ثاباط
تیم طراحی :
محمد محبی
@Mohammad_Mohebbii
سینا کاس پور
@Sinakaspour
غزل معینی
@Ghazallism
پروژهی ثاباط از میان دوگانهی حاکم بر جامعهی معماری امروز یعنی معماری برای معماری و معماری برای ثروت، این پرسش را مطرح میکند که نقش مخاطب در بازآفرینی شهر امروز چیست؟ و بیشتر از آن آیا انسان در مسیر تحول تمدن خود قرار گرفته است؟
آیا بشر که روزی به هکتارها زمین برای امرار معاش نیاز داشت، امروزه به بیش از یک فضای شخصی برای تنازع بقا نیازمند است؟ این پرسش حاصل اولین چالش طراحی آپارتمان کار و زندگی در منطقه اتابک تهران و ابعاد سایت مجموعه بود. سایتی که نزدیک به ربع آن در ازای سیاست شهر برای ماشین توسط قوانین شهری مصادره شده. از نظر پروژه، برآیند این افزایش عرض معبر در محله، افزایش سرعت و کاهش امنیت و همچنین تغییر ماهیت محله، از محل اسکان، به گذر را به همراه داشته، فرآیندی که بهنظر میرسد در پی متروک کردن معابر از انسان است. در راستای اصلاح این الگوریتم ماشینیست، پروژه استفاده از یک تجربه را در زمانی که شهر برای انسان شکل میگرفت، پیشنهاد میکند. آن زمان که واحدهای همسایگی در صورت نیاز به کمک شهر آمده و شهر نیز در راستای مقیاسی انسانی گسترش میافت و عنصری شهری به نام ساباط در کنار تکمیل سازهی زنجیرهای ، مردم شهر را نیز با یکدیگر همدل میکرد. حال پرسش این است که چرا این مفهوم در ساختار شهرهای امروزی ما کارکرد ندارد؟ شهر که زمانی رسالت ارضای میل جمعی انسانها را بر دوش داشت، امروزه باتلاقی از استرس و هیجاناتی شده که تنها توفیق آن سرعت زیاد زندگی بوده. به نظر پروژه شهر در جز و کل خود باید در راستای ایجاد اقتصادی پویا و حفظ امنیت، زنجیروار متصل بوده و به این از همگسیختگی پایان دهد.
در راستای اختلاط مسکن و شهر و حفظ قداست مفهومخانه ، پروژه به سراغ مفاهیمی سنتی میرود و تلاش میکند آنهارو در قیاسی جدید بازافرینی کند. از این رو حفظ سلسله مراتبی چهاربخشی را برای حفظ حریم و همچنین پوشش نیازهای مجموعه ارایه میدهد. این پیشنهاد فضاهای: درون، درونتر، برون و برون تر است که در راستای ایجاد طیفی از فضای خصوصی و کنترل میزان شخصیسازی فضا در حوزه قلمرو فردی عملمیکند و به جای گسترش در سطح و پلان اینبار تلاش میکند در مقطع و فرم توسعه یابد. پروژه ثاباط در راستای کاهش امنیتی که حاصل کمرنگ شدن نقش محله است، راهحل را امتداد کوچه به سمت فضا های مشاع و ایجاد مفهوم محلهای عمودی میان واحدهای مجاور و مشرف میبیند.
اما حذف مکان دوم از سبک زندگی، ساکنین این پروژه را در معرض اجتماع گریزی قرار میدهد. بنظر میرسد ایجاد فضاهای کار اشتراکی و تولید جامعهای ناهمگن با آرمان مشترک راه حل ایجاد واحدی پویا در شهر باشد. ثبات و حضور دو بازوی ایجاد امنیت در راستای مسوولیت شهروندان در قبال شهر است و این پویایی تا آنجا برای این پروژه دارای اهمیت است که نمای این پروژه با زیر سوال بردن ساختارهای مسکون منطقهای، به قابی متشکل از رویدادهای متنوع تبدیل میشود. این اکوسیستم اجتماعی با ایجاد بازار و مکث شهر در فضایی ساباط مانند بر روی معبر عمومی و ایجاد حس تعلق کامل میگردد.
این پروژه، یک پاسخ به تمامی مسائل مطرح شده نیست، حس مسوولیت شهروندان در قبال شهریست که از تجمع خودشان شکل میگیرد.