پروژهٔ طرح نهایی کارشناسی ارشد من به طرح موضوع "Architectural Displacement" تحت عنوان" The Mansion of Adam: an investigation of the architecture
of displacement"
میپردازد. طرحی که در آن خوانش یک ساختِ معماریک (Architectural Construct) به مثابه وجودی حاملِ
وجوهِ متعددِ توامانِ معنایی مطرح
میشود. خوانشی که در طول فرآیند تحقیق و طراحی بررسی میشود چگونه چنین خوانشی از
معماری میتواند ظرفیتهای جدیدی در کشف(و
شهود) و فهم(و درک) فضاهای
زیستی بوجود آورد.
این پروژه که در کارگاه طراحی "Borders & Territories" و به عنوان بخشی از طرح تحقیقی کارگاه "Border Conditions along the New Silk Road" در دانشگاه صنعتی دلفت در
سال تحصیلی ۲۰۱۸-۲۰۱۹ برگذار شد، به بررسی تغییرات فضایی پیرامون جاده ابریشم
نو/کهن میپردازد. مناطقی که در گذشته شبکه جادههای تجاری بین قارهای
اروپا-آسیایی را در خود جای داده بودند و در حال حاضر تحت برنامه ریلی دولت چین
درحال دگردیسیاند. برنامهای که با خود ارتقا تجارت، زیرساختهای جدید و تبادل
فرهنگی به همراه میآورد. نتایجی که با تغییرات فضایی حاصل از تغییر نظامهای
مختلف برنامهریزی فضایی،ایجاد پروژههای زیرساختی (فرا-) قارهای، (عدم-) توافقات
سیاسی، تنشهای مرزی، تفکر آرمانشهرهای فرامرزی و مواردی از این قبیل منجر به
(باز-) تعریف قلمروهای پیشین میشوند. فرآیندی که نهایتا به تولید چهل تکهای از
فضاهایی میانجامد، که حاصل ترکیبی از مسائل سیاسی-اقتصادی در همنشینی با جامعهای
در حال تغییر میباشند.
کارگاه "Borders
& Territories" با داشتن
تعریف نسبتا گستردهای از”طراحی معماری“، دارای رویکردی انتقادی و فرآیند-محور در
سرفصلهای آموزشی خود است. رویکردی که هدف خود را نه در پاسخگویی به عملکرد، که
بر یافتن ایدههای نو/جایگزین با ردیابی و نگاشت(Mapping) شرایط فضایی
جهان امروز میبیند. هدفی که با تاکید بر ثبت فرآیند طراحی در قالب ساختهای
زبانی، تمثالی و یا فضایی بر اهمیت بالای این امر بر پیشبرد یک اثر معماری اشاره
دارد. بدین منظور تنها محدوده سایت طراحی توسط کارگاه ارائه میشود و مابقی
اطلاعات اعم از برنامه، عملکرد و ... در طول فرآیند پژوهش-طراحی و با توجه به
موضوع طرح تکمیل میشوند.
سایت طراحی کارگاه به بخشی از پروژه جاده ابریشم نو محدود
میشود، که از سمت غرب به دریای سرخ و از شرق به دریای خزر میرسد. در طول این
مسیر چهار شهر پُتی و تفلیس در گرجستان و گنجه و باکو در جمهوری آذربایجان بستر
پژوهش پیرامون موضوع طرح را فراهم میکنند. پس از بازدید اولیه و شناسایی و مستند
سازی گروهی تجربهٔ کارگاه از شهرهای نامبرده، که در قالب نگاشتی غیر بازنمایانه
(Nonrepresentational
Mapping) از شاخصه های
هر شهر و تجربه زیست دو هفتهای گروه در طول این مسیر است، جزیره کوچکی در نزدیکی
کرانهٔ ساحلی باکو در دریای خزر به عنوان سایت طراحی پروژه فردی انتخاب میشود.
