|
پوریا ترکفر (1388/12/28)
|
|
نور پردازي در كليساي گوتيك بر طرح كلي خدايي تأكيد مي كند.
در كليساهاي ساختة پالاديو نيز نورپردازي يكي از عوامل اصلي در شكل پردازي فضاي داخلي است . پنجره ها به گونه اي در نظر گرفته شده اند كه درجمع نوري كه از پنجره ها به داخل مي تابد بر روي سطوح وسيع و سفيد رنگ ديوارها منعكس شده و فضاي داخل را با نوري تأثير گذار و شخصيتي ويژه ، روشن مي سازد . درست در تضاد با كليساهاي اواخر دوران گوتيك كه حال و هوائي كاملاً سختگيرانه دارند كليساهاي پالاديو در انسان ايجاد راحتي مي كنند و گرما مي بخشند. پالاديو از نور تنها براي ايجاد حال و هواي خاص استفاده نكرده است بلكه نورپردازي را وسيله اي براي تأكيد بر طرح كلي فضائي آن قرار داده است .
فضا در سبك باروك پر از تضاد است و بايستي حواس را بفريبد. در انجا نيز نورپردازي بسيار مهم است ، ترتيب دادن متناوب بخش روشن بخش هائي كه در سايه هستند باعث مي شود كه تصور عمق تقويت گردد. بيننده خيال مي كند كه فضا تا بي نهايت ادامه دارد . سازه ساختمان با نورپردازي مناسب به صورتي «غير خوانا» در مي آيد و تمامي ساختمان حالتي خيال برانگيز به خود مي گيرد . در اين دوره بخصوص در بناهاي آخر دوران باروك استفاده از نور مستقيم نيز رايج بود . اغلب در اين ساختمانها بيننده تقريباً نمي توانست پنجره ها را ببيند و روشنائي فضاي داخلي از انعكاس نور روي ديوارها تأمين مي شد.
استفاده از ترفندهاي گوناگون نوري براي تقويت قدرت خيالپردازي از دوران باروك تا امروز معمول بوده است . در معماري مذهبي با استفاده از فرم هاي خاص و نور پردازي متناسب با آن پديده هايي بينايي به وجود مي آيد كه از نظر ادراكي دقيقاً قابل تعريف نيستند و جاي تعبير و تفسير دارند و گذشته از آن حال و هوائي عرفاني به انسان مي دهند.
روزنه هاي عمودي – درها و پنجره ها – مي توانند علاوه بر عملكرد به عنوان منبع نور ، وسيله اي ارتباطي نيز بين داخل و خارج باشند اما پنجره هاي سقفي بيشتر جنبه نوري دارند و كمتر وسيله ارتباطي با بيرون هستند . درست به همين علت است كه نورپردازي از طريق پنجره سقفي داراي اثري ويژه است . تمامي توجه به چيزي جلب مي شود كه در اين نور قرار گرفته است و از طريق اين نور نوعي مركزيت پيدا كرده است . اين يكي ازدلايل استفاده از نور سقف در كليساها و موزه ها است . يعني درست مكانهائي كه در آنها نه تنها نيازي به ارتباط بينايي بين داخل و خارج نيست كه اغلب اين ارتباط نامطلوب نيز مي باشد.
نورپردازي طبيعي از بالا ، كنزو تانگه ،جام تعميد در كليساي جامع توكيو ، 1964 ، ژاپن ،تابش نور به درون و نگاه به بيرون به دلايل مختلف امروزه نيز ممكن است اين تمايل وجود داشته باشد كه روزنه ها به گونه اي طراحي شوند كه نور از آنها وارد شود اما امكان ديد به ما از بيرون وجود نداشته باشد . در ساختماني كه گوردن بونشافت Bunshaft Gordon براي مركز نگه داري كتب و دست نوشته هاي ارزشمند وابسته به كتابخانه دانشگاه ييل ساخته است ، ديوارهاي خارجي از صفحات بزرگ و بسيار نازك مرمر سفيد پوشيده شده اند و درست به مقداري نور از آنها مي گذرد كه داخل سالن روشن باشد اما نور به شدتي كه بتواند باعث خسارت به اين گونه كتابها بشود ، نباشد
معمار انقلابي فرانسه اتين لوئي بوله يكي از استادان مسلم نورپردازي در معماري به حساب مي آيد . او در پروژه اش براي ياد بود نيوتن كه با تركيبي از فرم هاي اوليه طراحي شده ، به وسيله نور حال و هوائي مذهبي به وجود آورده است (1784). در بخش بالاي كره سوراخها به ترتيبي در نظر گرفته شده اند كه تمامي نوري كه از سوراخها به داخل مي تابدبه وسط كره ) يعني جائي كه مي بايستي مجسمه يا لوحه يادبود نيوتن قرار گيرد)بتابد . به اين ترتيب نيوتن در قسمت روشن وسط قرار دارد و گرداگرد آن تاريكي به عنوان نمادي از مجهولات و بر بالاي سر او كهكشان كه به وسيله سقف كروي و سوراخهاي روشن به جاي ستارگان نشان داده شده است .
نمونه ديگر استفاده از آب و آئينه ، كليسائي است كه ريچارد نويترا در گاردن گروو Garden Grove در كاليفرنيا ساخته است. يك ديوار طولي بنا از شيشه است و ديوار ديگر از آئينه در كنار ديوار شيشه اي يك آبنما ساخته شده است بطوري كه نور بر روي سطح اين آب منعكس شده وارد بنا مي شود و سپس در آئينه منعكس شده و باز مي گردد.
