ثبت نام عضو جدید ایمیل آدرس: رمز عبور : رمز عبور را فراموش کردم

به جامعترین سامانه ارتباطی و اطلاع رسانی معماران معاصر ایران خوش آمدید خانه |  ثبت نام |  تماس با ما |  درباره ما |  قوانین سایت |  راهنما | تبلیغات




جدیــد ترین پــــــروژه هـا
ارارات
طراح : پویا خلج
پارک علم و فناوری
طراح : سجاد نوری
طراحی مدرسه سبز
طراح : سجاد نوری
مجموعه ویلایی ایرا
طراح : استدیو معماری دیسک
حامی اتووود
مسابقه دانشجویی اتووود
تـازه هـــــــــای معمـاری
پریتزکر 2010 ، از آن کدام معمار خواهد شد ؟
اکسپو 2015 میلان ؛ پاویون ونکه از دانیل لیبسکیند
كاوش هاي تصنعي شهرها؛ نمايشگاه آثار پيتر آيزنمن 1978 _ 1988
استودیو ویژن دِویژن، ژاک دریدا و بلاتکلیفی عناصر تدقیق کننده حیات در اتاقی ناموجود
کامنـــــــــت پــــروژه ها
دکتر کمال کمال زاده منقرض در مورد پروژه مجتمع مسکونی حیات نوشته است:
بعد گفتند بی دلار و ارتباط با ان دوستان معماری اسلامی بنده با اجازه شما از ایمیلتان برای ریجستر استفاده کردم ا ...
دکتر کمال کمال زاده منقرض در مورد پروژه مجتمع مسکونی حیات نوشته است:
نظر قبلی من توسط غیر رباتیک سانسور شد که نقد و بیهوده بودن معماری اسلامی از این دست بود سال شصت و نه سران معما ...
دکتر کمال کمال زاده منقرض در مورد پروژه ویلا بتنی نوشته است:
پایداری سازه عالیه جناب دکتر عالی پور ما راه کرد معماری کمونیستی روسیه رو نرفتیم اما اینکار اونهاست خوب ما شرا ...
دکتر کمال کمال زاده منقرض در مورد پروژه ویلا بتنی نوشته است:
پایداری سازه عالیه جناب دکتر عالی پور ما راه کرد معماری کمونیستی روسیه رو نرفتیم اما اینکار اونهاست خوب ما شرا ...
دکتر کمال کمال زاده منقرض در مورد پروژه ویلا بتنی نوشته است:
این کار عالیه چون مثل کارهای استاد عالی پوره اما ببینید این سایت رو دوستان رادیو هنر دکتر منشی زاده و زنگنه را ...
دکتر کمال کمال زاده منقرض در مورد پروژه خانه مادری نوشته است:
بفهمند بقول شما اقایی که در رادیو هنر بمن زنگ زدی در چه گندی بدنیا امدیم انهم گناوه گناوه معماری دارد ...
دکتر کمال کمال زاده منقرض در مورد پروژه خانه مادری نوشته است:
شهر سازی مزخرف دیبا و مقلدانش سازه خشک سه تا سنگ بیرون امده بی پایداری شد ابادان و تهران و اینهمه زلزله اقا ای ...
