مجتمع مسکوني فردوسي
با
شيوع پاندمي کرونا انبوهي از مشکلات در لايههاي مختلف اقتصادي و
اجتماعي و به ويژه در بخش مسکن ظهور کردند. از آنجا که در دوران قرنطينه افراد غالباْ
تمام زمان خود را در خانه سپري ميکردند، نبود فضاهاي باز در زندگي آپارتماني باعث
رنجش خاطر و آزردگي بسياري میشد که اين موضوع باعث ایجاد يک پارادايم شيفت نسبت
به فضاي زيستي و ارتباط آن با فضاي عمومي گردید.
اين پروژه
در قالب يک محله عمودي سعي کرده فضاهاي باز و تعاملاتي را گسترش داده و فضاهاي
زيستي کاربر را بازتعريف کند. همچنین با رويکردي انتقادي در مواجهه با ساختارهاي
شهري فعلي تلاش ميکند
حياط را به شيوهي
امروزي در زندگی مردم دخیل کند.
یه
این ترتیب، يک هندسهي سه بخشي فعاليت عمومي را با ديد به شهر در پروژه تقويت
ميکند که اين فعاليت از
تراز همکف و اول به تراز فوقاني کشيده ميشود. بخش خدماتي اين محله در تراز همکف، مسکن اجتماعي در
بخش مياني و خانه در بخش بالايي قرار گرفته است. مرز مابين بخشهاي اصلي پروژه به
واسطهي فضاي اجتماعي اشغال
شده. همچنین، با قرارگيري پاکت پروژه در محدودهي ارجاعي به شکل يک شبکه
و تعليق فضاي مياني درون اين پاکت، مسکن اجتماعي با نگاهي نو توسعه يافته است.
در
گذشته بخش عمومي شهر به فضاهاي باز، نيمه باز و بسته با مرزي قاطع تقسيم ميشد. از آنجا که امروزه در اغلب شهرهاي ايران فضاهاي عمومي چون تکهاي گمشده محسوب ميشوند، اين پروژه با در نظر گرفتن ريشه و فرهنگ گذشتهي شهر سعي در بازتوليد فضاهاي عمومي در قالب يک محلهي عمودي ميکند.
جايي
که شهر خود را خرد کرده و براي استفادهي مخاطب قابل دسترس مينمايد.
به
بيان ديگر، دياگرام ديالکتيک محله - خانه با يک دگرديسي معناشناختي به شکل عمودي رخ ميدهد.
ساباطها، طاق و قوسها و شريانات محلي، به
عنوان برخی از عناصر مهم شهری معماری گذشتهی یزد، در اين جا به شکلي معاصر فعال
شدهاند. در طبقهی اول
پروژه، با استفاده از تکنيک ترکيب قوسها و توليد يک صفحهي سه بعدي، هندسهي فضا به صورت طيفي وسيع
تعريف ميشود. از تيپ خارج شدن
واحدهاي مسکن اجتماعي و ايجاد واحدهایی با متراژهاي گوناگون اين فرصت را ايجاد
کرده تا هر يک از واحدها هويتي مجزا در اين محله براي خود و ساکنين آن تعريف کنند.
جدارهي نما همچون يک عنصر
فعال علاوه بر بخش خارجی، در داخل پروژه نیز ايفاي نقش ميکند و به اين ترتيب بخشي
از معماري داخلي به واسطهي آن سازماندهي ميشود. فضاهاي داخلي
واحدها نیز با ارجاع به معماري گذشتهي خانهها در يزد و با تغيير گونهشناختي، به شکلي نرم با
مرزي کمرنگ و غير قطعي تفکيک شدهاند.
این پروژه میکوشد خود را به عنوان يک نشانه به شهر عرضه داشته و مرزهاي
قطعي خود را با آن نرم کرده و تعاملات اجتماعي را در خود گسترش دهد.