در ساختمان جديد «بانك هنگ كنگ و شانگهاي » در هنگ كنك كه نورمن فاستر آن را ساخته است سعي شده تا با استفاده از يك آئينه مقعر غول آسا سالن ورودي را كه در داخل ساختمان قرار دارد و بيش از سي متر ارتفاع دارد روشن كنند. با استفاده از يك آئينه كه در بيرون ساختمان است ابتدا نور به داخل ساختمان منعكس مي شود و سپس با استفاده از آئينه دوم نور 90 درجه تغيير جهت پيدا كرده و از بالا به داخل سالن ورودي تابانده مي شود.
اين نوع نور پردازي بخصوص در ساختمان موزه ها هر روزه مورد استفاده بيشتري قرار مي گيرند و اين به دو دليل است : يكم اينكه امروزه همه خواستار نور طبيعي هستند به اين دليل كه اين نور براي شناسائي رنگها به مراتب بهتر از نور ساختگي است . دوم اينكه نور بايد درست در جهتي تابانده شود تا نور نتواند چشم بيننده را آزار دهد .
مسجد شیخ لطف الله اصفهان
این مسجد از شاهکارهای دوره صفوی است . در این مسجد ورود نور از راه روزنه های است کوچک، بر فراز گنبد خانه که حالتهای گوناگونی را در طول روز ایجاد میکند از آنجا که به علت گردش نور خورشید تابش نور در طول روز فقط در تعدادی از این روزنه ها میتابد فضای داخلی مسجد در هر ساعت روز حال و هوای متفاوت و مخصوص به خود دارد . این مسجد به علت ورودی خاص آن که از طریق عبور از فضاها و راهروهای نیمه تاریک به فضای اصلی صورت میگیرد نور فضای داخلی مسجد حالتی استثنائی به آن میدهد.
نتيجه گيري:
هرفضا با نور دو چهره مي يابد ، روز و شب كه با تغيير مقدار نور، ايندو با هم پيوند
مي يابند.
نور موضوعي است كه در هر دوره زماني، احساس و مفهومي خاص به معماري و زندگي داده است.مي توانيم بگوييم ،آن زمان كه آتش در آتشكده ها در عهد زرتشت مقدس بوده بخاطر نور و گرماي آن بوده است، بدين ترتيب نور نيز مورد ستايش قرار مي گرفته است . حتي در دوره هاي بعد، كه اعتقاد به خورشيد و پرستش آن وجود داشته است، نور بخاطر روشن نمودن عالم ،كه مسير حركت زندگي را نشان مي داده است، مورد توجه بوده است، و يك حس خدايي بودن را القاء مي كرده است.
نور مي تواند به عناوين مختلفي براي القاء مفهوم و هدفي مورد استفاده قرار گيرد، به عنوان مثال با ايجاد يك روزن و هدايت نور به موضوعي باعث تاكيد در آن موضوع شويم، و يا با استفاده از حركت هاي ملايم و نرم نور يك حس روحاني را به فضا بدهيم كه در هنگام ورود به چنين فضاهايي يك احساس احترام و سرفرود آوردن به انسان دست مي دهد، و انسان خود را در مقابل عظمت بي پايان و نامحدودي مي يابد،و حقارت را در خود درميابد.از تاثير آن در كليساها و مساجد بسيار مورد استفاده قرار گرفته است.مثلا با ارتفاع دادن به بنا و نور پردازي هايي بر روي سطوح مورد نظر اين كار را انجام مي دهند،و يا با استفاده از پنجره هاي واقع در دالان ها و نور پردازي مخصوص آنها باعث حركت و يادر هشتي ها باعث مكث شده اند، كه اين مفهوم را مي توان با حركت انسان در اين دنيا و رسيدن به قيامت كه محل مكث است در ارتباط ديد.
|
|
|
پوریا ترکفر (1388/12/28)
|
|
نور طبیعی در معماری و معماری داخلی
ازدید همگان نور"جزء اساسی و ضروری در ساختمان است . که کار آن روشن کردن فضا به منظور قابل رویت ساختن آن است .در هنر ساختمان سازیی یا به عبارتی معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصرو مفاهیم دیگر از قبیل ساختار" نظم فضایی "مصالح" رنگ و .... مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفاکند . ولی واقعیت این است که در بسیاری از موارد در ساختمان سازیو معماری های داخلی به نور بیشتر از یک عامل روشن کننده که باعث کاهش مصرف نور مصنوعی و در نتیجه کاهش مصرف برق !
می شود " نمی نگرند و فقط به مواردی از قبیل این که نور جنوبی و شمالی بر نور شرقی و غربی ارجحیت دارد و در مواقع ناچاری نور شرقی از نور غربی بهتر است "توجه می شود و معماران به صورت کلیشه ای و از روی عادت آن را رعایت می کنند و اگر در ساختمان سازی نیازی به نور پردازی و ایجاد مفاهیم و تاکید هایی توسط نور باشد منحصرا به استفاده از نور مصنوعی می پردازند و با انواع درجات و رنگ های نور مفهوم و طرح خود را اجا می کنند .
در صورتی که با نگاهی به تاریخ معماری گذشته ( تقریبا هر نوع معماری تاریخی ) نور به عنوان یک عنصر مجزا به کار گرفته شده و به نتایج بسیار زیباییهم رسیده اند .
یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی " توالی و دگرگونی آن در در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود . در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپر سیونیست ها دیده می شود . هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند . از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیای مختلف در یکدیگر و تاثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خالص و ناب می باشد . قاعدتا لازم نیست که چنین تحولی در سبک معماری داخلی ما نیز به وجود آید " با توجه به اینکه ما ساختمان هایی داریم که عنصر نور را به قدری قوی و جذاب در خود به کار گرفته اند که هر بیننده ای را به خود جذب می کند . این مقاله به بررسی نقش نور در معماری و معماری داخلی به عنوان یک جزء سازنده و مفهوم بخش می پردازد و در خاتمه امید بر این دارد که در آینده در ساختمان ها همانند نیاکانمان شاهد به کارگیری نور طبیعی به صورت یک عنصر کاملا اثر بخش باشیم .
