به شهر ما بیا و بر استانه یار آستین فشان ....که پریشان شدی آنگه به دامان یار آویز وخود از شرمش خیس گردان وخاکه درگهش گل گردان .....اکنون بر سرت تبرک کن ان گل را که تو زیباترین معماری خود ..خانه عشق اباد کن وسیگاری بر لب نه که تو خود زیباترین هنرمندی.....
سلام
اولین چیزی که با دیدن یکی از فیلم های مهندس امانت دیدم و یاد گرفتم همین بود و اصلا نمیدیدم و نمیشنیدم چی میگه
فقط یاد گرفتم که یه معمار باید -پرستیژ- داشته باشه.