استفاده كردن از عناصر مختلف است براي بيان تجربه هنرمند از فضايي مشخص . موادي كه در چيدمان استفاده مي شوند، شامل طيف وسيعي هستند : ازمواد و اشياي زندگي روزمره و طبيعت تا رسانه هاي جديد نظير ويديو ، صدا ،پرفورمانس ( هنر اجرا ) ، كامپيوتر و حتي اينترنت. هنر چيدمان لزوما در گالري هاي هنري اجرا نمي شود ، بلكه ممكن است در هر فضاي عمومي يا شخصي اجرا شود. بعض از چيدمان ها فقط براي فضاي خاصي طراحي شده اند .
سبك هاي استفاده شده در هنر چيدمان بسيار متنوع هستند ؛ از انتزاعي ( آبستره ) گرفته تا روايي ، از سياسي تا صرفا نظري ، اثري موقتي يا ماندگار. نامگذاري اين سبك هنري در دهه 1970 بود ، ولي پيشروان آن متعلق به اوايل قرن بيستم بودند . در اواخر دهه 1910 جلوه هايي از هنر چيدمان در آثار هنرمنداني كه مي خواستند فراتر از قرارداد هاي مرسوم هنر نقاشي و مجسمه سازي بروند ديده مي شود. اين افراد معتقد بودند هنر هاي زيبا بايد با معماري در آميخته شود. اينستاليشن آرت ازلحاظ كاربرد وعمل بخش وسيعي ازهنرمعاصرجهاني را دربرميگيرد.اين شيوه هنري از ايده (نمايشگاه ) يا نمايش برگرفته شده است. اينستاليشن عبارتي است مختلط كه از تاريخ هاي چندگانه اي تشكيل شده است و شامل معماري – پر فورمنس آرت ( هنر اجرا ) – چيدمان و بسياري از روش هاي براي بهم پيوستن روش هاي ديگر در هنر معاصر مي شود. اينستاليشن به معنايي كه ما هم اكنون مي شناسيم از سال 1960 با برپايي نمايشگاه هاي جفت وجور كاري ( Assemblage ) و نمايشگاه هاي هنر محيطي به كار رفت . از خصوصيات اينستاليشن ، فعال سازي يك محيط با يك مفهوم يا يك مفهوم با برخورد هاي ظاهرا هنري است كه باعث مي شد اثر معنا و مفهوم و ارزش هنري پيدا كند . در سال 1989 – گالري واحد 7 – لندن به هنر اينستاليشن اختصاص يافت و زمينه ساز تاسيس موزه اينستاليشن گرديد .