نور و طبیعت
نور طبیعی که حامل انرژی حیات بخش درونی است به عنوان یکی از منابع وجود حیات بر روی زمین محسوب می گردد. علاوه بر آن نور می تواند با رنگ ها و جلوه های متفاوت خود باعث تغییر چهره یک مکان شود زیرا نور در هر یک از فصول سال " در آب و هواهای متفاوت و یا در هر زمانی از طول روز دارای چهره ای مخصوص به خود می باشد .
ضمنا هر مکانی دارای نور خاصی است که تنها به آنجا تعلق دارد برای مثال در صحرای یک منطقه استوایی تابش به قدری شدید و سایه ها آنقدر کوتاه است که اشیا به چشم بیننده مرتعش و در حال ذوب شدن به نظر می آیند.
به همین ترتیب نور موجود در مناطق کوهستانی " جنگلی و یا سواحلی نیز دارای ویژگی های مکانی مخصوص به خود و متمایز از سایر مناطق است . زمانی که نور را به داخل فضای ساخته شده هدایت می کنیم در اصل نوعی ارتباط بین ساختمان و محیط خارج از آن ایجاد کرده ایم . بدین وسیله می توان جلوه های متفاوتی از فضای داخلی را که هر یک دارای ماهیت خاص خود از لحاظ ادراک فضایی می باشند " ایجاد کرد .
نور و بشر
از دوران ما قبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شی ء زنده را در ذهن بیدار می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند " آنها را عبادت کرده و می پرستیدند.
این توجه بیش از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود . برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می برند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمز آلود جهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند.
حتی امروزه در بسیاری از مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسام نورانی مانند لامپ " خورشید "ماه " بلور و نور آتش استفاده می کنند .
در اغلب ادیان " نور نماد عقل الهی و منشا تمامی پاکی ها و نیکی هاست و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد . در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی " یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل " در معماری اغلب بناهای مذهبی " نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است . فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند . انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیا و احجام " در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود .
|
|
|
پوریا ترکفر (1388/12/28)
|
|
رابطه نور و معماری
نور، اولین شرط برای هر نوع ادراک بینایی است. در تاریکی مطلق ، ما نه فضا را می توانیم ببینیم و نه فرم و رنگ را. اما نور تنها یک ضرورت فیزیکی نیست. بلکه ارزش روانشناختی آن یکی از مهمترین عوامل زندگی انسانی در همة زمینه هاست . موریس لاپیدوس (Morris Lapidus) می گوید «انسانها مانند پشه هستند. هر کجا نوری باشد به سمت آن هجوم می برند بدون اینکه بدانند چرا. چه بخواهیم و چه نخواهیم به سمت روشنایی می رویم. نور، ما را به خود جذب می کند ». نور همیشه علاوه بر استفادة کاربردی دارای ارزش نمادین نیز بوده است. نور جزیی از ذات زندگی بوده و در بسیاری از فرهنگ ها نور ، یا خورشید ، به عنوان منبع نور ، عنصری خدایی محسوب می شده و آن را ارج می نهاده اند.
«معماری بازی هنرمندانه دقیق و خیره کننده مجمو عه ای از اجسام ساخته شده در زیر نور است. چشمهای ما برای این آفریده شده اند که فرمها را زیر نور ببینیم: این سایه و روشنها هستند که فرمها را در مقابل ما برهنه می سازند. مکعب ، مخروط ، کره ، استوانه و هرم اولین فرمهایی هستند که نور آنها را به ما عرضه می کند. تصاویر آنها ، ناب ، ملموس و صریح هستند». لوکوربوزیه
رابطة نور و معماری
«ماده ، نور خاموش شده است …
وقتی که نور دست از نور بودنش بردارد ماده می شود.
در سکوت، تمایل بودن نهفته است
بودن برای بیان چیزی
در نور نیز تمایل بودن نهفته است
بودن برای خلق کردن چیزی» لوئی کان
نور واثر آن
نور، اولین شرط برای هر نوع ادراک بینایی است. در تاریکی مطلق ، ما نه فضا را می توانیم ببینیم و نه فرم و رنگ را. اما نور تنها یک ضرورت فیزیکی نیست. بلکه ارزش روانشناختی آن یکی از مهمترین عوامل زندگی انسانی در همة زمینه هاست . موریس لاپیدوس (Morris Lapidus) می گوید «انسانها مانند پشه هستند. هر کجا نوری باشد به سمت آن هجوم می برند بدون اینکه بدانند چرا. چه بخواهیم و چه نخواهیم به سمت روشنایی می رویم. نور، ما را به خود جذب می کند ». نور همیشه علاوه بر استفادة کاربردی دارای ارزش نمادین نیز بوده است. نور جزیی از ذات زندگی بوده و در بسیاری از فرهنگ ها نور ، یا خورشید ، به عنوان منبع نور ، عنصری خدایی محسوب می شده و آن را ارج می نهاده اند.
در مصر باستان نیز نور دارای اهمیتی ویژه بوده است. بنا به موقعیت سرزمین مصر ، شدت نور و در نتیجه تضاد میان سایه و روشن بسیار زیاد می باشد.
فرم های صریح و هندسی که در معماری مصر از آن استفاده می شده است با گوشه های تیز و دقیق در زیر نور شدید اثری خاص داشته اند . گفته لوکوربوزیه در مورد نور و سایه در اینجا اعتبار بیشتری می یابد که : «معماری بازی هنرمندانه دقیق و خیره کننده مجموعه ای از اجسام ساخته شده در زیر نور است . چشم های ما برای این آفریده شده اند که فرم ها را زیر نور ببینیم : این سایه و روشن ها هستند که فرمها را در مقابل ما برهنه می سازند . مکعب، مخروط، کره ، استوانه و هرم اولین فرمهائی هستند که نور آنها را به ما عرضه می کند . تصاویر آنها ناب، ملموس و صریح هستند».
