مفهوم ادراک دارای ابعاد و معانی وسیعی است. به همین دلیل ارائه
تعریفی جامع و کامل از آن چندان بیاشکال نیست. ادراک از منظر روانشناسی و فلسفه
مورد بررسی قرار گرفته است، از دیدگاه روانشناسی ادراک به ادراک
حسی یعنی تأثر ذهنی حاصل از برخورد محرکهای خارجی با
یکی از حواس، اطلاق میگردد و در تعاریف فلاسفه از ادراک که با اختلاف نظرهایی
همراه است؛ عدهای آن را به معنای لقا و وصول دانسته و معتقدند که قوه عاقله هرگاه
به ماهیت معقول واصل شود و معقولات برای قوه عاقله حاصل شود، این امر ادراک قوه
عاقله است. برخی نیز گفته اند که تصور نفس مدرِک به صورت مدرَک را ادراک
گویند.
ادراک انسان بهطور اعم، به معنای آگاهی انسان از جهان بیرون و دنیای
درون اوست، و بهعنوان اساس شناخت و شناسایی انسان، قرارگرفته است. انسان در تفکر
مشرق زمین مبتنی بر عالم صغیر و چندبعدی است که با همه مراتب وجود عالم ارتباطی
جادویی و باطنی دارد؛ حالآنکه انسان در جریان تفکر غرب در جهت دنیوی کردن عالم پیش
رفته است، پس از عصر صنعت که دانش بهمنزله قدرت و انسان فرمانروای ملک جهان گشت،
تفکر تکنیکی-علمی آغاز گردید. نحوه نگرش به دنیای معاصر در راستای این جریان فکری
و به دلیل پیشرفت تکنولوژی در تفکر مشرق زمین که بنمایه تفکر اساطیری، شاعرانه و
استعلایی داشته، بهطور کامل مأنوس نگردیده ولی موجب از یاد رفتن و فراموشی
ادراکات انسانی، تکبعدی شدن آن و نمود محدود شدن ادراک انسان به ادراکات حسی-منحصراً
بصری- شده است. تأثیر این فراموشی و تحولات در طول تاریخ بر زندگی انسانها نمود
یافته و در هنر معماری نیز با تضعیف ارزشهای جاودان سنت و هویت فرهنگی نمایان گردیده
است.
نظر به اینکه ادراکات انسان از عالم، انواع مختلفی دارد و این ادراکات
در طول تاریخ دچار تحولاتی گردیدهاند؛ بر آنیم تا به انسان که موجودی تأمل گرا
است یادآوری کنیم و تذکر دهیم تا از رابطه تکبعدی با عالم خارج گردد و ادراکات را
به انسان از طریق یادآوری تاریخ وجودی خود برگردانیم. ارتباطی که انسانها با جهان
هستی داشتهاند در معماری دوران تجلییافته است؛ زیرا معماری از وجود انسان نشئت
میگیرد و باوجود انسان سروکار دارد.
بررسی
برنامه مفهومی در دو بخش صورت میگیرد؛ در ابتدا نگاهی به مفاهیم اصلی بر اساس
سلسله مراتب ادراک از نظرگاه ملاصدرا و سپس بر اساس آسیبشناسی صورت گرفته، بازتاب
آن در معماری برای پاسخگویی به نیازهای انسان امروز، در غالب ایدهها و طرح توجیهی
برگرفته از فلسفه صدرایی، میاندازیم.
·
نمایش
سلسله مراتب ادراک انسانی از منظر ملاصدرا برای مخاطب انسان بالغ (موزه تاریخ
انسان و ادراک).
¾
هدف:
نمایش مراتب ادراک، جهت آگاهی وی از ادراکات فراموششده خود و در نهایت بازگردانی
انسان به رابطه فعال با عالم هستی.
¾
مخاطبشناسی:
انسان بالغ امروز در غالب سه گروه در نظر گرفتهشدهاست؛ 1- مخاطب عام، به صورت
حضور آزاد فردی یا گروهی 2- مخاطب خاص، به صورت حضور گروههای خاص هنری 3- مخاطب
ویژه، به صورت حضور گردشگر خارجی یا داخلی.