اعضـا با بیشترین پـــروژه
    ایمان زارع
    مجید معزی
    سامان نیرومند
    شرکت استودیو معماران مادو

  
فرزان شاماسب لو
 ارسال نظر بازگشت به لیست پروژه ها گزارش خطا اشتراک پروژه
    نمایش عکس ها
    شهر تئاتر نيويورك
    دانشـــــــــــگاه : آزاد اسلامی واحد تهران
    سال طـــــراحی : 1390
    مـــــــــــــــــکان : سايت پيشنهادي واقع در منهتن-نيويورك
    کـــــارفـــــــــرما : ArchMedium Architectural Competitions
    تـــــــــــاریخ ثبت : 1390/05/24
    مســــــــــــاحت : 40000
    تعـــداد بازدیـــــد : 9527
    محــــدوده سنی : 24_25
    نــــوع کاربـــــری : فرهنگی
    مرحـــــــــله اجرا : طراحی
    همــــکاران طرح : محمد اكبري
     ایده های طراحی : به بياني ساده شهر تئاتر از تركيب دو جزء "شهر" و "تئاتر" تشكيل شده است. اين نام ارائه دهنده ي تاثيري از چهره كانتكست (شهر) در قالب كانسپت (مفهوم و محتواي تئاتر ) است. 1- تئاتر: تئاتر ارتباط عميقي با تعامل ها و تقابل هاي دو ارزشي دارد. تقابل هايي همچون كمدي و درام، غم و شادي، استحكام و ضعف، صورتك هاي گريان و خندان و... . هريك از اين مفاهيم توسط جزء متعامل يا متقابل خود معناي بيشتري مي يابد به كونه اي كه اين اجزاء متقابل در كنار هم محتواي واحد تئاتر را شكل مي دهند. در حقيقت تئاتر داراي هويتي منحصر به فرد و شناور ميان اين اجزا است. 2- تداوم انرژي هاي دوگانه و زمينه دراماتيك منهتن: در يك نگاه كلان به پلان و عكس هاي ماهواره اي منهتن تقابلي از سيستم مدولار شهري و ارگانيسم طبيعي مشاهده مي شود.نكته حائز اهمين اين است كه اين تقابل ها از مقياس بزرگ منهتن تا مقياس هاي كوچك پلاك هاي شهري تداوم مي يابد. محدوده پيراموني منهتن به صورت جزيره اي در بستر طبيعي شكل گرفته است. در مرحله ي بعد داخل اين محدوده تحت تاثير شديد شبكه شطرنجي و تابع منطق مدرن شهري قرار گرفته و تقاطع خيابان ها به خلق پلاك هايي به شكل مربع و مستطيل انجاميده است (بر خلاف ماهيت ارگانيك پيراموني). در ميان اين پلاك ها سنترال پارك به صورت نقطه عطفي واقع در قلب منهتن خودنمايي مي كند. اين بار عكس فرايند قبل اتفاق مي افتد. محدوده خارجي پارك توسط ساختار مدرن شهري تعريف شده و هندسه اي منظم و منطقي دارد اما در ميان اين سايت مستطيل شكل كمپوزسيوني سيال و ارگانيك از مسير ها و درياچه هاي پارك مشاهده مي شود... . خيابان "براد وي" كه بخشي از تاريخچه منهتن را به خود اختصاص داده است نيز نمونه ديگري از اجزائ نيويورك است كه بر خلاف زمينه مدولار حاشيه خود به صورتي سيال شبكه شطرنجي شهر را شكافته در حالي كه جهت گيري بلوك هاي حاشيه خود را به هيچ عنوان تحت تاثير قرار نداده است، بلكه خود اين محور سيال توسط همان بلوك هاي صلب و مكعب شكل تعريف شده است... . همچنين در نگاهي به فضاهاي باز پلاك هاي بزرگ شهري در پلان منهتن مشاهده ميكنيم كه عمده اين فضا ها ضمن حفض هندسه منظم خود به صورتي نا منظم در شهر پراكنده شده اند... . اين نمونه ها و موارد ديگر در مقياس هاي كوچكتر چهره اي دراماتيك سرشار از دوگانگي هاي همزيست به منهتن بخشيده است به گونه اي كه اين كالبد خود تا حدي معرف يك شهر تئاتر بوده و به عنوان كانتكست الهام بخش كانسپت نيز خواهد بود... . اين تداوم تعاملات دوگانه در سايت پروژه مورد نظر نيز به شكلي ديگر خوددنمايي مي كند. اين بار سايت پيشنهادي در مرزي ميان انرژي هاي شهري از يك سو و انرژي هاي بستر طبيعي حاشيه درياچه واقع شده است.