اما در معماری مصر بازی نور و سایه تنها محدود به فرم های بزرگ اولیه نیست. سطوح این احجام از نقوش برجسته ای پوشیده شده اند که با کمال ظرافت نقش پردازی و بر سنگ تراشیده شده اند و به این ترتیب پدیده سایه- روشن در اینجا در مقیاسی کوچکتر نیز تکرار شده است. برای مصریان وجود ذات خداوندی برای بشر غیر قابل دسترس و نامرئی بوده است پس به ناچار بایستی در تاریکی باشد. راه رسیدن به این خداوند بایستی از روشنایی به تاریکی ختم شود با کمک چنین پدیده های نوری کمی واضح تر می شده است. از طریق انتخاب محل صحیح ساختمان با توجه دقیق به مسیر خورشید ، از نورآن به ترتیب استفاده می شد که شعاع خورشید در زمانی معین تشکیل یک محور می داده و محل خاصی را روشن می ساخت و جاهای دیگر را در تاریکی باقی می گذاشت. ژان لوئی دوکانیوال Jean- Louis de Canival روشنائی مجسمه های معبد خفرن را به این ترتیب توصیف می کند : «نور از پنجره های کوچک بین دیوار و سقف به داخل و به تک تک مجسمه می تابید و به وسیله سنگهای کف که مرمر سفید سیقلی بودند به ترتیب منعکس می شد که نوری کاملاً محو و فاقد جهت ، فضا را روشن می کرد و ستونها و دیوارها که از گرانیت سرخ بودند در تاریکی باقی می ماندند». مجسمه های خدایان زیاد بودند و این تاریکی نیز بیشتر بر اسرار آمیز بودن دنیای آنها تأکید می کرده است. تنها اشخاص معدود و منتخبی اجازه ورود به این بخش معبد را داشته اند و می توانستند چنین چیزی را - که از دیدگاه امروز نمی توان به سادگی آن را هنر خواند بلکه بایستی آن را سعی در بیان بصری یک ترکیب روحانی - مذهبی نامید ، از نزدیک ببینید. استفاده این چنین از نور به ترتیبی که گفته شد به عمد بوده است و در خدمت تقویت و مادیت بخشیدن به ایده اصلی بکار می رفت.
معابد یونانی چنانکه گفتیم بیشتر مجسمه وار بودند و اثر آنها می بایستی بیشتر بر فضای آزاد جلوی محراب که در میان آن نیز قرار داشت ، انجام می شد . به این ترتیب جای تعجبی هم باقی نمی ماند که بیشتر این فضاهای داخلی تنها یک روزنه یعنی تنها یک در به خارج داشتند . در بسیاری از معابد یونانی نیز با روشی شبیه به مبعد خون با استفاده از یک آب نما که در فاصله بین مجسمه و در ورودی ساخته می شد نورپردازی مجسمه را اصلاح می کردند . نوری که به داخل می تابید با برخورد به سطح آب منعکس می شد و مجسمه را روشن می ساخت . در فضاهائی که احتیاج به نور بیشترب داشتند ، یونانیان از نور سقف استفاده می کردند : بخشی از سقف را با ارتفاع بیشتر ساخته و از فضائی که به این ترتیب به وجود می آمد برای تاباندن نور به داخل استفاده می کردند.
در معماری آغاز مسیحیت و نیز در معماری بیزانس همواره تلاش می شده است هر چه بیشتر به فضای داخلی جنبه روحانی داده شود و فضایی رؤیایی بیافرینند و روشن است که نورپردازی در این راه نقش عمده داشته است . برای نمونه به بررسی کلیسای ایا صوفیه در استانبول می پردازیم . بخش پائین گنبد اصلی - که در واقع سقف اصلی کلیسا است و قطری بیش از ۳۰ متر دارد- به تمامی از پنجره های نزدیک به هم تشکیل شده است و به بیننده این احساس را می دهد که گنبد با تمام عظمتش در هوا به صورت معلق ایستاده است . نوری که از این پنجره ها و نیز از پنجره ها ی بخش بالای ساختمان به داخل می تابد به فضای داخل حال و هوائی کاملاً بیگانه با دنیای مادی می دهد.
ایده اصلی سبک گوتیک که «ساختن بخشی از آسمان در روی زمین» بود فضائی غیر مادی طلب می کرد. دو عامل می توانستند در حل این مشکل کمک کنند. عامل اول انتقال باربر ساختمان به بیرون بود. و نور پردازی مناسب را می توان عامل دوم دانست. ابعاد عناصر سازه ای در درون را تا حد امکان کم کردند و به این ترتیب توانستند که در سطوح آزاد شده پنجره های بسیار بزرگ بکار گیرند. نوری که از بخش بالای دیوارهای ناومیانی به داخل می تابد چنان شدید است که در این بخش هیچ قسمت تاریکی باقی نمی ماند . بیننده واقعاً خیال می کند که سقف میانی بالای سر او معلق است. به عکس بخش پائین ناومیانی نیمه تاریک است. دو ناوکناری با داشتن ابعاد لازم برای عناصر سازه ای در قسمت پائین دیوارهایشان امکان چنین نورپردازی ای را نمی دهد . انسان در این قسمت خیال می کند که در فضای نیمه تاریک زمینی ایستاده است و وقتی به بالا نگاه می کند «آسمان » روشنی را که جایگاه هر آنچه که خدائی است می بیند . سقف کلیسا می بایستی«سقف بلند و معلق» آسمان را القا کند (تصویر ۳) و در همین راستا است که در سقف تیره رنگ کلیسای سن شاپل Sainte-Chapelle در پاریس نیز ستاره های طلائی رنگ نقاشی شده است.
