عبادتگاه زواره مکان
مقدسی هست برای همه ادیان و ملل در کویر اطراف شهر زواره که داخل یک نیروگاه برق
سیکل ترکیبی قرار گرفته. فضایی که در دوردست مانند یه قطعه یخ در دل کویر است و
وقتی به آن میرسید با حوضچهی آبی روبرو میشید که گنبدخانهای درون آن قرار گرفته
(به شکلی که هیچ راه نفوذی نداره). رسیدن به آب، اون هم در دل کویر، آرزوی بیشتر
مسافرانی هست که از کویر عبور میکنند و این بهترین راه خوشامدگویی هست که یه
نیروگاه میتونه از مهمونای خودش پذیرایی بکنه. مهمانهایی که از محلیها هستند تا
کارشناسان برق با ملیتها و ادیان مختلف. گنبدخانهی داخل آب، با فرم دایرهای و
قوسدار خودش، انسانها را به هم نزدیکتر و همهی جهتهای مذهبی رو یکی میکنه.
برای رسیدن به داخل گنبدخانه باید مسیر شیبدار و دواری رو طی کنید که از فضای
آزاد به داخل آب نفوذ میکنه و هر چه جلوتر میرید باریک و تاریکتر میشه و
نهایتاّ در انتهای راهروی تاریک به درون گنبدخانه قدم گذاشته و با نور مواجه میشید
(خود را جزئی کوچک از کل میبینی). نوری از رأس گنبدخانه در ارتفاع بیست و هفت متری
به داخل فضای گنبدخانه میتابه و طیفی از سفید و خاکستری رو در داخل فضا میسازه.
داخل فضای گنبدخانه با پانلهای گچی دستسازی که به دیوار نصب شدند، تزئین شده و
نقش بینهایت رو دارند که به منبع نور متصل هست.
گنبد
خانه
دایرهای
هست به قطر نه و نیم متر و ارتفاع بیست و هفت متر به مساحت هفتاد متر مربع و حجم
سه هزار متر مکعب. فضایی کشیده و مرتفع که تناسبات یک به سه در اون رعایت شده.
وقتی درون این تناسبات قرار میگیریم احساس میکنیم که با متافیزیک انسان سازگاره.
تناسبات گنبدخانه مربوط به دوره ایلخانی هست، همون دورهای که مسجد جامع زواره هم
ساخته شد و هنر گچبری برجسته با ضخامت شش یا هفت سانتیمتر بزرگترین دستآورد اون
دورست. این هنر توی مساجد به عنوان تزئین استفاده میشد و امروز این هنر در یک
عبادتگاه که متعلق به همهی ادیان هست، یادآوری شده. امّا این بار با هندسهای به
روز شده (معاصرسازی شده). هندسه ای که فضا رو بلندتر از اون چیزی که هست نشون میده
تا بتونه روح انسان رو از جسمش جدا و به نور متصل کنه. هندسهی گل آفتابگردان،
هندسهای بینهایت هست که فضای داخل را یکپارچه نشان میده و حس حرکت به سمت نور رو
ایجاد کرده و بیننده رو به تفکر در نظم حاکم بر هستی وا میداره. برای ایجاد این
هندسه، از پانلهای گچی استفاده شد که توسط استاد گچکار در محل کارگاه ساخته میشد
و با فاصله از دیوار به پروفیلهای فلزیای که تعبیه شده بود، نصب شدند. نوری که
از رأس گنبد به داخل میتابه در طول روز با حرکت خورشید در فضا به حرکت در میاد و
با طبیعت کویر یعنی خورشید رابطه برقرار میکنه و به این ترتیب فضای داخلی اون را
پویا میکنه.
توی این
عبادتگاه تودهی فضا در محدودهی زمین خودش طوری سازماندهی شد که دعوت کننده و
گشادهرو باشه و عناصری مانند آب، گنبدخانه، شبستان و... که در مساجد نیز حضور
داشتند، معاصر سازی بشند و در یک سازماندهی جدید، فضای جدیدی رو به وجود بیارند.
به این ترتیب گنبدخانه داخل آب قرار گرفت تا به عنوان نشانهای پاک و مقدس خودش رو
نشان بده و انگار هیچ راه نفوذی نداره و در قالب فضایی خطی با کاربری سالن چند
منظوره، طوری با مجموعه ترکیب شد که آب و گنبدخانه رو در بر بگیره. بنابراین آب،
گنبدخانه و شبستان در ترکیب بندی جدیدی با هم قرار گرفتند در حالی که اصول سلسله
مراتب فضایی در اونها رعایت شده. فرم سالن چند منظوره و پوشش اون طوری انتخاب شد
که با بناهای کویری همخوانی داشته باشه. گنبدخانه که درون آب قرار گرفته، با طیفی
از آجر لعابدار پوشیده شد تا در پایین با آب هماهنگ باشه و در ارتفاع درون آسمان
محو بشه. برای ایجاد طیف رنگ، از رنگهایی سنتی که در مساجد رایج بودند با چینش
جدیدی استفاده شد.
(نامزد
جایزهی معماری آقاخان در سال 1397)