به عبارتي ديگر اين سايت بخشي از محل تعامل اين انرژي ها است كه در عين انتقال مفاهيم دو گانه به صورتي هارمونيك و وحدت وار تلفيق مي شوند. در يك سمت سايت شاهد سيماي شهري ، عمودگرايي، نظم ساختاري، محوريت توده ها ،صلبيت و پيچيدگي هستيم. و اين در حالي است كه در سمت ديگر سايتشاهد سيماي ارگانيك ،افقي، بي نظمي طبيعي، تجلي فضاي باز به جاي توده ، سياليت و سادگي هستيم. ايده اصلي پروژه: كمپوزسيوني شناور ميان كانسپت زمينه گرا و زمينه ي كانسپچوال ! با توجه به مطالب ذكر شده كانسپت پروژه برگرفته از مفهومي مبتني بر عوامل تاثير گذارزمينه شهري (نيويورك- منهتن- سايت طرح) در جهت خلق چهره اي دراماتيك و پارادوكسيكال نشئت گرفته از تداوم ساختار هاي دوگانه از مقياس كلان سايت تا مقياس ريز فضاهاي داخلي احجام است همان گونه كه اين تداوم در ساختار منهتن و نيويورك به چشم مي خورد

پروژه های دیگر طراح
نظـــــــر اعضــــــــا
رجینا فلنجی ( 1390/05/24 ) : سلام خدمت آقای شاماسب لو
من تمامی پروژه های شما رو بررسی کردم و خوشحالم که فرد نخبه ای مثل شما به معماران ایران اضافه میشه
چند نکته در پروژه های شما مشهود است.محاسن کارتون که همه دوستان هم ذکر میکنن اینه که به خوبی به عملکرد و رابطه آن با فرم فکر میشه و از آنجایی که ایده خوبی اونو ساپورت میکنه بسیار معمارانه میشه
اما نکاتی در اونا قابل ذکره که البته نظر بنده حقیر است و فکر کنم با در نظر گرفتن اونا پروژه هاتون بهبود پیدا کنه
نکته اول اینکه در پروژه های شما با وجود اینکه ایده اولیه بر اساس مطالعات کلان مثل شهر و رابطه آن شکل گرفته اثر آن در فرم بسیار کمرنگ میشه به عبارتی پروژه های شما به خوبی با محیط اطراف ارتباط برقرار نمیکنه به عنوان مثال این پروژه میتونست توی هر شهر دیگه ای باشه که ویژگی منهتن رو داشته باشه و ما اثری از بررسی کشور و شهر و از همه مهمتر بررسی فرهنگ و آداب خاص مردم این منطقه در فرم نمیبینیم چیزی که دقیقا پیوند دهنده معماری با انسان است.این بحث امروزه در مسابقات معتبری همچون پریتزکر به شدت مورد بررسی قرار میگیره یه جورایی میشه گفت ایده ها باید به فرم ضمیمه شه تا دریافت بشه در حقیقت ایده ها برای نخبگان نوشته شده نه برای مردم بومی که قراره توی این حجم برن و باهاش زندگی کنن!
نکته دوم انتقادی هست که من به خیلی از اساتید وارد میکنم و اون شخصیت خطوط یا به عبارتی مفهوم داشتن آنهاست.بسیاری از اساتید تهران با برگزاری کلاسهای آنچنانی فرایند معماری را صرفا در نگاه گرافیکی به فرم و نوع بدتر آن در پلان خلاصه میکنند.وقتی علت چرخش و یا دگرگونی فرم را از آنها میپرسی صرفا به دلایل زیبایی شناسانه متوسل میشوند.آنچیزی که در پروژه های شما (البته نه همشون!)میبینم.اصولا ایده در معماری از آن جهت شکل گرفته که ما با لحاظ کردن آن منفعت و بار مثبتی رو به پروژه وارد کنیم!مثلا برج بیونیک به جای اینکه ایده گیری صوری از شکل برگ و گیاه و.... که بی بنیادترین نوع ایده پذیری است از ساختار اوندی گیاه ایده پذیرفته تا سیرکولاسیون برج را با آن حل کند.فکر کنم تونسته باشم منظورم رو بهتون برسونم مثلا سوال من از شما تو این پروزه اینه که در نظر گرفتن تقابل ارزشی که ایدهتون بوده یا تولید فرم سیال در یک فرم سلب چه بار منفعتی به پروژه وارد کرده؟شاید جواب این سوال هیچ باشد!
