سردر دانشگاه امیر کبیر : هادی قربانی

منیره ملک ابادی ( 1393/02/08 ) : سلام عالی و زیبا کار شده خسته نباشید.................

علیرضا رضایی ( 1393/02/08 ) : با عرض سلام و خسته نباشید

چند نکته در حین بازدید این پروژه به ذهنم رسید که دوست داشتم با شما در میان بزارم !

اول اینکه چه عنصری ( چه در کل یا چه در جزء ) باعث شده که به ذهن بیننده اثر کاراکتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر برسد ؟ یعنی اینکه این فرم و این حس فضا مارا تنها بیاد دانشگاه صنعتی امیرکبیر بیندازد ! جدا از اینکه حتی هر دانشگاه صنعتی با دانشگاه صنعتی دیگری چه در اهداف آموزشی . چه در زمینه رشته ها و دانشجوها و سایر زمینه ها با هم دیگر فرق دارند و خود نیز واقفیم که بطور مثال دانشگاه صنعتی شریف با دانشگاه امیرکبیر و این دو نیز با دانشگاه خواجه نصیر و ... در مواردی یا تمام موارد با هم فرق دارند . شاید بدلیل کج سلیقگی بنده نکته بارزی که از لحاظ فرمیک استعاره ای یا نشانه و مفهومی که از دانشگاه امیرکبیر باشد بنظر نیامد . حتی با دیدن فرم اثر یاد دانشگاه ادبیات یا داشگاه علوم قضایی یا حتی کاربردی غیر از دانشگاه ! افتادم .احتمال دادم که شاید این مسئله را با سیستم سازه ای جدید و شگفت انگیزی که ما را به سمت صنعت و صنعتی شدن ببرد پاسخ داده باشید که بازهم متاسفانه با اینکه شاهد تلاش هایی در این جهت که بنا سازه ای متفاوت و نو با تکیه بر معماری اصیلمان داشته باشد , بودم .اما اندیشیدم یکی از دلایل وجود وجود طاق ها این بوده که در نبود تیر دهانه ها را پوشش دهند و در طرح شما این قوس با تیر فلزی که روی آن بتن کار کردید انجام شده که این تفاوت هرچند قابل تقدیر است اما تفاوت زیادی با معضل نماسازی که خود شما بشدت ازآن هراسان بودید ندارد !

دوم راجع به فرم خود اثر و جزئیات آن . جدا از هویت فرمی و حس فضا که بر اثر فرم ایجاد میشود احساس میشود فرم ورودی یعنی دو قوس ایجاد شده در کنار فرم انتظامات که یک فرم مکعب و گوشه دار است به خوبی ننشته و در کنار هم انسجامی را تولید نکرده است . انگار که ساختمان های انتظامات از قبل آنجا بودند و بعد شما این دو قوس را در زمانی بعد طراحی کردید و آنجا گذاشتید . البته این بستگی به نظر طراح دارد که خود این تضاد را در کار بخواهد و از آن منظور داشته باشد یا نه ! که البته ازین زاویه نیز نکته خاصی بنظر بیننده نمیرسد از نظر من!
در تکمیل این صحبت نیز میتوان گفت علاوه بر بحث فرم نگهبانی و ورودی , نگهبانی بطور سامان دهی نشده ای آنجا گذاشته شده یعنی اینکه خب اگر قرار است مرد و زن از زیر قوس ها رد شویم نگهبانی چه نیازی است ؟ یا اگر وظیفه نگهبانی چیز دیگری است چرا باید دو تا باشد ؟ و اگر قرار است افراد ابتدا از نگهبانی رد شوند بعد داخل دانشگاه شوند پس قوس ها برای چه هستند ؟ ماشین ها !؟ و اگر قرار است هم از نگهبانی رد شوند هم از زیر قوس پس میتوان گفت این بنا و فضا هیچ سناریو ورودی ندارند و اگر قصه ای برای روایت نباشد ما هم چیزی از قصه نمیفهمیم !
اینکه شما این دو قوس را تبدیل به 25 قسمت کردید تا یادآوری 50 امین سالگرد تاسیس دانشگاه باشد نیز برای من عجیب بنظر میرسید ! این گزینه در طراحی را اغلب در مورد وقایع تاریخی یا اجتماعی یا دینی یا سیاسی خاصی که تاثیر گزار و یا تاثیر پذیر بر جامعه آن منطقه بوده میرسانند مانند 22 بهمن , 72 تن و ... اما 50 امین سالگرد تاسیس دانشگاه امیرکبیر چه اتفاقی بوده که 51 امین سالگردش نبوده ؟ شاید منظور شما آن بوده که همه بدانند این سردر 50 سال بعد از خود دانشگاه بوجود آمده ! خب کسی چه میداند که خود دانشگاه کی تاسیس شده وحتی اگر بداند انتظار عجیبی است که بیاید این قسمت ها را بشمرد و بفهمد که 25 تا اینور و 25 تا آنور است و عجیب تر از آن اینست که از فهمیدن چنین چیزی شگفت زده و ذوق مرگ شود !
در مورد اینکه فرمودید یک المان باید ساده باشد تا بیاد ماندنی شود با شما موافق نیستم . برای مثال برج آزادی با آن همه جزئیات خاص خودش که کمتر کسی میتواند ادعا کند از تمام جزئیات آن با خبر است و همینطور کمتر کسی میتواند بیاد ماندنی بودن آن و نشانه بودن آن را منکر شود . اتفاقا نکته جالبش این است که هر دفعه که عبور میکنی چیزهای جدیدی در بنا میبینی و لبخند رضایت بر لبت مینشیند !
موفق باشید

اصغر غفارزاده ( 1393/02/09 ) : خيلي عاليه ........................................