در کلیساهای ساختة پالادیو نیز نورپردازی یکی از عوامل اصلی در شکل پردازی فضای داخلی است . پنجره ها به گونه ای در نظر گرفته شده اند که درجمع نوری که از پنجره ها به داخل می تابد بر روی سطوح وسیع و سفید رنگ دیوارها منعکس شده و فضای داخل را با نوری تأثیر گذار و شخصیتی ویژه ، روشن می سازد . درست در تضاد با کلیساهای اواخر دوران گوتیک که حال و هوائی کاملاً سختگیرانه دارند کلیساهای پالادیو در انسان ایجاد راحتی می کنند و گرما می بخشند. پالادیو از نور تنها برای ایجاد حال و هوای خاص استفاده نکرده است بلکه نورپردازی را وسیله ای برای تأکید بر طرح کلی فضائی آن قرار داده است . کلیسای ردنتوره Redentore در ونیز برای سه منظور ساخته شده است : این کلیسا هم کلیسای دیر بوده است و هم کلیسای زیارتی نجبا و هم کلیسای معمولی شهر. این سه گانگی که در فرم کلیسا نیز به چشم می خورد با نور پردازی استادانه پالادیو به تکامل رسیده است .
در فضای اول که فضائی طولی است نور از پنجره های دیوارهای کناری به داخل می تابد و به این ترتیب فضا را به بخش های مختلف تقسیم کرده و برایده اصلی مسیر و تقسیم آن به مراحل مختلف تأکید می کند. بخش میانی فرم یک فضای مرکزی را دارد نور آن از بالای فضاهای نیم دایره دو طرف تأمین شده و به این ترتیب بر مرکزیت فضا و ایستایی ساختمان تأکید می کند. نور پردازی بخش سوم یا قسمت پایانی که به عنوان کلیسای دیر در نظر گرفته شده است ، خنثی بوده و با سادگی تمام مجموعه را به پایان می برد.
در مورد اینکه چرا فضا در سبک باروک پر از تضاد است و چرا بایستی حواس را بفریبد صحبت کردیم. در انیجا نیز نورپردازی بسیار مهم است ، ترتیب دادن متناوب بخش روشن بخش هائی که در سایه هستند باعث می شود که تصور عمق تقویت گردد. بیننده خیال می کند که فضا تا بی نهایت ادامه دارد . سازه ساختمان با نورپردازی مناسب به صورتی «غیر خوانا» در می آید و تمامی ساختمان حالتی خیال برانگیز به خود می گیرد . در این دوره بخصوص در بناهای آخر دوران باروک استفاده از نور مستقیم نیز رایج بود . اغلب در این ساختمانها بیننده تقریباً نمی توانست پنجره ها را ببیند و روشنائی فضای داخلی از انعکاس نور روی دیوارها تأمین می شد.
استفاده از پدیده های ترفندهای گوناگون نوری برای تقویت قدرت خیالپردازی از دوران باروک تا امروز معمول بوده است . در معماری مذهبی با استفاده از فرم های خاص و نور پردازی متناسب با آن پدیده هایی بینایی به وجود می آید که از نظر ادراکی دقیقاً قابل تعریف نیستند و جای تعبیر و تفسیر دارند و گذشته از آن حال و هوائی عرفانی به انسان می دهند.
معمار انقلابی فرانسه اتین لوئی بوله یکی از استادان مسلم نورپردازی در معماری به حساب می آید . او در پروژه اش برای یاد بود نیوتن که با ترکیبی از فرم های اولیه طراحی شده ، به وسیله نور حال و هوائی مذهبی به وجود آورده است . در بخش بالای کره سوراخها به ترتیبی در نظر گرفته شده اند که تمامی نوری که از سوراخها به داخل می تابدبه وسط کره - یعنی جائی که می بایستی مجسمه یا لوحه یادبود نیوتن قرار گیرد - بتابد . به این ترتیب نیوتن در قسمت روشن وسط قرار دارد و گرداگرد آن تاریکی به عنوان نمادی از مجهولات و بر بالای سر او کهکشان که به وسیله سقف کروی و سوراخهای روشن به جای ستارگان نشان داده شده است.
بین نور پردازی و پیچیدگی یک سبک ارتباطی مستقیم وجود دارد . هرچه نظام یک سبک پیچیده تر باشد اهمیت نور پردازی بیشتر است یا به به عبارت دیگر اثر نوپردازی در نشان دادن ایده معماری بیشتر می باشد.
ادراک بینایی یا دریافت پیام های تصویری تابع چهار عامل است: الف)زمان: هنگامی که پیام به شبکیه می رسد. ب) جای جسم مورد مشاهده ج) شدت نور: کمی یا زیادی شدت نور هر دو ادراک بصری را محدود می کنند. رنگ: تشخیص رنگ تنها در محدوده خاصی از روشنائی امکان پذیر است.
