یک نمونه ویلا : سامان نیرومند

احمد حریزاوی ( 1390/10/07 ) : تبریک میگم چون واقعا خوب طراحی میکنی...

نازی قزوینی ( 1391/01/29 ) : با سلام واقعا طرح هاتون عالی بود امیدوارم موفق تر از این ها ازتون کار ببینم

مسعود ولی نژاد ( 1391/02/24 ) : آشفتگی در حجم کار دیده میشه .و این موضوع به آرامشی که باید برای ساکنان به همراه بیاره صدمه می زنه

پرهام قاسمی نژاد ( 1391/02/25 ) : آقای ولی نژاد با نظرتون موافقم ... چه در داخل و چه در خارج آشفتگی بسیاری هست

ĩرمان چراغی ( 1391/05/13 ) : ba arz salam kar besiyar shologhe be tori ke bade chand min negah kardan adam ehsase asabi bodan mikone
hamintor estefade az chandin material ham dar dakhel va ham dar kharej baese ashoftegi zehni mishe khotot kamelan mobham va gom hastan dar kar va baes mishe ke kar vahdat va selabate khodesho az dast bede.movafagh bashid

سامان نیرومند ( 1391/05/15 ) :
دوستان سپاس وتشکر بسیار از توجه شما عزیزان . . . اما به این صحبت های من هم اندک توجهی میشه داشت و اون این که : دوستان واژه ی ویلا های امروزی را با سکونتگاه اشتباه نگیرند ! که هر کدام از جهاتی بسیار با هم متفاوت هستند! امروزه بیشتر ویلا ها از آنِ کسانی خواهند بود که سکونت گاهاشان تامین است ! و برای نیاز هایی دیگر دست به ساخت میزنند! معمولا بیرون از محدوده زندگی روزمَرگی قرار دارند! و به نسبت هر فرد , ساعاتی که در آن سپری می شود در کل کم تر از سکونتگاه آن فرد است! و از همه مهم تر اینکه کارفرما سعی بر این دارد که آرزو های دیرینه اش را تحقق بخشد ! پس یک وزنه ی کار هم سلیقه ی اوست ! و از آنجایی که معماری هم , همچون موسیقی و هنرهای دیگر تنوع سبک و سلیقه دارد ! پس کارفرما توانست معماری را پیدا کند که سبک و سیاقش به آرزو هایش نزدیک باشد ! و چنین هم شد. پرسش اینجاست که حال چون مینیمال و سادگی مُد است آیا ما نیز باید سلایق خود را کنار گذاشته و همچون برده در زنجیر مد و سلایق دیگران باشیم؟!
از این موارد که بگذریم من این کار را اصلا شلوغ نمی بینم ! جالب است که در این طرح اون لوستر های شلوغ پر نقش و رنگ همیشگی ! جایش را به چند تخته چوب و بِرزنت داده است! یا حرکت همیشگی دستگاه های گچی در سقف جایش را به قطعه هایی از چوب داده است! به هر حال من همیشه گفته ام که معماری را باید در واقعییت فضا قرار گرفت و بعد آن را مقایسه کرد! تصاویر سر شار هستند از خطای دید و پرسپکتیو ! مثلا تصویر آسمان در شب بسیار شلوغ است از ستاره و سیاره و . . . ما اگر تصویر ثبت شده ی آن را ببینیم سر گیجه میگیریم! اما واقعیت این است که ما به واقع در دل آن زندگی میکنیم و ممکن است به خاطر روزمرگی چند سالی یک بار هم به آن توجهی نکنیم! نه تنها آسمان بلکه تمامی پیچیدگیهای محیطمان . به هر چیزی که مینِگرم پیچیده است ! من چطور ساده بگذرم!!! ممنون که صحبت هایم را تحمل کردید . ما باید یاد بگیریم که جامعه و طبیعت نیاز به داشتن هر نوع سبک و سلیقه و تفاوت ها دارد برای حرکت کردن. پر حرفی هایم را ببخشید. موفق باشید

سامان نیرومند ( 1391/11/09 ) :
دوستان عزیز چند عکس از اجرا این پروژه اضافه کردم . ممنون از توجه شما