“بیایید فرض کنیم برچسب روی قوطی کنسرو را در جداره داخلی آن بچسبانیم تا کل جهان بیرون را درون یک قوطی جای دهیم. ”
موضوع مسابقه طراحی خانه ای مسکونی در زمینی به ابعاد 20 در 7 متر و در ارتفاع حد اکثر 7 متر بود.کشیدگی زمین شمالی جنوبی بوده و همچنین این زمین از دو بر 20 متری آن بسته بوده و امکان تجاوز از محدوده این باکس نیز وجود نداشت.
این ابهآم باعث شد تا بستر پروژه به ظرفی " container" با ابعاد و مرز مشخص تبدیل شود که به درون خودش بر میگردد .
پروژه نه در پلان بلکه در سکشن و در دو لایه سازماندهی می شود:
لایه اول مبتنی بر تقسیم بندی برنامه(مظروف) به دو دسته کلی عمومی و خصوصی بود .عملکرد های عمومی یا "living space" به مثابه فضایی بهم پیوسته و یکپارچه (خود ظرف) و فضا های خصوصی به مثابه اشیایی شناور درون ظرف . در واقع کل continer به مثابه فضایی عمومی برای خانه عمل میکند و فضا های خصوصی, آبجکت هایی شناور درون این ظرف هستند.
اساس سازماندهی این آبجکت ها به واسطه مساله "out line" شکل میگیرد. "out line"به درون فضا کشیده شده ، بیرون را به داخل میکشاند ،شکل ظرف را تغییر میدهد و آبجکت ها یا فضاهای خصوصی را به دور خود سازمان میدهد. گویی که سقف را در مقاطعی تا کرده یا پایین کشیده ایم.
اگر مساله نور همیشه به واسطه پوسته بیرونی تامین میشود ،این بار به واسطه فشردن _یا کشیدن_ این پوسته به داخل ، پنجره ها رو به داخل باز شده و منظر و نور آن را تامین می کند. بیایید فرض کنیم برچسب روی قوطی کنسرو را در جداره داخلی آن بچسبانیم تا کل جهان بیرون را درون یک قوطی جای دهیم.