همسایگی یا محله به اجتماع ساکن و متمرکز در یک
منطقه یا محله کوچک در داخل یک مکان بزرگتر مانند شهر، شهرک، حومه شهر یا منطقه
روستایی گفته میشود. همسایگان اغلب گروههایی اجتماعی هستند که دارای تعاملات
چهره به چهره و روزمره هستند.
محله به عنوان یک شاخصه مهم در شکل دهی رفتارهای
روزمره و به عنوان یک الگوی سازنده ی حس حضور در مکان، بستر حضور همسایگان متنوع
در یک محدوده است. همسایگانی با تنوع در رفتار، قومیت، سن، نگرش و موارد دیگر.
محله در ابتدا وظیفه دارد خانه ها را به عنوان یک عنصر واحد سازماندهی کند اما
نکته کلیدی در طراحی یک واحد همسایگی برخورداری از عرصه همگانی غنی و کارآمد است.
در واقع خانه به عنوان مامن اصلی پناه "آدمها" در بستری از مجموعه ها،
رویداد ها و فرصت های عملکردی و معنایی متنوع آرام میگیرد تا نظامی منسجم و هماهنگ
برای ایجاد و مصرف "مکان ها" به وجود آید.
عرصه عمومی به عنوان محور اصلی و شاکله
نگهدارنده یک محله در تمام سطوح و ارکان مستتر است که شاخص ترین آن استخوانبندی
اصلی فضایی یک محله است. مجموعه ای از محورها، مکانها، دیدها، کاربری ها، خلوتگاه
های واجد معنا و هر چیزی که در فضا ادراک میشود یا فضا را تقویت می کند.
المان های زمینه ای مانند هویت های تاریخی،
منظرهای جغرافیایی و یا امکانات فعال و غیرفعال بومی، همگی از جمله اجزایی هستند
که تنیده در مفهوم بافتار در یک محیط زندگی یا به معنای بهتر محیط زندگی اجتماعی
تبلور فضایی پیدا می کنند. عرصه عمومی و در یک محله ارکان و ساختار اصلی استخوان
آن پیوسته در تولید و بازتولید این مفاهیم است.
طراحی این محله بر اساس تقویت یک سازمان منسجم
فضایی با تمرکز بر استخوان بندی اصلی در خدمت تبلور هرچه بهتر عرصه عمومی شکل
گرفته است. عرصه عمومی در لایه های مختلف تجربه حضور در یک محله. تجربه ای مبنی بر
فهم سلسله مراتب و لایه های متنوع احساس حضور و تعلق. تجربه ای با بهره مندی و
خدمت به منظر ادراکی و انباشت مفاهیم هویتی و جاری زندگی. وقتی فضا یک سرمایه
اجتماعی محسوب می شود، عدالت فضایی، یک امر بدیهی و فرصت های غنی مصرف فضا یک
الزام است.