سامان ذوالفقاری ( 1393/02/09 ) : احساس میکنم جناب رضایی نقد بجایی فرمودن........

محمدامین تشکری ( 1393/02/10 ) : نه . این جواب مسئله نیست

امیر(http://archbiz.sellfile.ir/) محمدی ( 1393/02/10 ) : در مورد نقد جناب رضایی باآقای ذوالفقاری موافقم اما کلا بنظر ((من))اسم سردر که می آید ایرانی نا خوداگاه دوست دارد فرم سردر دانشگاه تهران را ببیند

سمیرا نظری ( 1393/02/13 ) : به نظرم کار خاص و زیبایی شده ،هر چند ایده های که ذکر شده به خوبی نمایش داده نشده .بین کلمات و فرم تفاوت زیادی وجود داره .جناب مهندس رضایی آیا خودتون تونستید همه این مطالبی که فرمودید توی کارخودتان نشون بدید یا فقط منتقد خوبی هستید؟

علیرضا رضایی ( 1393/02/13 ) : سلام و خسته نباشید خدمت خانوم نظری
کاش این مطالب را در پروفایل خودم بیان میکردید تا بهتر بتوانم پاسخ گوی آن باشم !
با توجه به صحبت های گفته شده از شما تقاضا میکنم بجای واکنش احساسی "کار خاص و زیبایی شده" به رد یا تکمیل صحبت های من و سایر دوستان با توجه به سواد معماری و عقل سلیم خود بپردازید .
در مورد کار خودم گرچه پاسخ شما آماده است اما دور از ادب میبینم که اینجا بیان کنم .لطفا در پروفایل خودم نظرتان را بیان کنید تا بتوانم بطور شفاف و کامل پاسخ دهم !
یادآور میشوم که این فضا,فضای بررسی آثار است نه ایجاد تنش و مغلطه ! این که من منتقد خوبی هستم یا نه چیزی بر سواد معماری شما اضافه یا کم نمیکند .
بی صبرانه منتظر نظرات ارزشمند شما هستم
موفق باشید

آرمین فکور ( 1393/02/14 ) : خیلی عالی........................نیست

مسعود بهمنی ( 1393/02/18 ) : متاسفم برای جامعه معماری . این کار در مقایسه با آثار معماری معاصر اخیر که به معماری پهلوی میشناسیم حرفی برای گفتن ندارد. مقایسه شود با معماری سر در دانشگاه تهران یا بناهای یادمانی دوره گذشته مانند برج آزادی و کارهای مهندس هوشنگ سیحون . این کار نه به ادراک عقل دارای اصول و هندسه متقن و در خور است و نه به حس زیبایی شناسی دارای جاذبه است . ابراز تاسف بنده بخاطر اینست که سردر دانشگاهی مثل امیر کبیر میتوانست فرصتی باشد برای تولد یک اثر فاخر دیگر در عرصه معماری . اثری که میتوانست مانند سردر دانشگه تهران به روی اسکناس ها نیز چاپ شود . حیف که این فرصت براحتی از دست رفت .

پوریا فرخی ( 1393/03/12 ) :
سردر جديد دانشگاه امیرکبیر را كه ميبينم بي اختيار ياد سكانشس اعدام فيلم
"once upon a time in the west" ميفتم.
منتقدان هم که ساکت, نماد صنعت این گونه بیان می شود.

غریب شهسواری ( 1393/03/13 ) : این سردر ورودی میتوانست برای خیلی از فضاها بکار گرفته شود ... پس خاص نیست اما دانشگاه امیر کبیر خاصه... ببینید معماری این نیست که طراح بگوید قوس را رگه رگه کردم که یاداور رگه های ملات باشد یا 50 رگه است که پنجاهمین سالگرد باشد پس سال دیگه باید یک رگه دیگه اضافه کنیم !

نمیدونم سهم ما ایرانیان از معماری چیه ؟ چرا با این هنر این کارو میکنیم؟ یک خط میکشیم بعد میگیم این خط یعنی مثلا این
وقتی تو عکسها نمای نزدیکشو دیدم احساس کردم ورودی نمایشگاه ماشین الات کشاورزیه
فرمها در مجموع نه حس دانشکاهی القا میکنه نه حس صنعتی و هنری
و با صحبتهای جناب علی رضایی کاملا موافقم

محمدرضا میکائیل زاده ( 1393/04/13 ) : بعضی طرحها هستند مثل آچار فرانسه به همه جا میخورند.

جواد خوبرو ( 1393/06/19 ) : ضعیف

سعید اقبالی ( 1395/04/01 ) : این طرح تقلیدی از یک طرح خارجیه .