¾
نحوه
رسیدن به هدف در ارتباط با مخاطب: از طریق نمایش مراتب ادراک انسان در نظرگاه
ملاصدرا به زبان معمارانه یعنی طراحی موزه به عنوان مکان یاد و خاطره جهت تذکر،
آگاهی و یادآوری به انسان میباشد و بدلیل قابلیت فضاسازی معماری و بیان مراتب
ادراک انسانی به زبان معماری، نظرگاه ملاصدرا انتخاب شدهاست. برآنیم تا فضاهای
معمارانهای خلق کنیم که بار ارزشی این مفاهیم ادراکی را داشتهباشند.
مراتب
ادراک ملاصدرا: به ترتیب ادراک حسی، ادراک خیالی، ادراک عقلی و ادراک شهودی است.
با
بررسی نمود مراتب ادراک وجودی انسان از منظر ملاصدرا و شارحانش، در اثر هنری به
غفلت انسان امروز از مراتب وجودی پی میبریم و با یادآوری به دورهای تاریخی که در
آن انسان با مفاهیم و مراتب دیگری ادراک و در باب آن اندیشیده است، از طریق هنر
معماری، به این نتیجه رسیدیم که زبان معمارانه بیان ادراکات انسان سنتی، نمادین
بودهاست. نمادها عالمهای فراتر از ادراک حسی را نمایان میکند.
·
مراتب
ادراک وجودی انسان در قالب سلسله طولی و درون هم میباشند و با توجه به اینکه
انسانها امروزه دچار فراموشی نسبت به ادراکات خود هستند و رابطهای تک بعدی با
عالم پیش گرفتهاند، به نیاز انسان امروز به آموزش، شناخت (کسب تجربه)، یادآوری، آگاهی
(فهم)، تفکر و نمایانشدن جایگاه انسان در عالم هستی پی میبریم.
¾
نیاز
به آموزش: تعامل انسان با انسان و انسان با کالبد معماری به عنوان اثر هنری (موزه).
¾
نیاز
به شناخت: مراتب ادراک انسانی از منظر ملاصدرا در قالب طبقات روی هم قرار گرفته
جهت نمایان شدن سلسله مراتب طولی وجودی انسان و در هم تنیدگی آن از طریق ایجاد
اختلاف سطوح.
ابعاد وجود انسان شامل جسمانی، روحانی و نفسانی است؛ نفس انسان مراتبی
دارد که از طریق این مراتب شناخت و ادراک حاصل میگردد، نفس محل مدرکات است. با
توجه به سلسله مراتب ادراک از منظر ملاصدرا و نیاز انسان امروز به یادآوری این
مراتب به فضاهایی نیاز داریم که این مراتب را یادآوری کنند؛ نفس در مقام ادراکش از
مرتبه محسوس به متخیل و سپس به معقول در حرکت است. انسان در نهایت به عنوان وسیلهای
است که کثرت عالم را به وحدت الهی در غالب ادراک شهودی میرساند و این هدف غایی
انسان کامل است.
در مرتبه ادراک حسی نیاز به فضایی برای شناخت و نمایان ساختن حواس پنجگانه
انسان و حواس مشترک داریم. در مرتبه ادراک خیالی به فضاهایی جهت انتقال مفاهیم
جزئی برای برانگیختن خیال انسانها داریم که در این مرتبه به هنر معماری پرداختهایم.
این مرتبه بین مرتبه حواس و عقل قرار گرفته و رابطی بین آنها میباشد؛ یعنی ادراک
محسوسات و رسیدن به معقولات ذهنی با برانگیختهشدن خیال انسان. در مرتبه ادراک
عقلی نیاز به فضایی کلی جهت انتقال مفاهیم کلی هنر داریم. مفاهیم در معماری سنتی
از طریق نمادها که عالم مافوق ادراک حسی را نمایان میکنند، انتقال مییابد. در
نهایت در مرتبه ادراک شهودی به فضایی خلوت که نمایانگر حضور الهی و انسان که
وسیلهای برای رساندن کثرت به وحدت و تکمیل کننده چرخه هستی است، میباشد.
¾
نیاز
به یادآوری: در مرتبه ادراک حسی؛ حواس ظاهری (حواس پنجگانه) و حواس باطنی (حواس
مشترک)
در مرتبه ادراک خیالی؛ پرداختن به هنر معماری ایرانی (به صورت جزئی)
در گذر زمان و بیان نمادین آن به صورت ناواضح جهت برانگیختن خیال انسان و فرصت
دادن به ذهن مخاطب برای کامل کردن اثر به واسطه قوه متصرفه.
