای کنج به صورت گوش فیلی در ساختمان های مختلف شهر دزفول جهت استفاده از فضای بالای کنج صورت می گیرد . اضافه نمودن به فضای طبقه اول معمولاً در کنجی از حیاط داخلی یا در کنج کوچه انجام می پذیرد .
کاربرد تزیینی آجر ( خوون و فریز ):
قبل از توضیح عملکرد تزیینی آجر بهتر است با دو واژه خوون و فریز آشنا شویم . در هنر و معماری در ایران قدیم دو واژه خوون و فریز بسیار مشهور بوده است اما در سده های اخیر در زبان فارسی فصیح چنان ناشناخته شده اند که برخی پنداشته اند واژه « فریز » یک لغت فرنگی است و از اروپا همراه واژه های هنری نوین دیگر به ایران آمده است .
واژه ( خوون ) که یک نامگذاری دیگر در هنر معماری ایرانی است و به نگاره های زینتی موزاییک مانندی که بر پیشانی بنا می ساخته اند گفته می شده است ، فراموش گردیده و در هیچیک از کتاب های لغت و ادب نیامده است در صورتی که تا هم اکنون دو واژة « فریز» و « خوون » که بی شک هر دو فارسی است . واژة فریز در سده های میانه از ایران به زبان عربی در آمده و از راه اندلس به اروپا رفته است و آن را در زبان انگلیسی و فرانسه و آلمانی به معنی نقش های زینتی پیشانی بنا و سر ستون هم اکنون می بینیم . در فرهنگ و بستر زیر واژة Frieze چنین آمده است نام نقشی در بالای ستون و فریز که معمولاً نقاشی هم می شود. و این واژه در زبان فرانسه به شکل در آلمانی به شکل در همین معنی به کار می رود و این خود یکی از دلیل های نفوذ هنری ایران به اروپا از راه شمال افریقا و اسپانیا است .
خوون چینی کاربرد تزیین آجر است و از ضخامت آن در ایجاد انواع گره های تزیینی در پیشانی نما استفاده می نمایند به قولی دیگر خوون چینی آرایش ساختمان به صورت ( آمود ) می باشد
در این نوع آجر کاری از قطعات مختلف آجر و کنار هم قرار دادن آن ها برای ایجاد انواع گره های تزیینی استفاده می شود بعضی آجرها زمینه را می سازند عقب تر از دیگر آجرها که گره ها را می سازند قرار می گیرد در مرحله ای که عملیات استحکامی ( ساختاری ) بنا تکمیل می شود و جرزهای اصلی و طاقها زده می شود قسمت های ارزشمند از ساختمان مانند ورودیها و نماهای داخلی حیاط و در بعضی موارد نماهای بیرونی تزیین می گردد .
در این نوع آجر کاری از قطعات مختلف آجر و کنار هم قرار دادن آن ها برای ایجاد انواع گره های تزیینی استفاده می شود بعضی آجرها زمینه را می سازند عقب تر از دیگر آجرها که گره ها را می سازند قرار می گیرد در مرحله ای که عملیات استحکامی ( ساختاری ) بنا تکمیل می شود و جرزهای اصلی و طاقها زده می شود قسمت های ارزشمند از ساختمان مانند ورودیها و نماهای داخلی حیاط و در بعضی موارد نماهای بیرونی تزیین می گردد .
امکان دارد گروهی بنا کار ایستایی و ساختاری ساختمان را به پایان ببرند و گروهی دیگر کار تزیین ( خوون چینی ) را آغاز نمایند. در هر صورت نما ترکیبی خواهد بود از دیوارهای باربر و رج چینی های ساده نما و پیشانی هایی که در آن خوون چیده خواهد شد . هر گروه خوون چین طوماری از نقش های مختلف را همراه دارند که با سلیقه و هماهنگی خاصی به کار می برند .
آجر در منطقه دارای ابعاد و اندازه هایی بوده است که در طول زمان تکامل ابعاد داشته و در نهایت به ابعاد ۵/۱۸ × ۵/۱۸ سانتی متر و ضخامت ۵/۳ سانتی متر رسیده است این تکامل ابعاد در طی سه هزار سال به دست آمده است .
