ادولف فرانز کارل ویکتور ماریا لوس (10 دسامبر 1870 –
23 آگوست 1933 ) یک معمار اتریشیْ چکی و نظریه پرداز اروپایی موثر در معماری مدرن
بود. مقاله ی او با عنوان "تزئینات و جنایت"، برخلاف غالب فکری رایج ان
زمان از سطوح هموار و ساده و همچنین قواعد زیبایی شناسی مدرن حمایت می کند. لوس،
در معماری مدرن پیشگام بود و یک قالب نظریه ی انتقادی متکی بر فهم خود از مدرنیسم در
معماری و طراحی ارائه داد.
لوس سه ازدواج پرسروصدا داشت که هر سه به طلاق انجامیدند. او از بیماری، از جمله اختلال
شنوایی ارثی رنج می برد و در یک رسوایی پدوفیلیایی ـ گرایش جنسی به کودکان ـ نیز متهم شمرده شد. وی
در سن 62 سالگی در تاریخ 23 آگوست 1933 در کالکسبورگ شهری در نزدیکی وین درگذشت.
ادولف لوس در تاریخ 10 دسامبر 1870 در شهر برنو، در منطقه ی موراویا در امپراطوری
اتریشْ مجارستان متولد شد. پدرش، که سنگ تراشی آلمانی بود، هنگامی که لوس 9 ساله
بود، از دنیا رفت. آدولف لوس جوان، اختلال شنوایی پدرش را به ارث برد و به طور
قابل توجهی در طول زندگی خود، با مشکلات ناشی از این اختلال دست و پنجه نرم می
کرد. مادرش، پس از فوت پدر آدولف، حرفه ی سنگ تراشی را ادامه داد. لوس در مدرسه ای
فنی در لیبرک درس خواند و نهایتا از مدرسه ای فنی در برنو، در سال 1889 فارغ
التحصیل شد. بعد از آن، او در دانشگاه صنعتی درسدن تحصیل کرد. او یک سال بعد، بدون
اینکه تحصیلاتش را تکمیل کند، آنجا را ترک کرد.
لوس در سن 23 سالگی به ایالات متحده رفت و برای سه سال ، از 1893 تا 1896 در آنجا
اقامت داشت. زمانی که در ایالات متحده بود، عموما با بستگانش در ناحیه ی فیلادلفیا
زندگی می کرد، با شغل های غیر معمولی گذران زندگی می کرد و از شهر های دیگری نظیر
نمایشگاه جهانی در شیکاگو ، سنت لوئیس و نیویورک نیز دیدن کرد. لوس در سال 1896 به
وین بازگشت و آنجا را محل اقامت دائمی خود قرار داد. او چهره ای سرشناس در سطح شهر،
و از دوستان لودویگ ویتنگشتاین ، آرنولد شونبرگ، پیتر آلتنبرگ و کارل کراوس بود.
با الهام از سال های اقامتش در بجهان جدید او عمر خود را وقف حرفه ی معماری کرد.
مدت کوتاهی پس از آشنایی و پیروی از مکتب انفصال وین در 1896 ، او این سبک را رد کرد و یک
معماری جدید ، ساده و بی پیرایه را معرفی کرد. یک رویکرد سودآور برای استفاده از
تمامی سطح، روش او را تکمیل کرد.کارهای ابتدایی لوس شامل طراحی داخلی برای فروشگاه
ها و کافه در وین می شد. لوس چندین کار بحث برانگیز خلق کرد. در
مصاحبه ی با ووید ، منتشر شده در 1900، او زمانی که جریان مکتب انفصال وین در اوج
خود بود، آن را مورد حمله قرار داد.
لوس در مقالات خود از تکیه کلام های تحریک آمیز استفاده می کرد، تلاشش این بود که بگوید
پیشرفت فرهنگی با حذف تجملات از وسایل روزمره همراه است و به همین ترتیب اجبار
صنعت گران یا سازندگان به هدر دادن زمانشان برای تجملاتی است که منسوخ خواهند شد،
او این رفتار را یک جنایت می دانست.
ساختمان های بی آلایش لوس بر روی مسئله توده مندی معماری مدرن تاثیر گذاشت و به
مشاجرات زیادی دامن زد. در این میان، علیرغم اینکه لوس به نبودن تجملات در نمای
بیرونی اشاره داشت، طراحی داخلی خیلی از ساختمان های لوس از مواد با ارزش و گرانی همچون
سنگ مرمر و چوب ساخته شده اند که نشان دهنده ی الگوها و بافت های طبیعی در صفحات
مسطح هستند، که البته از نظر خودش این ها تمایز میان سادگی و پیچیدگی نیستند، بلکه
تعارض بین دکوراسیون "ارگانیک" و زاید است.
همچنین لوس به هنرهای زینتی، جمع آوری نقره ی استرلینگ و کالاهای چرمی با کیفیت
نیز، به دلیل جذابیت ساده و در عین حال لوکس آنها، علاقه مند بود. او همچنین از مد
و لباس مردانه، طرح های طراح معروف لباس، نیز در وین نیز لذت می برد. تحسین او از
مد و فرهنگ انگلستان و آمریکا را می توان در نشریه کوتاه مدت او " Das
Andere " یا "دیگری" مشاهده کرد، که تنها 2
مجلد از آن انتشار یافت که حاوی تبلیغات برای پوشش "انگلیسی" بود. در
سال 1920 ، او همکاری مختصری با طراح نمایشگاه های معماری، تئاتر و هنری، فردریک
کیسلر داشت.