نکات دیگر در فرمهای شما(بازهم نه همشون!)فرم به عملکرد غلبه داره مثلا همین فرم بالا برای اسیب ندیدن فرم به جز 2 تا درب کوچک در کنار فرم کیوبیک بزرگتر هیچ نور گیری در هیچ فضایی نداریم!!از همه مهمتر خود بنا درب اصلی ندارد و قطعا در سرما و گرما به مشکل میخورد!و البته دلیل این کار شما بیتوجهی نیست!بلکه کنترل مبانی زیبایی شناسانه فرم است.درب خروج اضطراری هم به تعداد کافی تعبیه نشده در حقیقت شما انسانی را که داخل این بنا میرود را کم اهمیتتر از فرم دانسته اید.یعنی موضوع اصلی معماری یعنی انسان را فدای مسایل دیگر کرده اید چنین چیزی در معماری فرا مدرن یا آنچیزی که در معماری پایدار و سبز تکمیل شده مردود است
خواهش میکنم لحن انتقادی منو ببخشین و اینو بدونین من این حرفها رو به هیچ کس دیگه نمیزنم چون بقیه توی مسائل ابتدایی که شما توی آنها مهارت کامل دارید سیر میکنند!و متاسفانه این عین حقیقت است.
ممنون که این مطالب را مطالعه کردید مسائل دیگری هم هست که براتون ارسال خواهم کرد من هم تا چند روز دیگه پروژه هامو آپلود میکنم منتظر نظرهای شما هستم در واقع باید معماران نقص همو گوشزد کنند تا پیشرفت صورت بگیره
آرش بصیرت "سردبیر اتووود" ( 1390/05/25 ) :
عادت بد ارتباط ما با متن، عادتی دیرینه که همچنان با ماست و ان بی اعتنایی کامل است به تمامیت متن، به تعلقات متنی پاره اندیشه ها. منظورم عادت بدی است که جهان را به کلمات قصار بریده از زادگاه اندیشه مانی شان تجزیه می کند، که متن را مثل یک اتومبیل دزدی اوراق می کند برای بازیافت، این عادت بدی است که از همه چیز یک نقل قول هرزه درست می کند، یک شعار، که می شود وسط هر حرف بی ربطی اورد و روی پارچه نوشت و به هر مناسبتی کوبید بر سر بزرگراه.

برگرفته از مصاحبه محمد صادقی با علی فردوسی؛ مدیر گروه تاریخ دانشگاه نوتردام(کالیفرنی) و مترجم کتاب گفتمان و حقیقت اثر میشل فوکو
فرزان شاماسب لو ( 1390/05/27 ) : سلام خدمت دوست عزيز آقاي قليچي:
پيش از اون كه به اصل مطلب و پاسخ به نقد شما بپردازم از شما تشكر مي كنم و اين اطمينان رو مي دم كه بنده از لحن انتقادي به هيچ عنوان ناراحت نمي شم اما در مقابل حق انتقاد رو براي خودم هم قائل هستم. انتقاد بنده از شما اين هستش كه در مواردي با استدلال استقرايي نتيجه گيري مي كنيد و اون رو به موارد ديگه تعميم مي ديد. براي مثال به نكته اي در يك پروژه اشاره مي كنيد اما از واژه "پروژه ها" استفاده مي كنيد.