اگر فاصله بین دو آجر ( ملات خور ) را ۵/۱ سانتی متر در نظر بگیریم بین یک طول و ضخامت آجر تناسبی حادث می شود . ( یک طول برابر ۴ ضخامت به علاوه ۳ فاصله می گردد ) در چنین شرایطی اندازة اجزاء همه ضریبی از یکدیگرند کوچکترین جزء همان کلوخ است . اکنون اگر شبکه ای مرکب از کلوخ و فاصله ایجاد نماییم می توانیم کلیة اجزاء مختلف آجر را بر روی شبکه جایگزین نماییم .اگر آجر مربع شکل کامل را نصف کنیم آجر نیمه به دست می آید که خود پایه و اساس خرد شدن را تشکیل می دهد و آن را ۴ صافه می گویند و اگر نیمه را نصف نماییم چاری یا دو صافه به وجود می آید (¼ آجر کامل ) یا می توانیم ۴ صافه ( نیمه ) را به کلوخ و ۳ صافه تبدیل نماییم . چاری را اگر دو قسمت تقسیم نماییم ۲ کلوخ به دست می آیند در خوون چینی همواره نیمه بزرگترین جزء و کلوخ کوچکترین جزء می باشد (⅛ آجر کامل ) ۰
این ۴ نوع اندازه اجزاء اصلی خوون چینی می باشند که به ترتیب نیمه ( ۴ صافه ) ، ۳ قدی ( ۳ صافه ) ، چاری ( ۲ قدی ) کلوخ یا ( بندک ) اجزای فوق به همراه اجزاء فرعی که از اجزاء اصلی ساخته می شود کل اجزاء خوون چینی را به وجود می آورد که عبارتند از قناس ½ کلوخ ، ۲ صافه یک سرشق ، ۲ صافه دو سرشق ، ۳ صافه یک سرشق ، ۳ صافه دو سر شق ، ۴ صافه یک سرشق ، ۴ صافه دو سرشق ، بدین ترتیب ۷ جزء فرعی و ۴ جزء اصلی جمع ؛ یازده جزء اساس کار خوون چینی می باشند .
بدین ترتیب شبکه ای گسترده و ساده هندسی در زیر ساخت کلیه نقش های خوون قرار می گیرد که ضمن آسان نمودن طراحی و گستردگی صفحه انواع نقش ها را به صورت گلهای مختلف می تواند در ترکیبی متناسب در شبکه به دست آمده جای گیرند و ترکیبات مختلفی را به وجود آورند این شبکه نه تنها می تواند انواع گلها و چند ضلعی های مختلف را در خود جای دهد بلکه می توان نوشته هایی را با آن انجام داد .در خوون های موجود شهر کلمه علی (ع) بیش از دیگر نوشته ها به چشم می خورد که این خود نشانه ای است از اعتقادات بنایان و آنانی که بانام علی (ع) و به مدد او کار روزانه را آغاز می نمایند .
برخی اعتقاد دارند که نقش اصلی کلیه ترکیبات آجری چلیپا است (آئین مهر) ولی به نظر من هنرمند به شبکه ای دست پیداکرده است که کلیه ترکیبات را وحدت می بخشد و ناخدا گاهانه ترین فرمها براساس تنظیمات آگاهانه قابل پیگیری می باشد. کلیه این نقوش خوون ها در زبان محلی دارای نامی بودندکه با شکل خوون ارتباط کامل داشته است مانند دارگل بازو بند ، مداخل ، کلیدی ، خفته وریس ، بندرمی ، تفاح ، زلف عروس.
گستردگی شبکه تنظیمات خوون حتی در کاشی کاری مساجد شهر و ترکیبی از آجر وکاشی و کاشی نیز در بناهای مذهبی مانند مساجد به چشم می خورد . درگورستان مجاور رودبند به جای سنگ قبر از ترکیب آجر (خوون چینی )و ترکیب آجر و کاشی به کار رفته است .
طرز چیدن خوون و فریز:
زمانی که عملیات بنا به پایان می رسد پیشانی درگاهها جهت چیدن خوون آماده است . معمولا هر معمار تعداد نقشه خوون دارد که نسبت به ابعاد سطح مورد نظر و سلیقه خود نقشه را تهیه می نماید و کلیه اجزاء خوون مورد لزوم را تیشه داری و آب ساب می نمایند . اول قوس روی درگاه را اجرا می نمایند (پتن). سپس زمینه کار را از وسط سطح شمشه می نماید و ابعاد نقش خوون را از پایین به سمت بالا اندازه می کند و آن را با ملات گچ و خاک می چسباند سایر قطعات خوون را از وسط به طرفین نصب می نماید . ( به صورت آمود ) .
همواره خوون چین پهنای کار را بر مبنای ضریب فرد ( کلوخ ) تنظیم می نماید . اگر به پیشانی هایی که در آن خوون چینی صورت پذیرفته دقت نماییم کلیه آن ها ضریب فرد می باشند .
دسته ای از خوون ها که نقش را به وجود می آورند جلوتر و در اصطلاح محل « سیر » و دسته ای دیگر که زمینه را به وجود می آورند عقب تر قرار می گیرند « گرسنه » نامیده می شوند . ترکیب این دو دسته خوون که حدوداً ۲ سانتی متر نسبت به یکدیگر عقب و جلو هستند پیشانی کار را می پوشانند . تابش نور خورشید بر سطح خوون ها در ساعات مختلف روز منظره بدیع ، متنوع و زیبایی را به وجود می آورد ، و این هنر ترکیبی است از هنر دست انسان و نور حیات بخش خورشید .
