موضوع این
پروژه طراحی سه ویلا در زمینی 12000 هزار مترمربعی واقع در کوههای اوشان است. این
سایت از شرق همجوار زمین فوتبال و مشرف به رودخانهی جاجرود، از غرب محدود به کوه
و از شمال و جنوب نیز همسایگی ندارد. میل به تضادی از دیده شدن در کنار
دیده نشدن از خواسته های کارفرما بود . فاز مطالعاتی پروژه، در دو بخش بستر جغرافیایی (خاکشناسی)
و گونهشناسی مورد بررسی قرار گرفت که نتیجتاً دستیابی به دوگانهی
ساختن و نساختن بهانهای را برای فاز بعدی پروژه ایجاد کرد. بدین ترتیب محدودهی
ناامن جنوبی(لایهی سفید) با کمترین بارگذاری به دسترسیها و محدودهی امن شمالی
(لایهی سیاه) با هدف همسو بودن با توپوگرافی و حداقل خاکبرداری ممکن، به ساختن
اختصاص پیدا کرد. در این راستا، استفاده از محدودیتها در
جهت اهداف پروژه و تکثیر شدن واحدها با هدف ساختاری
مجزا و اختصاص امکانات مستقل ایجاد شد.
برنامههای کلی پروژه در سه لایه محوطه، خوشههای آشکار و لایه پلهای
پنهان اتفاق میافتد. لایه محوطه که به شکل رمپهایی در سه تراز عمومی، هال خصوصی
و راهروی سوییتهای مستقل به تراز آخر منتهی و متصل میشوند.
خوشهها هم دانههایی بارور هستند به شکل مکعبهایی
با هم درگیرکه به برنامههای محصور پروژه جواب میدهند، این واحدها در جهت شمال و جنوب باز و آزاد و در وجوه دیگر محدود و بسته شدهاند
که بر روی لایهی پلهای پنهان زیر رشد و گسترش مییابند.
لایهی پلهای پنهان به شکل پلتفرمی عمومی متأثر از توپوگرافیست
که به حیاطهایی نیمه محصور منتهی میشود. این حیاطها به صورت طیفی در هر تراز اتفاق
میافتند، طیفی از مرزهایی بین تاریکی و روشنی، مرز بین بنا نهادن و خالی گذاشتن، مرز
بین آشکار ساختن و پنهان کردن، مرز بین دو ویلا و در گسترش آن چندین ویلا. در واقع
مرزها لایههای از پروژه هستند که درون پروژه به جریان افتادند و سعی در یرقراری
دیالوگی با بستر خود دارند.