در مرتبه ادراک عقلی: پرداختن به هنر (به صورت کلی) و ایجاد فضاهای
تهی مناسب انسانی.
در مرتبه ادراک شهودی: در
فلسفه ایران باستان، وجود را به نور تشبیه میکردند و گاه بهجای وجود از کلمه نور
استفاده میشد. بازگشت کثرت به وحدت که همان ذات حقتعالی است توسط حضور
نور که نماد حضور الهی در عالم هستی است، در راستای به فعلیت در آمدن بالقوههای
نهفته در انسان.
¾
نیاز
به آگاهی: در راستای درک عمیقتر از مفاهیم ادراکی انسان و برای آگاهی بیشتر از هر
مرتبه ادراکی، ترتیب سلسله مراتبی بازدید مخاطبان از موزه تحت تأثیر قرار میگیرد.
در ابتدا مخاطبان از کلیات و بدیهیات اثر هنری در مرتبه ادراک عقلی و موارد ملموستر
و سپس آثار هنری معماری ایران در گذر زمان در مرتبه ادراک خیالی و سپس در مرتبه
ادراک حسی از فضاهای ایجاد شده برای انتقال مفاهیم حواس ظاهری و باطنی دیدن میکنند.
این امر موجب میگردد که با نگاهی ژرفتر از پیش به حواس خود توجه کنیم. در نهایت
انسان به صورت فردی برای درک مفهوم وحدت، به مرکز موزه هدایت میشوند.
¾
نیاز
به تفکر: به جهت نیاز مخاطب به تشخیص موقعیت مکانی و فضایی قرارگیری و نیاز به
انتخاب ادامه مسیر توسط وی و همچنین به جهت نیاز انسانی به تفکر در راستای مفاهیم
و تجربههای جدید انتقال یافته در این موزه، نیاز به فضاهای مکث، خلوت و ساکت که
دید کامل و جامعی برای این مهم فراهم میکند و انسان را در تعامل و پیوند با محیط
طبیعی (ادغام با طبیعت بیرون) و با محیط مصنوعی (کالبد معماری موزه) قرار میدهد،
میباشد. به موجب کامل گردیدن چرخه ارتباطی انسان هنرمند و انسان و برای درونی
کردن پیامهایی که مخاطب از اثر هنری میگیرد، در نظر گرفتن این فضاها نیاز است.
¾
نمایانشدن:
1-مرکزگرایی و مرکز گریزی که یادآور عالم وجود است. مرکز گرایی نماد حس باطنی است،
پس با تاکید به درون به سمت مکان روح مخفی در معماری، انسان نمایان میگردد. 2-اتصالات
و ارتباطات در فضا، به عنوان حریمهایی که حرکت از ظاهر به باطن را نشان میدهند
جهت توجه به تمامی ادراکات انسانی، از طریق ایجاد پل به عنوان عامل اتصال و تفکیک
دو قلمروی متفاوت عالم و ایوان به عنوان راه یا فضای انتقالی بین دنیاهای زمانی و
زمینی؛ تشابه و تمثیلی است که هماهنگی انسان با طبیعت را میرساند. 3- دید و
محرمیت، برای خوانایی مجموعه موزه، نیاز به دید کلی و برای آگاهی انسان از مراتب
ادراک فراموش شده خود که جزء اهداف این موزه میباشد، ایجاد محرمیت برای مخاطبان
(انسانها) نیاز است. 4-سیرکولاسیون و نحوه حرکت انسانها در موزه برای
دریافت اطلاعات و کسب تجربه در مراتب
ادراکی به صورت در هم تنیده، درون هم و مرتبط با هم میباشد. 5-ارکان عناصر
چهارگانه، به وسیله آنها انسان به هدف غایی خود یعنی خدا میپیوندد. نور، بالقوهها
به فعلیت میرسند. آب، پذیرای عالم کبیر در دل عالم صغیر است. هوا موجب درهم آمیزی
کالبد معماری و روح طبیعت میشود و خاک که نقطه کانونی تلاقی نظام های در حال نزول
و عروج است و مکعب نماد آن است. مکعب نمایانگر انسان، زمین و بهشت زمینی؛ نماد
متعالی سکون و آشکارترین تجلی آفریدگار است. 6-هندسه که محسوس (پوسته)، معقول
(ستون) و منظم است.