فریز ( Frieze ):
در انتهای بالای کار فریز چیده می شود . فریز جلوتر از سطح خوون ها می باشد و جهت جلوگیری و حفاظت و ریزش باران بر روی خوون ها صورت می پذیرد . فریز آجری معمولاً در دو رج چیده می شود و اکثراً به شکل زیر می باشد که آن را به وسیله تیشه دارای و آب ساب نمودن به این شکل در می آورند . رج پایین را معمولاً به شکل پوزگاوی و رج بالا را به صورت مداخل می چینند .
قوسهای تزیینی آجری:
علاوه بر خوون چینی که در پیشانی کار نقش پوششی و تزیینی دارد در دهانه های خرد شده درون قوس های ساختاری سقف انواع قوس های تزیینی جهت زیبایی نما به کار می رود . کوچکی دهانه قوس ها ، این مکان را به معمار می دهد که قوس های تزیینی مختلف را با سلیقه خود انتخاب و در کنار خوون چینی به کار ببرد درون برخی از دوره های اجرا شده جهت تهویه هوا ، نور از شبکه های گچین ( گرده کاری ) استفاده می گردد انواع قوس های تزیینی عبارتند از دور تیز یا دور پس ، دور کلیدی ( دور کولی ) ، دور بیضی ، دور هلالی ( دایره ای ) دور روی ( دور فرنگی ) ، دور سه قسمت ، در بعضی موارد برای زیبایی بیشتر دو قوس را درون یکدیگر قرار می دهند . مثلاً در نمای مقابل دور کلیدی درون دور سه قسمت و دور کلیدی درون ( دور روی دور ) و دور هلالی درون دور سه قسمت قرار دارد .
نوع دیگری از آجر کاری در شهر دزفول ( گره کاری ):
در شهر دزفول علاوه بر خوون چینی نوع آجر کاری دیگری وجود دارد به نام گره کاری یا آجر تراش .
این نوع آجر کاری بیشتر از اشکال ستاره ای ( چند پر ) کوچک و بزرگ در ترکیبی هماهنگ و حساب شده کنار یکدیگر تشکیل می شود . اشکال مختلف آجری به وسیله تیشه داری شکل می پذیرد . در برخی نمونه های بسیار نادر در این نوع آجر کاری با خوون چینی ترکیب شده است . این نوع آجر کاری در این شهر دارای قدمت کمتری نسبت به خوون چینی می باشد در این جا چند نمونه خاص که بیشتر در سردر ورودی ها به کار رفته است ملاحظه می گردد .
درسهای از نماهای آجری شهر دزفول:
« حسن و زیبایی گر چه از اموری است که عقل در آن حیران مانده است ( یعنی درک می شود ولی قابل تعریف نیست ) لکن در مرکبات یعنی در اجسام ، نه در امور معنوی از حد تناسب خارج نیست ، پس هر جا زیبایی یافت شود ، تناسب سبب آن است . »
حفظ تناسب و خرد نمودن نما:
نماهای آجری شهر دزفول خود کتابهای گشوده از تناسب و چگونه خرد شدن نما است . دانشجویان رشته معماری می توانند از آن درسهایی بگیرند .
این نماها در زمان خود با مصالح محدود ( آجر ، خشت ، گچ و خاک ) ساخته شده اند مهمترین عاملی که فرم نما را ایجاد می نماید منطق ساختاری آن است . مثلاً اگر دهانه ای را بخواهیم با آجر پوشش دهیم راهی نداریم جز آن که آن سبک را قوسی اجرا نماییم ، این سقف ساختاری اساس و منطق نظام فرم گیری نمای ساختمان را به وجود می آورد .
مثال اول:
در این نما یک دهانه با قوس جناقی بقا شیوة طاق لنگه پوش پوشش شده است . این قوس جناقی دو قوس ساختاری پایة اصلی خرد شدن نما می گردد . در درون قوس جناقی دو قوس تزیینی ( دور کلیدی ) نما را خرد تر می نماید ، در میان فضای خالی بالای دو قوس سه جفت خانه کبوتر به حالت تزیین عمل کردیم فضای خالی را پر می نماید ، بالای قوس جناقی ساختاری خوون چیده شده است .
مثال دوم:
در این نماد دو قوس جناقی جهت پوشش طاق به شیوة لنگه پوش اتاق و ایوان را پوشش نموده است ، جلوی ایوان سمت راست دیواری قرار نخواهد گرفت .
