درخواست اولیه کارفرما طراحی محوطه
مسطح مابین 6 آزمایشگاه موجود در سایت و احداث یک دیوار حائل در جداره شمالی آن،
ما بین دو تراز موجود و ایجاد فضایی برای تاسیسات زیر بنایی محوطه بود. نظر به
پراکندگی ساختمان های موجود که در اطراف محوطه پروژه و در ترازهای متفاوت ارتفاعی
قرار گرفته بودند، برنامه کالبدی مورد نظر، عملا به جداسازی و انزوای هر چه بیشتر
بخش های متفاوت مجموعه چه از حیث عملکرد و چه به لحاظ سیرکولاسیون مابین ساختمان
های موجود می انجامید. از این رو ایده اصلی طراحی با بازنگری و توسعه برنامه موجود
ضمن پاسخ گویی به مقتضیات عملکردی فوق تغییر یافت.
نحوه برخورد و پاسخگویی به مسایل
ونیازهای موجود منجر
به شکل گیری مجموعه ای از عملکردها گردید، که محصول آن تعریف یک محور شهری در سطوح
مختلف است که در مسیر و نحوه شکل گرفتن خود در تراز های مختلف، ضمن برآورده ساختن نیازهای فوق، اجزای موجود در
سایت را در کلیتی واحد انسجام می بخشد.
رویکرد
طراحی امکان می دهد محوطه از شکل اولیه آن (صفحه- سطح) به یک حجم ارتقا یابد و از
طریق تحول ماهوی دیوار حائل به حجمی متشکل از پله- شیب راهه که ضمنا فضاهای مختص تاسیسات را در خود جای داده
است، مفهوم محوطه از یک مقوله ای صرفا زیباشناختی به مجموعه ای حاوی عملکردها و
روابط فضایی مختلف ارتقا یابد و کلیت اثر به مثابه مفصلی ارتباطی مابین حوزه های
مختلف ایفای نقش نماید.