اين رو به اين جهت عنوان كردم كه بنده بسته به كار بري پروژه و نوع طراحي (كانسپت،اجرايي،مطالعاتي و...) اولويت بندي هايي رو قائل هستم و بنا بر اين نميتونم بپذيرم كه در عمده ي موارد يك موضوع به ساير مسائل ارجحيت داره..........اصل مطلب:
1-در مورد نكته اول كاملا با شما موافقم كه بررسي هاي تاريخچه فرهنگ و غيره خيلي به پروژه كمك مي كنه اما در مورد نيويورك كه شهري به شدت تحت تاثير مدرنيته است و بخش كثيري از جمعيت اون رو افرادي با مليت هاي مختلف تشكيل دادن كه ظاهرا در يك چيز مشترك هستن و اون آميختگي با زندگي مدرن هست و از طرفي در اين شهر اصول و ضوابط طراحي شهري و بافت شهر تا حد زيادي بر شخصيت فردي ساختمان ها غالب هست اين مورد رو در اولويت قرار نداديم . چرا كه چنين مطالعاتي در اين بستر با سطح و پروپوزال مسابقه و زمان پيشنهادي سازگار نبود.چه بسا كه اين تعريف ناقص از زندگي در نيويورك خود بيانگر نمونه اي از دوگانگي هاي همزيست ميتونه باشه. صد البته اگه ما شهروند نيويورك بوديم و براي شناخت نياز به تخصيص زمان نداشتيم اين مسائل رو لحاظ مي كرديم كما اينكه چنين مطالعاتي رو در برخي پروژه هاي ديگر انجام دادم و كاملا اونها رو در ساختار طرح تا جايي كه توانستم منعكس كردم.(اشاره به جمع بندي پروژه ها)
2- "اصولا ایده در معماری از آن جهت شکل گرفته که ما با لحاظ کردن آن منفعت و بار مثبتی رو به پروژه وارد کنیم" لطفا براي اين جمله اگر چه عبارتي ساده و قابل درك هست منبع ذكر كنيد. من فكر نميكنم ايده براي اين شكل گرفته باشه ايده ميتونه به صورت ناخوداگاه و شهودي در ذهن شما شكل بگيره و اگر بار منفي به پروژه وارد نكنه قابل قبوله اما اگر بار مثبت وارد كنه ارزشمند تره. منظورم از توضيح بالا اينه كه اگر ايده باعث ضعف كار نشه اما مفهومي در اون نهفته باشه حتي اگر صرفا يك اشاره باشه بودنش بهتر از نبودنشه. در اينجا اين ايده در كالبدي نمادين (ماهيت نمايش و تئاتر) به تصوير كشيده شده و احساس تغيير فضا رو از فضاي باز متصل به شهر به قلب سالن نمايش در قالب بيان يك محتوا (ويژگي هاي دوگانه و آميخته نئاتر) به مخاطب ميده. و عمده اين تغيير ماهيت در يك فضاي نيمه محصور (همون فضاي بدون درب ورودي و لابي) اتفاق مي افته...... اين پروژه غير از المان ها تنها پروژه اي هست كه ايده پردازي اون در جهت نمادگرايي شكل گرفته و ر ساير پروژه هاي حقير ايده ها عمدتا در جهت مسائل عملكردي بوده و تعجب مي كنم كه شما بيشتر اونها رو در راستاي فرم ديديد.و با قاطعيت عرض ميكنم نمونه اي رو مشابه به اون چيزي كه در مورد ايده گيري صوري بيان كرديد در هيچ يك از پروژه هاي معماري حقير صورت نگرفته چرا كه خودم با اين مساله مخالفم اما در مقابل نمونه اي مشابه ايده گيري براي حل سيركولاسيون و ... رو كه به عنوان نكته مثبت فرموديد ميتونيد در برخي از پروژه ها مشاهده كنيد.
