چگونه می توان بدون تخریب نظام فیزیکی موجود یک ساختمان (حفظ کردن آن) ، در نظام فضایی پروژه تنش ایجاد کرده و و آن را باز سازماندهی کرد؟
موضوع پروژه عبارت است از بازسازی و تغییر کاربری یک واحد ویلایی به قدمت 40 سال و تبدیل آن به کلینیک زیبایی و مرکز اسپا. ساختمانی که به دوره و سبکی مشخص از ویلا های قبل از انقلاب شمال کشور تعلق دارد.
محدودیت های مالی و سازه ای و همچنین مساله استیجاری بودن ملک بگونه ای بود که اجازه ی هرگونه دخل و تصرف در پلان پروژه را صلب می کرد.
محدودیت هایی از قبیل:
اجاره ای بودن و بودجه محدود،
عدم اجازه دخل و تصرف توسط صاحب ملک،
منطبق بودن فضاهای موجود با کاربری جدید که با دقت توسط کاربر انتخاب شده بود،
و سیستم سازه ای قدیمی ترکیبی (دیوار باربر و اسکلت فلزی، سقف های طاق ضربی و خرپاهای چوبی)
بنابراین ضمن مواجهه با این محدودیت ها صورت مساله را بگونه ای دیگر بازخوانی کردیم:
چگونه می توان خارج از شیوه های متعارف باز سازی، نظام فضایی پروژه را دگرگون کرده و تجربه ای جدید از بستری موجود را باز تولید کنیم؟
برای این منظور بجای دستکاری پلان، پروژه را از مقطع مورد مطالعه قرار دادیم. تغییرات سکشنال در دو لایه، استراتژی اصلی طراحی را شکل دادند:
“حذف کردن” و “اضافه کردن”.
اکسپوز کردن ساختمان از درون یا حذف المان های کاذب زیر شیروانی (حذف سقف کاذب افقی بجای دیوار عمودی) علاوه بر نمایان کردن امعاء و احشاء ساختمان، نظام فضایی جدیدی رانیز به نمایش می گذارد: روابط فضاها دگرگون شده و فضا هاکه تا کنون به مانند دانه هایی جدا، فعالیت ها را درون خود جای میدادند، در هم شناور شده و باهم در ارتباط قرار می گرفتند.
لایه دوم شامل اضافه کردن المان هاییست که پروژه را بدون دخل و تصرف در نظام فیزیکی پلان، باز سازماندهی میکنند: وید هایی که مانند ماشین هایی فضامند، علاوه بر تامین نور و تشدید کوران شمالی جنوبی بنا، حوزه های فضایی سالن اصلی را تببین کرده؛ جریانی سبز رنگ که فضای خدماتی را به المانی سازماندهنده و واسط بخش های اصلی برنامه تبدیل کرده و عنصر نما که ضمن تعریف ورودی جدید پروژه، به عنوان پوسته ای فعال، رابطه درون و بیرون پروژه را تعریف و کنترل می کند و به عنوان پرده ای نیمه شفاف، علاوه بر هدیه دادن ظاهری جدید به ساختمان، تصویری محو از گذشته را در خود نمایان می کند.
این گفتگو بین جدید و قدیم منجر به تولید نمایی سوم میشود که در مرز بین گذشته و امروز قرار می گیرد.
“پس فرض میکنیم ساختمان یک بستر است مانند یک بوم سفید(هرچند شرحه شرحه شده). آن را می پذیریم(حفظ میکنیم)، امکان همزیستی جدید و قدیمی را ایجاد کرده و باز هم در وضعیت حاکم اقرار میکنیم که در این دوره و زمانه، حفظ کردن از ساختن پیشی می گیرد”.