نسبت
چشم گیری از جوانان رو به روز و با سرعتی باور نکردنی اعتقادات فرهنگی خود را دچار
تغییر کرده اند و می کنند. هر چند که حیاط مرکزی برای اکثریت مردم هنوز یک نوستالژی
زیبا و خواستنی ست، اما بسیاری از دوست داران همین حیاط های مرکزی و ساختمان های
سنتی، در جست جو روابط باز تر و بدون پرده و شفاف هستند . مفهوم خانه در ایران بیش
از یک مکان برای خوابیدن است. از زمانی که مردم دور خانه دیوار کشیدند و تمام مدت
به حیاط مرکزی درون آن خیره شدند این ساختمان به یک مکان با چندین کاربری مختلف
تبدیل شد و حتی امروزه که آنها در آپارتمان هایی مشابه غرب زندگی می کنند ، هنوز
هم بسیاری از فعالیت ها که در شهر های غربی
در مکان هایی خارج از خانه مانند بار یا کلاب یا ... انجام می شوند ، همگی در خانه
شکل میگیرند. اما در زمانه ای که ذهن مردم ایران وارد جریان جهانی شدن شده و به نیاز
ها و کمبودهای جدیدشان فکر می کنند، چقدر طول می کشد تا این کاربری های جدید یک
شخصیت مستقل پیدا کنند و به شکل یک ساختمان جدید وارد معماری ایران شوند؟
ااما چیزی
که ایران را در یک شرایط خاص قرار می دهد، وجود جوانان با شرایط و نیاز های جدید نیست.
بلکه همجواری عده ای از مردم با نیاز های به شدت سنتی و مذهبی در کنار عده ای دیگر
است که اهمیتی به مذهب و سنت ها نمی دهند. در اینجا یک سوال مطرح می شوند که معماری
جدید ایران ، چگونه می تواند برای مردم مختلف و ارزش هایشان ، شخصیتی متفاوت قائل
شود و جوابی برای نیاز تمام انسان ها باشد. این پروژه یک پژوهش غیر حقیقی برای رسیدن
به جواب این سوال است. کلاب شبانه آینده یک نماد برای معماری آینده ایران است.
در
گذشته ها خانه ها به یک حیاط مرکزی در داخل دید داشتند و در این شرایط، هیچ کس
قادر به دیدن افراد داخل خانه نبود و مردم می توانستند هر گونه که راحتند درون
خانه هایشان زندگی کنند. این اتفاق و باور منجر به درونگرایی ساختمان ها می شد. در
معماری سنتی ایران ساختمان ها از شهر جدا هستند و هر یک در تلاشتند که به یک زندگی
مجزا و بی نیاز به شهر دست یابند، در ادامه شهر هم رفتار مشابهی دارد. خودش را از
ساختمان ها و نیاز های ساکنانش جدا می کند و اکثرا تنها نقش یک فضای ارتباطی بین این
ریز دنیا ها در زیر سلطه دولت را ایفا می کند. هر چند که مواردی وجود دارد اما در
مجموع، شهر ها در ایران به ندرت دارای فضا های عمومی برای گردهمایی مردم هستند.
مردم شهر که هر ساختمان را جدا از شهر می بینند و دیدن درون یک ساختمان، به شدت
تعجب برانگیز است. حتی امروزه که دیگر پیدا کردن ساختمان های سنتی راحت نیست تمامی
پنجره ها در آپارتمان ها با پرده های ضخیم پوشانده شده اند.
در گذشته مردم میان خانه ی خود و شهر یک دیوار می کشیدند و پنجره های خود را
به سمت حیاط مرکزی باز می کردند. این اتفاق به صورت مشابه در کلاب های شبانه آینده
رخ خواهد داد. این کلاب شبانه به عنوان یک ساختمان مجزا از شهر رفتار خواهند کرد
چرا که هر چند مخاطب های بسیاری در میان مردم دارند اما در یک جامعه مذهبی قرار
گرفته اند و بسیاری از مردم رفتار نه چندان دوستانه ای با این کاربری ها خواهند
داشت. به دلیل مشابه با قبل، معماری ساختمان های آینده هم مانند گذشته ،
درون گرا خواهد بود. معماری ایران در اکثر نواحی، محکوم به درونگراییست و این
مفهوم تا مدت ها به همین شکل باقی خواهد ماند. در گذشته مردم برای پنهان کردن خود
از مردم شهر به خانه های درون گرایشان پناه می بردند و در آینده برای رقصیدن و نیاز های جدید خود و
برای فرار از قضاوت و نکوهش به کلاب های شبانه درونگرا رجوع خواهند کرد.
کلاب
شبانه در آینده هیچ سایت مشخصی ندارد. همه جا هست و هیچ جا نیست،
در حقیقت هر کدام از ساختمان هایی که در اطرافتان می بینید می توانند یک کلاب
شبانه باشند. کلاب شبانه با یک نمای ساده و عادی در ساختاری مشابه باقی ساختمان های
مسکونی ظاهر خواهد شد. این نما تنها یک پوشش مصنوعی برای جدا کردن کلاب از شهر
است. این نما ویژگی های ساختاری نما را به یک در ورودی، جلوآمدگی نما در طبقه اول
و بالکن های بی استفاده خلاصه می کند. نما با تیر های ضخیم به ساختمان اصلی که با
فاصله از نما و خیابان قرار گرفته، متصل شده است. امروزه تمام نما ها دروغین و برای
بالا بردن وجد ساختمان ها به کار می روند اما کلاب شبانه دروغی ترین نما را برای
کاهش وجد و توجه مردم به کار میگیرد. این نما هر چند که از ساختاری مشابه باقی نما
ها معنا میگیرد اما در در عین حال تمامی نما ها را دروغی بیش نخوانده و با ساده
سازی بیش از حد، آنها را به سخره میگیرد.