3-موردسوم هم به اين پروژه مربوط ميشه و قابل تعميم نيست چرا كه پلاني كه براي اين پروژه آپلود كردم در واقع يك ايدئوگرام است تا پلان. چرا كه در مسابقات آرك مديوم اصولا پلان و مسائل فني مورد نظر نيست و معمولا اگر پلاني ضميمه بشه در جهت نمايش ساختار كلي هست. بدبهي هستش كه در اين ساختار كلي كه حتي لزومي بر ديدن طبقه فوقاني ديده نشده تاكيدي بر محل در و پنجره ها صورت نگرفته ضمن آنكه اين كه لابي فضاي نيمه محصور (بدون درب)باشه جزئ اهداف پروژه بود. همونطور كه اگر اين تئاتر رو به صورت فضاي روباز طراحي مي كرديم (كه در بعضي از طرح ها ارائه شده به مسابقه وجود داشت نيازي به درب ورودي نبوداز طرفي كليه سطوح نما بين لايه هارو مترال شفاف تشكيل داده يعني كل حجم داخلي (غير از سالن اصلي بنا به استاندارد ها) نور گير هستش. البته لازم به ذكره كه حجم نمايش داده شده تنها يكي از چند حجم موجود در طرحه كه تالار اصلي روتشكيل ميده. و درب ورودي جهت كنترل بيرون مجموعه در نظر گرفته ميشه.

در پايان باز هم از شما دوست عزيز تشكر ميكنم كه به موشكافي مسائل ميپردازيد و نظر كلي خودم رو در بارهي مسائل متفاوتي كه فرمودين عرض ميكنم كه فكر ميكنم تفاوت كم ديدگاه شما با بنده در اينه كه من بسته به موضوع اولويت هاي متغيري رو قائل ميشم و براي شما همه ي مسائل در اولويت اول قرار دارند. بنده در تحقيق يكي از پروژه ها كه متن مفصلي داره در باره ي ارزشگذاري 3 جزء فرم ،محتوا و عملكرد يك سري مطالعات تطبيقي داشتم و به ندرت اثري رو ديدم كه نشه گفت جزئي بر ديگري برتري داره و اون هم بيشتر در گرايشات مينيماليستي مدرن كه در بسياري از اونها سخني از ايده خاصي نيست

رجینا فلنجی ( 1390/05/28 ) : سلام مجدد خدمت آقای شاماسب لو و جناب آقای بصیرت
در ابتدا باید عرض کنم نکته ای که شما در رابطه با تعمیم به سایر پروژه ها رو فرمودید و برداشتی که آقای بصیرت از متن بنده داشتند دقیقا به ضعف قدرت بیان من برمیگرده وقتی خودم متنم رو دوباره خوندم و خودم را جای شماها گذاشتم احساس کردم متن من از یک سری شعار های مختلف تشکیل شده که هیچ ارتباطی به هم ندارند!!!در واقع من با مطالعات و بررسی هایی که انجام میدم به نکاتی میرسم که هیچ وقت نمیتونم آنها رو به فرد مقابلم انتقال بدم و معمولا چنین برخوردهایی نظیر حرفهای آقای بصیرت را مواجه میشم که البته نوع برخورد ایشان به من و خیلی های دیگه که مثل من هستن از کسی که کلیدی ترین درس معماری یعنی مبانی نظری رو تدریس میکنه خیلی بعیده!!!
در باب نکته 1 میشه گفت در واقع شما به جمعیت کثیر مردم و ویژگیهای معماری فعلی و مطالعاتی غیر از عکس هوایی منهتن که اون نکات رو در برمیگیره توجه داشتین اون را هم در طراحی تون لحاظ کردین ولی در ایده ها ذکر نکردین!!