در سمت چپ ( اتاق ) درون و جلوی قوس ساختاری جناقی به وسیلة دو قوس حلالی خردتر می گردد و فضای خالی بالای دو قوس به وسیلة دایره ای ( هواکش ) پر می شود در بالای قوس جناقی ساختاری تزیین می گردد (خوون چینی ) و در نهایت دست انداز بام ( ریه ) را خواهیم داشت .
مثال سوم :
ورودی فرعی مدرسه آیت الله معزی واقع در محله قلعه ، این نما در دو طبقه در ۴ مرحله تقسیم شده است تا به تناسب و ابعاد موزون برسد
مثال چهارم :
نمایی در دو طبقه ، قسمت پایین نما دهانه به وسیلة قوس ساختاری جناقی کاملاً ایستا می باشد . در طبقه اول دو قوس هلالی ( دایره ای ) قرار داد که درون قوس ساختاری جناقی قرار دارد که دیده نمی شود . بالای دو قوس تزیینی هلالی خوون چینی شده است . و در انتهای نما ، دست انداز مشبک بام ( ریه ) قرار گرفته است . این نما از پایین به طرف بالا در حال سبک و خرد شدن است .
مثال پنجم :
تقسیمات بر روی نمای بزرگ :
در این نما اصل پایه ساختمان بر مبنای ایوان بلند ( شدادی ) قرار گرفته است . این ایوان در دو طبقه ارتفاع و دهانه های بزرگ باید ایستا باشد . دو راهرو ( غلام گردش ) در دو طرف پایین قرار گرفته است . و دو طبقه بالای غلام گردش دو گوشوار وجود دارد . در دو طرف غلام گردش دو طرف قرار گرفته است که به ایوان قرینه می باشد . بر روی دو اطاق اول دو اطاق دیگر قرار دارد . کل اجزاء قرینه در دو طرف ایوان بلند در حال مهار نیروی رانش ایوان بلند می باشند . و فرم متقارن نمای ساختمان متأثر از ساختار ایوان بلند مرکزی و سایر سقف های ساختاری فضاهای دیگر ساختمان است . قوسهای کوچک تزیینی در دهانه های قوس های جناقی بزرگتر قرار گرفته اند و خرد کنندة دهانه بزرگتر می باشد این قوس های تزیینی می توانند به صورتهای مختلف اجرا شوند در کلیه نماهای شهر دزفول می توان چنین تحلیل هایی را انجام داد و آن چه نتیجه می شود آن که ساختار پایه و اساس همه اشکال ظاهری ساختمان را سبب می گردد و خود باید دارای تناسباتی باشد تا شکل ظاهری متناسب ایجاد گردد . انواع قوسهای تزیینی و خوون چینی ( آرایش ساختمان ) در نهایت تکمیل و کمک کننده به نمای ظاهری خواهند بود .
تغییر مصالح و دگرگونی نما:
همان طوری که قبلاً نیز اشاره گردید ساختمان ها و نماهای شهر دزفول با مصالح محدود ( آجر ، خشت ، گچ و خاک ) ساخته شده اند و دارای تنوع آجر کاری می باشند .
بعد از سالهای ۱۳۱۰ هجری شمسی مصالح دیگری از جمله تیرهای چوبی ، ریلهای فرسوده راه آهن ، لوله های غیر قابل مصرف پالایشگاه و بالاخره تیر آهن وارد معماری شهر دزفول گردید . در این دوره معماران دزفولی ضمن استفاده از مصالح جدید پاسخ و عکس العمل هایی مناسب و متنوعی نسبت به این نوع مصالح دادند . مثلاً آنها توانستند طاقهایی که قبلاً هلالی پوش می نمودند با استفاده از آهن صاف پوشش نمایند ، یا با استفاده از نعل در گاههای چوبی یا فلزی بالای پنجره که قبلاً هلالی اجرا می شد صاف اجرا نمایند . این مصالح با وجودی که استفاده از خوون چینی را کاهش داد ولی منطقی و اصولی به کار برده شد .خانه اسدالله خان آصف واقع در محلة مرشد بکان نمونة بسیار جالب و خوبی از این دوره است . این خانه با وجود ظاهری دگرگون شده ولی دارای همان فضاهای سنتی یعنی ایوان در وسط و در دو طرف آن دو غلام گردش و اطاقهایی در دو طرف غلام گردش می باشد سقفهای اطاق و ایوان وسط به وسیلة لوله های فلزی پوشش شده است . این خانه مشابه خانه های کامل ( سقف شدادی ) بنا گردیده است و تفاوت آن در پوشش صاف سقفها است . نمای به وجود آمده حاصل فرم ساختاری سقف می باشد . در این نما از خوون چینی خبری نیست ولی در انتهای نما فریز هنوز به چشم می خورد و آجر با همان ابعاد قدیمی به کار رفته است .