این موزه مکعبی شکل قد کوتاه و تنومند یکی از نو آوری های مهم " لوکوربوزیه " است. در اینجا پلانی مارپیچ و همیشه در حال رشد با یک حیاط در کنار خود , طرح مایه اش را از یک صدف دریایی الهام گرفته که امکانات رشدخود را در درون خودش داشته و احجامی هنرمندانه و ماهرانه دارد . این یک الگوی اولیه است که توسط اوبرای یک مرکز هنری پیشنهاد شده است . موزه های توکیو و شاندیگار نیز از الگوی اصلی مشابهی پیروی می کنند.
در این موزه تاریخ , هنر ,فرهنگ و معماری احمد آباد ارایه شده است.انتظام سختگیرانه مکعبی , فضایی عمیق و باز که با شبکه ای از ستونهای مدور در طبقه همکف قرار گرفته که بخشی از آن محصور است , نوار کشیده و سنگین بتن نمایان در شکل یک طره منحنی برای کشت گیاهان , و حجم اصلی ساختمان با دیوارهایی از آجر عریان و بدون روکش , با یک بازشوی بزرگ منفرد در تراز کف در تمامی چهار جهت ساختمان , همگی به ایجاد یک بیان معمارانه قوی کمک کرده اند . دیوارهای کشیده و صاف بنا , ستبر و غیر قابل نفوذند و بازشوهای محدودی روی آن ها دیده می شود .
بنای اصلی موزه روی یک پیلوتی , شامل شبکه ستون های بتنی به ارتفاع 3.5 متر قرار گرفته و شبکه سازه شامل مربع های 7 * 7 متر است . برای ورود به ساختمان باید از طبقه همکف در زیر موزه داخل شد که دارای ارزشهای معمارانه زیادی است.
یک استخر منحنی با کف و دیواره بتنی که با بتن کفسازی پیلوتی , سقف و تیر و ستون ها و نیز باقی اجزای سازه یکدست است , بااشکال قوسی آزاد در این حیاط میانی قرار گرفته که درکنار شیبراهه بتنی مخصوص فضاهای نمایشگاهی , حس جدیدی از یک فضای عمومی تولید می کند . این فضا که آمیخته ای از بخش های سرپوشیده و روباز است و با برداشتن دیواره های محیطی جدا کننده , به محوطه و فضاهای سبز خارج ساختمان مرتبط شده, می تواند به طورجداگانه از باقی بخش های ساختمان برای استفاده عمومی باز بماند و نقش مستقل داشته باشد . دیواره های این پاسیو نیز همانند دیواره های بیرونی دارای بازشوهای محدودی با همان الگو ( یک بازشوی بزرگ از کف تا سقف و نوارهای باریکی از پنجره در زیر سقف ) است . اتاقک اطلاع رسانی به طور جداگانه در همین حیاط قرار دارد.
به لحاظ مسایل پایداری و تنظیم شرایط محیطی بنا , این ساختمان طوری طراحی شده که در برابر هوای داغ منطقه از ساکنین محافظت کند و به طورطبیعی شرایط زیستی مطلوبی را در داخل فراهم کند. چندین حوضچه بزرگ گل و گیاه بر روی بام پیش بینی شده که در کنار محوطه سازی های دیگر آن را تبدیل به فضایی قابل استفاده برای ساکنین می کند. این موزه مشابه سایر موزه هایی است که توسط معمار در سایر نقاط جهان طراحی شده و از آن جمله می توان موزه توسعه نا محدود, موزه ملی هنر غربی در توکیو و موزه دولتی " گالری هنر " در شاندیگار را نام برد , که درآن ها پلان بر اساس یک منحنی مارپیچ قرار دارد و به گونه ای طراحی شده تا بتواند درآینده و با ایجاد برنامه ها , شرایط وکاربری های جدید , گسترش پیدا کند.
برای فهم زبان معماری لوکوربوزیه در ساده ترین حالت آن , فهم این ساختمان که حکم یک نمونه اولیه را دارد مهم است.این ساختمان تماما وابسته به نور مصنوعی است وقرار بوده که به طور کامل مورد تهویه مطبوع قرار گیرد. بتن نمایانی که برای سازه به کار رفته , آجر برای پرکننده وهمچنین نمای دیوارهای خارجی و سنگی که در کفسازی استفاده شده, می تواند به عنوان سه ماده عمده ونیز تنها مصالح به کار رفته در بنا لحاظ شود که در زمان ساخته شدنش در سال 1957 حسی از ابهت و حیرت را بوجود می آورد.
اتووود سعی کرده است غالب جوانب فعالیت حرفه ای لوکوربوزیه را در سه حوزه مبانی نظری، معماری و شهرسازی مد نظر اورد؛ برای اشنایی با دیدگاه های کلی لوکوربوزیه در مواجه با مفاهیم پایه ی معماری می توانید ببنید مقاله "لوکوربوزيه و نظریه معماری؛ تدوین ابدیت "را به قلم محمدرضا دهقانی، جهت تدقیق چگونگی نگاه لوکوربوزیه به ماشین به عنوان عمده مفهوم غالب بر معماری ان دوره می توانید مطالعه فرمایید یادداشت "لوکوربوزیه و انگاره ی ماشین؛ تبلور شی صنعتی واجد الگوهای زیبایی شناسی" را به قلم علیرضا صبوری و همچنین مقاله "لوکوربوزيه؛ افریننده ی فیزیک مدرنیته های زمانْ مبنا" را به قلم ملیحه احدی، در مقاله "دو لوکوربوزیه؛ از باستان شناسی اینده تا باستان شناسی خود، از پرومِتِـئوس تا اورفئوس" نوع درک لوکوربوزیه از مدرنیسم و چرخش های ره یافتی وی در مواجه با نظریه روانکاوی تحت شمول مدرنیسم مد نظر قرار گرفته است، یادداشت "لوکوربوزیه؛ کشاکش قرارهای کلاسیک و بی قراری های رمانتیک" به قلم نسرین پورابراهیم ابادی نیز با همین رویکرد تنظیم شده است.