شدت نور و بخصوص نور طبیعی عاملی است : اگر نور وجود نداشته باشد نه محل جسم قابل تشخیص است و نه رنگ آن.نور و بخصوص نور طبیعی عاملی است بی ثبات: بر حسب زمان و موقع سال و نیز وضع هوا ، وضع نور نیز تغیر می کند . با تغییر نور ادراک ما از محیط - و به ناچار از یک ساختمان - نیز تغییر می کند. به علت تغییر دائمی نور طبیعی ، آدمی وابسته به جریان طبیعی زمان است که برای او در این موارد وسیله قیاس است و اختلاف اصلی نور طبیعی و مصنوعی نیز از همین جا ناشی می شود: از نظر فیزیکی ایجاد کمییت بهینه برای نور از نظر مقدار ، شدت ، رنگ و گرما و غیره - با نور مصنوعی کاملاً امکان پذیر است ولی تقلید از تغییرات همیشگی نور طبیعی برای ما خاصیت یک زمان سنج طبیعی را دارد که نور مصنوعی مطلاقاً فاقد آن است . فرم خارجی یک ساختمان با روشنائی روز برای ما قابل تشخیص می شود و درست همین مطلب هنگام طرح یک ساختمان ایجاد مشکل می کند: محل ، اندازه ، فرم و جنس آن بایستی در مرحلة طرح ریزی دقیقاً مشخص شوند . محل خورشید را - که منبع اصلی نور طبیعی است - می توانیم از قبل برای هر ساعتی از روز و هر روزی از سال حساب کنیم . اما مقدار نور و عوامل مؤثر بر آن مانند ابر ، باران یا مه و غیره و همچنین اثر اجتماعی - روانی این عوامل بر روی بیننده را نمی توانیم از قبل پیش بینی کنیم. همگی این عوامل مجهولات ما در هنگام طراحی می باشند.
|
|
|
|
|
|
فرزانه نیکنام (1391/01/25)
|
|
سلام-حالا من بحث یکم تخصصی تر مکنم
عناصر نور گيري در معماري ايران:
¢دو دسته: 1-كنترل كننده هاي نور
2-نور گيرها
|
|
|
|
فرزانه نیکنام (1391/02/20)
|
|
¢1- رواق:: فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش و تابش نور آفتاب مصون میدارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور میدهد و در این صورت روشنائی از طریق غیرمستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.
|
|
|
فرزانه نیکنام (1391/02/20)
|
|
¢2- تابش بند:: تابش بند یا تاووش بند یا آفتاب شکن تیغههایی به عرض 6 الی 18 سانتیمتر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آنها را میساختند. معمولاً در بالای در و پنجره کلافی میکشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحاً به آن سرسایه میگفتند و توسط آن ورود آفتاب به درون فضا را کنترل میکردند.
¢3-سايه بان: ایجاد سایه بر روی پنجرهها از تابش مستقیم آفتاب به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظهای کاهش مییابد. سایه بانها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل، کنترل نور و تهویهی طبیعی داشته باشند.کارایی سایهبانها متفاوت بوده و به رنگ و محل نصب آنها نسبت به پنجره و همچنین شرایط تهویهی طبیعی در ساختمان بستگی دارد. سایه بانها به انواع ثابت، متحرک و همچنین سایه بانهای طبیعی مثل درختان تقسیم میشوند.
¢4-سرادق: سایه بنا بر سرا که پردهی آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده میشد و بدین ترتیب مانع تابش بند خورشید به درون سرا میشد
¢5-پردهاستفاده از پردههای ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دورهی صفویه معمول بوده و همچنین در دورهی قاجار نیز از آن استفاده میشد. این پردهها معمولاً از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک لا و دولا استفاده میشدند و به طور معمول در جلو ایوانها و یا پنجرهها و ارسیها نصب میشد. بالا کشیدن این پردهها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمتهای آنها را یکنواخت جمع میکرده است چون این پردهها معمولاً ضخیم و سنگین بوده و غیر از این نمیشد آنها را بالا کشید.
|
|
|
|
فرزانه نیکنام (1391/02/20)
|
|
¢نور گيرها
1-شباك:هوای متغیر ایران، آفتاب تند و روشن، باد و باران، توفان و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب میکرده که ساختمان علاوه بر در و پنجره، پردهای یا شباکی برای حفاظت درون بنا داشته باشد. درون ساختمان با روزنها و پنجرههای چوبی یا گچی و پرده محفوظ میشد و بیرون آنرا با شبکههای سفالی یا کاشی میپوشاندند، این شبکهها شدت نور را گرفته و نور ضعیفتری از لا به لای آن ایجاد میشود. انحراف پرتوهای نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه سبب پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک میکرد. ضمناً علیرغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رﺅیت بود از بیرون هیچگونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.
|
|
|
|
فرزانه نیکنام (1391/02/20)
|
|
3-روزن: روزن و پنجره را نمیتوان از هم تفکیک کرد. در واقع روزن را میتوان یک پنجره کوچک دانست که معمولاً در بالای در و گاهی در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای فضاهای بسته به کار میرفته است. به عبارت دیگر روزن به سوراخهائی اطلاق میگردید که در کلاله و یا شانه طاقها تعبیه میشده است. روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته میشده و اغلب ثابت بوده است. در بناهایی که دارای بافت مرکزی و درونگرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطهای دیگر نور کافی برای هشتی تأمین میشد، در بالای در ورودی روزن قرار میدادند.
4-ارسي: ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد، بالا میرود و در محفظهای که در نظر گرفته شده جای میگیرد. ارسی معمولاً در اشکوب کوشکها و پیشخان و رواق ساختمانهای سردسیری دیده میشود. نقش شبکهای ارسی، معمولاً مانند پنجره و روزنهای چوبی است.
5-جامخانه: در کلاله گنبدها و کلمبههای گرمابهها و غلام خانهی رباطها و رستهها و بازارها هنوز هم روزنهایی وجود دارد که با چند حلقهی سفالین به صورت قبه یا کپهی برجستهای در آمدهاند. در این قسمت حلقههای سفالین را در کنار هم چیدهاند و در زمستانها جامهای گرد شیشهای مانند ته قرابه در میان حلقهها کار میگذارند و تابستانها یک یا کلیه آنها را بر میدارند، امروزه هم برای روشنایی سرپوشیدههایی که به مناسبت فصل باید گاهی سرد و گاهی گرم باشد مناسبترین وسیله است و بر فراز بام گرمابهها جای خود را حفظ کرده است.
