در جستجوی فضای گمشده میان آسمان ، معماری و شهر
معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح . آن دسته از فضاهایی که تنها از طریق نور روشن می شوند ، نمی توانند به درستی جریان زندگی را درون خود به تصویر بکشند . از اینرو ، حضور همواره نور در فضا را به مانند دمیدن روح در کالبد جسم ، برای ایجاد معنایی فراتر از روشنایی می توان دانست .
یکی از مهمترین تاثیرات تعریف فضا در معماری ایران ، بهره گیری از سایه با ایجاد نهاز یا نخیز (عقب رفتگی یا جلو آمدگی ) در جداره نما و یا ورودی در تقابل با شهر است که وجود خورشید و نور اهمیت ویژه در شکل گیری این مهم ایجاد میکند .
در معماری سنتی ایرانی ، ورودی بنا این قابلیت را داراست که علاوه بر کارکرد متعارف در ارتباط بصری و ادراکی بین فضای شهری و نظام فعالیت های درونی بنا ، حس ارتباط و دعوت کنندگی را تشدید ساخته و به عنوان معیاری برای تشخیص هویت بنا به شمار آید.
در فضاهاي معماري سنتی ايراني بخصوص بازارهای ایران ، نور طبیعی همواره جهت دهنده بوده است و این هدایتگری و ریتم ، نقش بسزایی در تحول و توالی فضاها ایفا کرده است . در این فضاها تأمل در نحوه ورود نور به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به فضا ، مکان یابی روزنه های ورود نور در در بدنه ها و آسمانه ها (سقف) ، ، گزینش مصالح و همچنین میزان بازتاب نور در کالبد درونی بنا ، ایجاد سایه روشن های عمیق فضاهای درونی، همواره در جهت دعوت کنندگی ، مسیریابی ، هدايت و کنترل حرکت از فضايي به فضاي ديگر بوده است . در اين گونه فضاها ، شدت نور و تاريكي ست كه ميزان اهميت و کارکرد مسیرها و فضاها را مشخص مي كند . میزان شدت شعاعهای تابیده شده نور به درون فضا ، افراد را به سمت مسیر های خروج یا ورود هدایت میکردند که در خانش و دعوت کنندگی نقشی حیاتی ایفا می کرده است .
نور می تواند به ساختار موجود در فرم وضوح ببخشد .
نور طبيعي در معماري سنتي فضاهای عمومی و مسکونی ایران بیشتر از آسمان دریافت شده که به صورت کلی نیز می توان گفت زوایای دید انسانی درمعماري سنتي بیشتر به سمت آسمان و همگرا بوده و موجب تمركز گشته است . در طراحی این پروژه تلاش گشته ، تا با بهره گیری از معماری بومی و با جستجو در عناصر شکل دهنده از یادرفته در معنای فضا در بازار سنتی ایرانی ، وحدتی میان معماری معاصر امروز و دیروز ایران برقرار کند تا پاسخ گوی نیاز انسان امروز باشد .