جهت اشنایی با یکی از شاخص ترین اثار لوکوربوزیه در حوزه مسکن فردی؛ ویلا ساووا، می توانید مشاهده بفرمایید یادداشت نیلوفر فروتن را با عنوان "ویلا ساووا؛ پایانی خوش بر لوکوربوزیه متقدم " و همچنین برای مواجه با تعامل فضا و ماده برای مواجه با فهم از ازادی در این بنا ببنید مقاله "ویلا ساوُآ؛ فروپاشی جسمانیت چگال و نفی تدریجی زمین؛ پردازش عمودیِ آزادی"را، به موازات این مقالات، دو مقاله "کلاسیک های اتووود ـ ویلا ساواـ لُکربوزیه "و "ویلا ساوا؛ قطعه ایی سهل و ممتنع در سمفونی اساطیری لُکربوزیه " به قلم محمد نیسریان نیز کلیت های این بنا را معرفی کرده است.
در کنار ویلا ساووا، نمازخانه رانچمپ نیز یکی از مهمترین تک بناهای لوکوربوزیه می باشد، برای اشنایی کلی با ای بنا مشاهده فرمایید مقاله "نمازخانه رانچمپ؛ گذر لوکوربوزیه از مدرنیته کلاسیک و تبلور هرمنوتیک فرمی" را به قلم فاطمه امیدی.
برای اشنایی با نگاه کلی لوکوربوزیه به شهر می توانید مشاهده فرمایید "لوکوربوزیه و شهر؛ اتوپیا ونقصان هایش" را به قلم امین حشمتی، برای فهم درک او از مسکن انبوه که غالبا در قامت بناهایی تحت عنوان یونیت دی هبیتاسیونتبلور یافته اند نیز می توانید مشاهده فرمایید مقاله "دستهای لوکوربوزیه؛ منش بوطیقایی یک معمار" را به قلم مهدی معیت که بر قرار کتاب دست های لوکوربوزیه مقرر گردیده .
جهت حدوث درک بیشتر از نوع مواجه لوکوربوزیه با مکان و نگاهش به شرق می توانید مطالعه فرمایید مقاله" لوکوربوزیه و شرق شناسی: معماری های فارغ از آکادمی" را به قلم مازیار مظلومی که بر قوام کتاب سفری به شرق تحریر شده است. لوکوربوزیه در حوزه شهرسازی نیز به جز پروژه های یونیت دی هیبتاسیون، شهر چاندیگار را نیز طراحی کرد و ساخت، اتووود در سه مقاله ی شاندیگار؛ شکست ایده الیسم رمانتیک مدرنیته غول محور" به قلم محمد حسین موزریان و همچنین مقاله چندیگار و برازیلیا؛ یک" پارادایم دو رویکرد: از مدرنیسم توتال تا مدرنیسم بومی" به قلم محمد کیانی منش و مقاله "شاندیگار و برازیلیا؛ مواجه رمانتیسم شخصی با رمانتیسم مینیمال یا تبلور خردگرایی شبه رمانتیک" به قلم محسن قائدشرف چند و چون طراحی این شهر را بررسی کرده است، جز این ها روایت پروژه ابوس نیز می تواند یکی از مهمترین مستندات در زمینه مواجه لوکوربوزیه با سیاست و شرق شناسی باشد، برای نیل به این هدف مطالعه فرمایید مقاله "لوکوربوزیه؛ شهر در قامت ماشین کنترل سرمایه داری و [باز] شکست [پروژه ی ] مدرنیته در مواجه با شرق "را به قلم فرانسیسکو ماُرلو .
اتووود در سه مقاله "پردازش معماریْ طبیعت از مدرنیسم لوکوربوزیه تا پست مدرنیسم ونتوری" ـ بخش اول، بخش دومو بخش سوم ـ به قلم ایمان رئیسی نیز تلاش کرده است شرایط گذار از لوکوربوزیه را بررسی نماید.
علی رغم تمام جد و جهدهای صورت گرفته همچنان حوزه هایی از کنش های لوکوربوزیه در زبان فارسی مغفول مانده است، نوع نگاه او به شرق، تاثیر جنسیت در طراحی های او، درک او از انقلاب، سفر وی به شوروی و تاثیر جریان های چپ فکری بر او، نوع نگاه او به توتالتاریسم متبلور در قامت نازیسم و فاشیسم در اروپا، تاثیر او بر معماری خاورِدور و امریکای جنوبی و همچنین نوع مواجه او با امریکای شمالی و مفهوم برج، اسمان خراش و بلندمرتبه سازی، اتووود امیدوار است بتواند به مرور زوایای مفقود مانده لوکوربوزیه را نیز به فارسی آورد.