6-هور نو: به نورگیری بالای سقف گفته میشود. چون در نزدیکیهای تیزه گنبد امکان اجرا به صورت بقیهی قسمتها میسر نیست، لذا در نزدیکیهای تیزه، سوراخ را پر نمیکنند تا در بالای طاق کار نوررسانی را انجام دهد. مثلاً در پوشش بازارها اکثراً سوراخ هورنو باز است تا عمل روشنایی و تهویه صورت پذیرد
7-روشندان: در بناهایی که استفاده از پنجره در دیوارها ممکن نبوده مثل بازارها و سایر بناهای عمومی، معماران در قسمت «خورشیدی کاربندی» روزن هایی ایجاد کردهاند که عبور مناسب و تهویه را به بهترین وجه میسر می ساخته است و به آن روشندان میگویند. روشندانها معمولاً به شکل یک کلاه فرنگی بوده و عمود بر قسمت خورشیدی کاربندی ساخته میشوند و برخی از آنها دارای شیشه بوده، بعضی از آنها زمینهی چند ضلعی دارد، مثل روشندان حوضخانه کاخ هشت بهشت اصفهان.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
ناصر رأفت (1395/06/21)
|
|
- وشنایی هایی نامرئی در معابر شهری
یکی از جدیدترین روشها برای روشنایی بخشی به خیابان، استفاده از "روشنایی نامرئی Invisible lighting" است.
تصور کنید شب هنگام در حال قدم زدن در پارکی هستید و ناگهان درختانی را می بینید که در میان برگ هایشان نورهای خیره کننده ای مثل کرم های شب تاب، تلالو می کنند.
این همان ایده ای است که "جانگو لی Jongoh Lee"، طراح کره ای از آن سود جسته و چراغ های خورشیدی برگ مانند خود را بر اساس آن ارائه داده است؛ این چراغ ها به شکل برگ های ظریفی هستند که با شاخه هایی که برای آنها ساخته شده به شاخه های واقعی درختان متصل شده اند.
|
|
|
|
سینا فکرازاده (1397/10/26)
|
|
بسیار محتوای جالبی بود، مخصوصا این تیکه اش: نور، اولين شرط براي هر نوع ادراك بينايي است . در تاريكي مطلق ، ما نه فضا را مي توانيم ببينيم و نه فرم و رنگ را . اما نور تنها يك ضرورت فيزيكي نيست
---
قطع وزیری و رحلی چیست:
|
|
|
|
رضا خانی (1399/09/30)
|
|
همه تلاش ما بر اﯾن است که فضایی آرام و امن داشته باشیم تا به ھنگام استراحت در خانه، انرژی از دست رفته را جاﯾگزﯾن کنیم.
با آگاھی از شیوه استفاده از انواع مبلمان، رنگ، طرح و بافت می توانیم خانه را کاملا شخصی و بر محور آساﯾش اعضای خانواده تزئین کنیم. ھمواره ﯾادمان باشد که خانه برشی از کل جھان است که در آن آساﯾش ما فراھم می شود. با استفاده از نورپردازی و رنگ ھا می توانیم فضاﯾی سرشار از نشاط و آرامش را به وجود آورده و اﯾن آرامش را در کل روز به دﯾگران منتقل کنیم.
بھتر است بدانید که برای محورﯾت بخشیدن به ﯾک فضای نشیمن، شومینه، تلوﯾزﯾون، کتابخانه و پنجره ای مشرف به ﯾک فضای زﯾبا از بھترﯾن عناصر محسوب می شوند و ھمان طور که در اﯾن تصوﯾر مشاھده می کنید، مبلمان نشیمن بر محور تلوﯾزﯾون چیدمان شده است. نورپردازی صحیح و متنوع اﯾن اتاق است. با نگاھی گذرا لغزش نور را بر تک تک اجزای مبلمان مشاھده می کنید و در ﯾک نگاه، تفکیک مبلمان و ارزش گذاری آنھا براﯾتان به آسانی امکان پذﯾر است. ﯾکی از تاثیرات مھم نورپردازی متنوع، اﯾن است که تک تک اجزای مبلمان در ذھن تان حک و ماندگار می شود.
نورپردازی عمومی توسط لامپ ھای مخفی در بالای دﯾوار و لامپ ھاﯾی که به شکل رﯾلی بر روی سقف نصب شده اند، شکل گرفته است که به وسیله اﯾن نوع نورپردازی، تقرﯾبا نوری ﯾکسان بر فضای اتاق نشیمن ساطع می شود. از دﯾگر انواع نورپردازی که در اﯾن تصوﯾر مشاھده می کنید، نورپردازی منطقه ای است که در بالای تابلوھا و آثار ھنری وجود دارد. نورپردازی در اﯾن تصوﯾر توسط لامپ ھای ھالوژن صورت گرفته است، چراغ ھای رومیزی نقش بسیار مھمی در تفکیک فضا ھا دارند.
رنگ ھای گرمی مانند رنگ نارنجی، ﯾکی از بھترﯾن گزﯾنه ھا برای دکور فصل زمستان ھستند. با دﯾدن مبلمانی به رنگ نارنجی در اﯾن تصوﯾر، فضاﯾی گرم در ذھن تان نقش می بندد.
اگر از آن دسته افراد ھستید که با تغییر فصل، دکوراسیون منزل شما متغیر است بھتراست روکش مبلمان را در فصول سرد از رنگ ھای روشن و سرد به رنگ ھای گرم وتند تغییر دھید. ھمچنین بھتر است نورپردازی در فصول سرد از طیف رنگ ھای آفتابی و ﯾا زرد باشد. با اﯾن انتخاب فضاﯾی گرم و صمیمی را خلق می کنید، حتی تنھا با اضافه کردن آکسسوارھاﯾی با رنگ تند می توانید فضاﯾی گرم تر مھیا سازﯾد.بر اساس تحقیقات، رنگ قرمز و طیف رنگ ھای آن، از دسته رنگ ھای مھیج و شاد ھستند.