در مورد نکته 3 هم تقریبا با توجه با خواسته هایی که مسابقه داشته و عدم نیاز به نقشه فنی قابل اجراست طرحتون اتفاقا خیلی هم کامله و من بحثی در این مورد ندارم

اما بحث شماره 2 اون موضوعی رو که عرض کردید تقریبا همه پروژه هاتون در جهت مسائل عملکردی هست در خود اون پروژه ها بحثش رو باز میکنم
به عنوان مثال پروژه خانه شیشه ای! اما در رابطه با بحث ایده میشه گفت 4 نوع برخورد با ایده در دنیا وجود داره(البته از نظر من و مشاهده آنها در دانشگاههای مختلف دنیا!)
1. در این نوع با استفاده از idea shooting فرد بر اساس حس و حالی که توی اون فضا تصور میکنه کلمات و لغاتی رو مطرح میکنه یکی از اونها که با contexهماهنگه میشه ایده اصلیش!و البته از نظر من ضعیف ترین نوع ایده پردازی است.به عنوان مثال یک نفر توی دانشگاه ما موضوعه طرح 3 خانه معمار بود این فرد کلمه تعمق یعنی عمیق شدن را ایده کارش قرار داد بعد فرمش رو شبیه یک تونل عمیق کرد که مثلا بگه از ایده در کارش استفاده کرده قضاوت در مورد این فرد با شما!!البته همیشه این طرز ایده به چنین نتایجی منجر نمیشه

2.نوع دیگه اینه که فرد میاد عنوان پروژه رو تجزیه میکنه هر کدام را جدا بررسی میکنه در نهایت در فرم میاد اونو ترکیب میکنه!!باز هم برای مثال موضوع طرح 3 فردی خانه سینما بود ایشون وقتی داشت پروژه شو به من توضیح میداد گفت خانه به ما حس سکون میده سینما سیالیت پس ما میایم یک مکعب که فرم سکون داره رو با یک صفحه فولدی که به طور سیال دور این مکعب پیچ خورده ترکیب میکنیم!!!که صد البته از نظر من همون مکعب خالی بسیار با هویت تره تا نوعی از معماری که کوچکترین درکی برای مردم عادی و حتی معماران نداره!!!

3.در این نوع که متاسفانه رایج ترین نوع ایده پردازی و البته ضعیفترین اون هست فرد یک جسم ولو کو چکترین ارتباطی با خود پروژه نداشته باشه رو انتخاب میکنه مثلا صدف، گل در حال شکفتن و..... که بسیار نمونه های فراوان که فرم پروژه تاکید میکنم فقط فرم پروژه شبیه اون جسم میشه اونم فقط از دید پرنده صرفا از این جهت که بگه من برای کارم ایده داشتم! معماران بزرگی مثل پل اندرو برای طراحی از این نوع استفاده میکنن مثلا سینما طراحی کرده براساس ایده نحوه شکفته شدن گل و بیرون امدن آن از زمین که فقط از اسمون قابل تایید است دید ناظر و مخاطب فقط شیشه ای به ارتفاع 12 متر دور پروژه میبینه!!