در این طرح "dis.place-ment" نه ناظر بر جابهجایی فیزیکی بین اجزا معماری که
بر سیال بودن ذهن مخاطب در مواجهه با اثر معماری اشاره دارد. فرآیندی که روزانه نیز
درحال رخ دادن است، و در طی آن در اثر مواجه فرد با فضایی با حال و هوای بخصوص، با
شیئ خاطرهانگیز و یا مواردی از این دست جهش خیالی بین او و اثر پیشرویش بر اثر تخیل مخاطب در
اثر حاصل میشود. جهشی که برای مخاطب همراه با ایجاد سطوح متعدد توامان معنایی در
مدرک است. فرآیندی که با تجربه فردی شروع میشود و با درک و خیال در ادامه به درجهای
از تفکر فردی میرسد. علاوه بر موضوع یاد شده این تحقیق سعی در جستوجوی پیرامون
مفهوم "Architectural Displacement" در موقعیت زمانی- مکانی مشخصی دارد. حساسیتی که
توجه ویژهای را معطوف به زمینهٔ این طرح-پژوهش میکند. توجهی که سعی در خوانشی
انتقادی از محل قرارگیری سایت طراحی در ارتباط با پروژه جاده ابریشم نو دارد.
طرح و تعریف اولیه موضوع منجر به تولید سه نقشه میشود، که
موضوع طرح را در سه سطح در محدوده سایت طراحی مطرح میکند. در ادامه در فرآیند
تحلیل و نگاشت سایت در دو سطح محلی و منطقهای، دو مجموعه تصویری جدول تجارب
و جدول خاطرات کشیده میشوند. تصاویر جدول تجارب ناظر بر مکانهایی در
کرانه ساحلی باکو میباشند که توانستند تصویری ذهنی (Mental Image) از سایت طراحی،
ساحل خزر و به عبارتی از باکو، در ذهن ایجاد کنند. تصاویر جدول خاطرات در سطحی
منطقهای ناظر بر تجربهای هستند که در طول سفر از منطقه قفقاز حاصل شد. این
تصاویر ناظر بر حال و هواهایی هستند که در طول سفر و بعضا مکررا در شهرهای مختلف تکرار
شد. این دو مجموعه تصاویر که حاصل تحلیل سایت طراحی در دوسطح محلی و منطقهای میباشند،
پایه بخش بعدی طراحی را شکل میدهند.
داستانها به عنوان نوشتهای ادبی در مواجهه با مخاطب خود
این قابلیت را دارند که برای او تصاویر و اتمسفری را بیافریند که تا پیش از آن
وجود نداشتند. در واقع داستان میتوان با حکایتگری خود سطوح متعدد معنایی را در
اثر ایجاد فضایی مخیل برای مخاطب بوجود آورد. نتیجه این الگو مشابه فرآیندی است که
تا پیش از این در بخش طرح موضوع طرح بدان پرداخته شد. با توجه به این موضوع در
فرآیند رسیدن به "Architectural
Displacement" پیشنهاد
شد که از حکایتگری در معنای واقعی کلمه به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقصود طرح
استفاده شود. بدین منظور پس از اتمام تحلیل سایت داستانی پایه بر خاتمه این بخش
نوشته شد که در ادامه سه داستان بنیادی طرح، که به نحوی میتوان آنها را برنامه
طرح نامید، از این داستان پایه استخراج شد. تصاویر جدول تجارب به شخصیتهای این سه
داستان و تصاویر جدل خاطرات به تمهای این سه داستان تبدیل شدند. نوشتههای بدست
آمده درکنار نقشههای راهنمایی که هریک در کنار خود داشتند مبنایی برای نگارههای
بعدی شدند. در ادامه برای هرکدام از داستانها مجموعهای از نگارههایی تصویر شد،
که بیانی دو بعدی از فضاهای شرح شده در برنامه پروژه، سه داستان، هستند. در
آخرین مرحله طراحی نگارههای تصویر شده در مرحله قبل، که به نحوی میتوان آنها را
به عنوان دیاگرامهای طرح به حساب آورد، به فضایی سه بعدی ترجمه میشوند.
آخرین نقشه، که تهیه آن بر مدل فیزیکی ارجح دانسته شد،آخرین
تلاش است برای پیگیری مفهوم "Architectural
Displacement". در این
نقشه، که سعی در به تصویر کشیدن تجربهٔ مخاطب پس از حضور در اثر دارد،تصویری
ذهنیست از آنچه که در نهایت به فضای سه بعدی مبدل شد. نگارهای که امکان خوانشهای
متفاوت از آن، در عین ثابت بودن خود نگاره، تاکیدی دوباره بر سطوح
متعدد توامان معنایی دارد.
* برای توضیحات بیشتر و تصاویر با کیفیت از پروژه لطفا به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://repository.tudelft.nl/islandora/object/uuid٪3A09462cb8-8e90-4a70-9384-dcf6f9854d1f؟collection=education