از سال 1904 به بعد، او قادر به انجام پروژه های بزرگ شد؛ قابل توجه ترین آنها
عمارتی با نام "خانه ی لوس" ( ساخته شده از 1910 تا 1912) است، که متعلق
به خیاط وینی گلدمن و سالاچ بود، کسانی که لوس برای آنها محیط داخلی فروشگاهشان را
در سال 1898 طراحی کرده بود و آن را شبیه به محل اقامت خاندان هابسبورگ، قصر
هافبرگ ساخته بود. این بنا، که امروزه مایکلرپلاتز 3 نامیده می شود، در وین واقع
است و تحت قانون حفاظت از بناهای تاریخی قرار دارد.
این بنا توسط معاصرانش نکوهش شد؛ نمای خارجی این بنا پوشیده از الگوهای پنجره ای
راست گوشه است و دکوراسیون های گچی و سایبانی کمینه اش به آن لقب " خانه بدون
ابرو " داده اند. گفته شده که امپراتور فرانتس جوزف اولِ اتریش، به قدری از
ساختمان های مدرن تنفر داشت که از ترک قصر هافبرگ از طریق درب اصلی که در نزدیکی این
خانه بود، خودداری می کرد.
کارهای دیگر ادلف لوس همچنین شامل فروشگاه مد لباس مردانه ی میز ( ساخته شده در
1909-13) ، کافه موزه ( ساخته شده در 1899) و "میخانه ی آمریکایی" ( ساخته شده در
1907-08) و . . . می شود.
لوس در سال 1904 از جزیره ی اسکایزووس
دیدن کرد و تحت تاثیر معماری مکعبی این جزیره ی یونانی قرار گرفت. هنگامی که
امپراطوری اتریشْ مجارستان پس از جنگ جهانی اول سقوط کرد، توسط رئیس جمهور
ماساریک، به لوس عنوان شهروندی جمهوری چکسلواکی اعطا شد. محل اصلی اقامت او در وین
باقی ماند. در دوران نخستین جمهوری اتریش، لوس به پروژه های عمومی علاقه مند شد. او
چند پروژه مسکونی را برای شهر وین طراحی کرد. از سال 1924 تا 1928 لوس در پاریس
زندگی می کرد. او در سوربن تدریس کرد و قراردادی برای ساخت یک خانه برای تریستان
زارا امضا کرد، بنایی که در سال 1925 در پاریس تکمیل شد. لوس سال 1928 او به وین
بازگشت.
لوس سه بار ازدواج کرد. در جولای سال 1902، او با یک دانشجوی نمایشنامه نویسی به نام لینا
لوس ازدواج کرد. این ازدواج سه سال بعد، در سال 1905 ، پایان یافت. در سال 1919،
او با الیسا آلتمن 20 ساله ، یک رقصنده و ستاره اپرای و دختر آدولف آلتمن و جینت
گرونلبات، ازدواج کرد. آنها هفت سال بعد در سال 1926 طلاق گرفتند. در سال 1929، او
با کلر بک ، یک نویسنده و عکاس، ازدواج کرد. او دختر یکی از مشتریانش به نام اوتو
و اولگا بک بود و 35 سال از خودش جوانترش
بود. آنها در 30 آوریل 1932 طلاق گرفتند.
پس از طلاقشان، کلر لوس ، کتاب زندگی شخصی آدولف لوس؛ یک اثر ادبی مملو از تصویر
سازیهای فوری درباره ی شخصیت، عادت ها و سخنان لوس را توسط انتشارات یوناس در وین
به سال 1936 منتشر کرد. این کتاب به منظور جمع آوری پول برای آرامگاه لوس نوشته
شده بود.
لوس در تمام طول عمر خود از نقص شنوایی رنج می برد. در دوران کودکی، او ناشنوا
بود. او تنها در سن 12 سالگی بخشی از شنوایی خود را به دست آورد. در سال 1918 لوس به
سرطان مبتلا شد و بخشی از معده، آپاندیس و بخشی از روده او را برداشتند. ادلف لوس
تا 50 سالگی تقریبا ناشنوا شده بود.
در سال 1928 لوس به واسطه یک رسوایی پاتوفیلی در وین بی آبرو شد. وی دختران جوان 8
تا 10 ساله را که از خانواده های فقیر بودند، به عنوان مدل در استودیوی خود به کار
می گرفت. در حکم او امده است که خودش را به بچه ها تحمیل می کرده و مدل های جوانش
را مجبور به شرکت در فعالیت های جنسی می ساخته. او در دادگاه 1928 گناهکار شناخته
شد. بعدها مدارک پرونده اصلی دوباره
بازگشایی شد و اتهامات را مجدد تایید کرد.
آدولف لوئیس، علائم اولیه زوال عقل را در زمان رسیدگی به پرونده هایش نشان داد.
چند ماه قبل از مرگش، او دچار سکته مغزی شده بود. او در تاریخ 23 اوت 1933 در کارلسبورگ
در نزدیکی وین در سن 62 سالگی درگذشت. بدن لوس به قبرستان مرکزی وین منتقل شد تا
در میان هنرمندان و نوازندگان بزرگ شهر، از جمله شوئنبرگ، آلتنبرگ و کراوس، بعضی
از نزدیکترین دوستان و همکارانش، آرام گیرد.
لوس از طریق نوشته ها و پروژه های پیشگامانه خود در وین توانست بر سایر معماران و
طراحان و توسعه زود هنگام مدرنیسم تاثیر بگذارد. انتخاب دقیق مواد، اشتیاقش به
صنعت گری و توجه به ایده و دیاگرام رامپلان ـ نظم موجود و اندازه فضاهای داخلی بر
اساس عملکرد ـ هنوز هم تحسین برانگیزند.