در این 3 نوع که گفتم میشه با قاطعیت گفت بسیاری از معماران صرفا برای اینکه تهمت بی هویتی نخورن ازش استفاده میکنن و نکته جالبتر اینه که معمولا بعد از اینکه فرم کامل میشه میان براش ایده میسازن و البته به ما ها میگن فرم از ایده ها شروع شده!!و دقیقا همون حرف شما که گفتین(ايده ميتونه به صورت ناخوداگاه و شهودي در ذهن شما شكل بگيره) رو مطرح میکنن!من واقعا دوست دارم بدونم آیا افرادی مثل لوکوربوزیه رایت و.... چنین حرفی رو میزدن!!لوکوربوزیه که تحولی توی معماری دنیا ایجاد کرد صرفا بر اساس ناخوداگاهش عمل کرد!!جواب این سوال با شما

نوع 4 که از نظر من درسترین نوع ایده پردازی است اینه که فرد بر اساس یک مفهوم به طراحی بپردازه حالا این مفهوم میتونه توی یک گیاه باشه میتونه توی نوع دید به شهر و اثر گذاری به اون یا ایجاد تغییر بر اساس مبانی نظریش باشه.پروژه برج بلند مرتبه شما تقریبا چنین نوع ایده ای رو دنبال میکنه و از نظر من اگه معماری و ایده آن نتونه اثر گذاری مثبتی خواه به مردم خواه به بافت شهری یا هرچیز دیگه ای رو نداشته باشه چیزی بیشتر از یک مجسمه سازی نیست. و معماری از این جهته که معنا پیدا میکنه
در مورد حرف اخرتون هم که فرمودید شما اولویت بندی میکنید و بنده همه چیز را با هم در اولویت اول میبینم دقیقا درست گفتین و من معمولا معماری برام فرایندی سخت و دشواره!به خاطر این نوع فکر ولی وقتی پروژه ام به جواب میرسه معمولا از خودم راضی ام و در کل بسیاری از تواناییهای شما رو از خودم بسیار کاملتر میبینم و به شدت خواهان اینم که حداقل یک پروژه اجرایی رو با هم کار کنیم البته اگه دوست داشته باشید
زهرا احمدپور هرزویلی ( 1390/06/26 ) : ايده ي كارتون خيلي قشنگه
النا ز رحیمی ( 1390/11/16 ) : کاراتون واقعا حرف نداره
منیره ملک ابادی ( 1391/05/02 ) : سلام دوست عزیز.واقعا خسته نباشید.من تمام کارهاتون و دیدم و فوقالعاده لذت بردم.و خوش حالم از اینکه ذهن خلاقی دارین.و افسوس که در کشورمان کمتر امکاناتی هست که بتوانیم از ایده های شما دوست عزیز کالبد اجرایی بدیم.با موفقیت روز افزون شما همکار عزیز و دوست گرامی.و خوشحال میشم نقد شمارو در مورد طرحام بدونم.البته به پای کارهای شما نمیرسه..........................................
منیره ملک ابادی ( 1391/05/02 ) : و لازم به ذکر هست که اینقدر با حوصله ایده های کاراتون مکتوب میکند.دستتون درد نکنه....................
احمد پویا ( 1391/11/16 ) : سلام اقای مهندس
کارتون خیلی عالیه.به امید کارهای بهتر وبرنده شدن شما در مسابقات خارجی
vahide ebrahimzade ( 1392/04/05 ) : واقعا لذت بردم
برای بستن هر شیت از چه نرم افزارهایی (از مدلینگ تا ارایه ) استفاده میکنید؟
جاوید محمدی ( 1392/08/08 ) : فرزان جان سلام
با آرزوی موفقیت برای شما، می خواستم 3dو رندرینگ رو حرفه ای یاد بگیرم مثل کارهای شما لطف می کنید کسی که برای شما این کار رو انجام داده به من معرفی کنید.
حامی اتووود
 رسانه ی تخصصی معماری و شهرسازی میم زون
ثبــــــــت نظـــــــر
جهت ارسال نظر باید وارد سیستم شوید. / عضو جدید
ایـمـــیـل :
رمز عبـور :
 
درباره معماران معاصر ایران :
این گروه در سال 1386 با هدف ایجاد پل ارتباطی بین معماران ایرانی معاصر گرد هم آمد.با شروع کار این وب سایت معماران متقاضی در محیطی ساده وکارآمد به تبادل پروژه ها ومقــــالات خود خواهند پرداخت ودر فضای فروم به بحث وگفتگو می پردازند.
خانه | ورود | ثبت نام | درباره ما | تماس با ما | قوانین سایت | راهنما | تبلیغات
© کلیه حقوق این وب سایت متعلق به گروه معماران معاصر می باشد.
Developed by Tryon Software Group