نتاﯾج تحقیقات به عمل آمده، نشان داده که تاثیر اﯾن رنگ در بسیاری از افراد موجب سرﯾع تر شدن ضربان قلب و گاھی نیز موجب افزاﯾش عمل دم و بازدم و افزاﯾش فشار خون می شود. به ھمین دلیل توصیه بسیاری از پزشکان به افرادی که باﯾد از ھیجان دوری کنند، اﯾن است که از اﯾن رنگ ھا در دکور خانه و به خصوص اتاق خواب استفاده نکنند تا محیطی به دور از ھیجان داشته باشند از تاثیرات دﯾگر اﯾن رنگ ھا، اشتھازا بودن آنھاست، به . ھمین دلیل از اﯾن رنگ ھا می توانید در دکور اتاق ناھارخوری استفاده کنید. بھتر است بدان د که از دﯾدگاه روان شناسی، تاثیر رنگ ھا بر افراد در ی طولانی مدت شکل می گیرد.
|
|
|
رضا خانی (1399/10/21)
|
|
زندگی در آپارتمان های کوچک آن هم در شهرهای بزرگ باعث شده است که مردم بهره خیلی کمی از نور خورشید ببرند.
البته درصد بیشتری از این معضل به معماری غلط شهرسازی مربوط می شود. چرا که اگر از روز اول این موضوع جدی گرفته می شد و استانداردها را برای دریافت نورخورشید لحاظ می کردند امروز دکوراسیون داخلی خانه ها با معضل نور مواجه نمی شد!
بخش عظیمی از مشکلات روحی و روانی از جمله افسردگی به خاطر عدم نورخورشید در فضای داخلی خانه است!
این موضوع یک چیز من درآوردی نیست. بلکه موضوعی است که توسط اندیشمندان به اثبات رسیده است.
تغییرات تابش نور که در نتیجه تغییرات فصلی به وجود می آﯾد بر روحیه افراد تاثیر عجیبی دارد. پژوهشگران بر اﯾن عقیده هستند، زمانی که در معرض نور خورشید قرار می گیریم، از تولید ھورمون ملاتونین در خون جلوگیری به عمل می آورد و به ھمین جھت است که افرادی که به سندرم افسردگی فصلی گرفتار هستند، در فصول سرد میزان قابل توجھی از سطح ھورمون ملاتونین خونشان که رابطه مستقیمی با وضعیت روحی و اﯾجاد اضطراب در آنھا دارد، بالا می رود. به ھمین جھت بھره گیری از نور به وﯾژه نور طبیعی روز در ساختمان از اھمیت زیادی برخوردار است و باید این قضیه را جدی گرفت.
متاسفانه سازمانهای مربوطه که متولی این امر هستند توجهی به این قضیه ندارند و روان جامعه را جدی نمی گیرند.
از طرفی استفاده از نور طبیعی کمک می کند که در مصرف انرژی صرفه جویی کنیم و خود این موضوع نیز کمک زیادی به اقتصاد جامعه خواهد کرد.
به همین خاطر این موضوع حتما باید هنگام طراحی دکوراسیون داخلی خانه یا محل کار و حتی پیش از ساخت خانه می بایست مورد توجه شرکت های طراحی دکوراسیون قرار بگیرد.
البته ناگفته نماند که از آنجا که بسیاری از ما شانس دخالت در نقشه اولیه ساختمان و ساختن خانه ای با وﯾژگی ھای مورد نظر خود را ندارﯾم پس در مرحله طراحی داخلی و دکوراسیون اتاق می توان به اﯾن امر پرداخت و کاستی ھای احتمالی موجود در میزان نورگیری اتاق را جبران کرد.
نورپردازی در ھر اتاق باﯾد متناسب با وﯾژگی ھای معماری آن و نحوه قرارگیری اتاق باشد و ضمن تامین نور مورد نیاز باﯾد با سبک دکوراسیون اتاق نیز ھماھنگ باشد. ﯾک نورپردازی خوب بیش از ھر چیز به میزان نورگیری اتاق در روز ارتباط دارد تا نور مورد نیاز در طول روز را با ترکیبی از نور طبیعی و در صورت نیازمصنوعی تامین کند.
ھرﯾک از اتاق ھای خانه از طرﯾق پنجره میزانی از نور طبیعی را درﯾافت کند، اما اﯾن امر به آن معنا نیست که از نور کافی در می طول روز برخوردار است. با توجه به کاربردھای مورد نظر ﯾک اتاق و ھمچنین مقدار نور طبیعی که به اتاق راه می ﯾابد ممکن است کیفیت و کمیت اﯾن نور کافی نباشد. اﯾن کیفیت و کمیت به نحوه قرارگیری ﯾک خانه و سپس ھرﯾک از اتاق ھا، ازه و فرم اتاق، ابعاد آن و تعداد پنجره ھا و آنچه در اند برابر پنجره قرار دارد، بستگی دارند. نحوه قرارگیری اتاق، جھتی است که پنجره ھای اتاق ر به آن دارند. به طور کلی در نیمکره شمالی نوری که از و پنجره ھای شمالی به داخل ﯾک اتاق می تابد سفیدتر و کم حرارت تر و ھمچنین ﯾکنواخت تر از نوری است که از پنجره ھای جنوبی به درون می تابد.
نور شمالی تاثیر کمتری روی رنگ ھا دارد و در حضور اﯾن نور رنگ ھا واقعی تر دﯾده می شود. اما نور جنوبی که زرد رنگ تر است رنگ ھا را گرم تر از آنچه که ھستند نشان خواهد داد. و کنتراست شدﯾدی از نور و ساﯾه در ﯾک اتاق پدﯾد می آورد.در هنگام تغییر دکوراسیون منزل یا خرید خانه جدید حتما به مساله نور دقت کنید.
|
|
|