هنر گفت و گو نام اثری سترگ از هنرمند سورئال رنه مگریت است؛ در چشم اندازی از غول هایی در نبرد یا از اغاز جهان، دو انسان کوچک در گفت و گویند، سخنی ناشنیدنی جاریی است که در سکوت سنگ ها جذب می شود، اما در پای سنگ های تل انبار شده مجموعه حروفی شکل گرفته اند: رویا، صلح یا مرگ که تلاش دارند به اشوب سنگ ها نظمی دهند. اتووود گفت و گوهایش را زیر عنوان این ستون خواهد اورد.
خوئوا پریرا د سوزا معمار و بنیانگذار BRAVDESIGN مصاحبه ای با معمار/تصویرگر philipp Schaerer فیلیپ اسچیرر انجام داده است . فیلیپ در حال حاضر به عنوان یک طراح تصویر مستقل کار می کند و متخصص در تکنیک های مونتاژ دیجیتالی و تصویر سازی های کامپیوتری (CGI) می باشد . پس از فارق التحصیلی از انستیتو تکنولوژی فدرال سوئیس در لوزان در سال 2000 ، فیلیپ اسچیرر به عنوان یک معمار ، مدیر دانش و تصویر ساز در زمینه ویرایش تصویر دیجیتالی برای هرزوگ دی مورن در بازل به مدت 6 سال کار می کرد . او بسیاری از تصاویر معماری معروف را برای این دفتر ایجاد کرد و تأثیر قابل ملاحضه ای بر روی زبان بصری امروزِ تصویر و تجسم معماری داشت . در طول چهار سال کار به عنوان یک دستیار تحقیق در کرسی (CAAD) در دانشکده معماری زوریخ زیر نظر دکتر Hovestadt به طور مداوم دانش خود را در زمینه تکنیک های عکس دیجیتال توسعه داد .
من چندین سال در تماس با کارهای فیلیپ بوده ام و زمانی که برای اطلاعات بیشتر نام او را درگوگل جستجو کردم و با وب سایت او به همراه نمایش برخی از کارهایش روبه رو شدم و در آن زمان من علاقه شدیدی به حرفه پیدا کردم . بیشتر کارهای سفارشی او در مجلات متعدد منتشر شده اما وقتی آثار شخصی اش را دیدم ، گامی به یک واقعیت کاملأ جدید نهادم . فیلیپ معمولأ از یک ایده و طرح ساده شروع میکند و سپس با استفاده از مونتاژ ، یک تصویر نیمه انتزاعی کاملأ جدید بر اساس بافت و عناصر موجود به وجود می آورد که با هم یک بعد کاملأ جدید را ایجاد می کنند . کار او قطعأ این ارزش را دارد که یک نگاه طولانی و عمیق به آنها داشته و سزاوار توجهیست که او بر کارهایش دارد . سپس تصمیم گرفتم که با فیلیپ به منظور رسیدن به دانشی عمیق راجع به کارهایش و روند طراحی چنین تصاویری پیچیده مصاحبه ای داشته باشم .
چه زمانی برای اولین بار توسعه تصاویر سفارشی برای استودیو های معماری را شروع کردید ؟
من کار خود را بر روی تصاویر دیجیتال معماری به عنوان همکار در دفتر هرزوگ دی مورن شروع کردم . قبل از آن به دنبال دوره کارآموزی من در همان دفتر در سال 1996 گرایش بیشتری به ارائه کارهایی مبتنی بر گرافیک پیدا کردم . یکی از دلایل آن قطعأ ظهور کامپیوتر در آن زمان ها در دفاتر معماری بود . بعد از مطالعاتم به سراغ کامپیوتر رفتم و مهارت خود را نه تنها در زمینه CAD بلکه در برنامه های مختلف مانند فتوشاپ نیز گسترش دادم . این توانایی جدید برای تغییر بلافاصله از یک نرم افزار به دیگری و امکان تبادل اجزاء سازنده بین یکدیگر ، من را تشویق به انجام آزمایش های مربوط به حالات مختلف کرد و علاقه ام را بیشتر و بیشتر به سمت این محیط مبتنی بر تصویر برد .
این یک تحول جالب است ، از معمار بودن به سمت تصویرگری . بنابراین چه هنگام و چگونه شما تصمیم به تمرکز کامل بر روی تجسم و تصویر سازی گرفتید ؟
من هیچگاه بر تجسم فکری متمرکز نشده ام . به هنگام انجام تصاویر همیشه نیاز به فعالیت دیگری برای تعادل داشتم . هنگامی که پیش هرزوگ دی مورن بوده ام نیز به عنوان مدیر دانش 2000-2006 – توسعه استراتژی هایی برای بهبود اطلاعات و انتقال آن بین تیم های پروژه – کار می کردم . و بعد از خروج از آن دفتر در سال 2006 ، هنوز هم به تجسم فکری و تصویر گری ادامه میدهم و نیز دستیار تحقیق در دانشکده معماری زوریخ در (CAAD) Computer Aided Architectural Design بوده و در کنار های کمسیون ، انجام کارهای شخصی و آزمایش های تصویر به منظور توسعه دانش خود به طور مداوم در زمینه تکنیک های تصویر دیجیتال و توانایی ادراک دیداری برای من مهم است .
کار سفارشی شما برای معماران هرزوگ دی مورن در راه تبدیل و تفسیر طرح های خود به منظور تولید تصاویر برنده جایزه ، جالب است . برای یک استودیو معماری ، توسعه چنین تصاویری با کیفیت بالا از پیشنهادهای طراحی آنها برای برنده شدن و داشتن مشتری های جدید ، چقدر مهم است ؟
اجازه بدهید تا موضوعی راجع به تصور شما از "تفسیر و تعبیر" بگویم . هنگام شروع کار و انجام تصویرگری برای دی مورن ، مدل سازی های سه بعدی و نرم افزارهایی برای رندر وجود داشت اما در سال 2000 ، قدرت رایانه ها در دفاتر معماری خیلی بالا نبود و رندر های موجود در سطح مقابله با پیچیدگی کار ، الگوها ، نورها و سایه ها در آن زمان متقاعد کننده نبود . به خصوص کار بر روی پروژه های عمومی در مقیاس بزرگ با مقدار زیادی پولیگان ها با رندر گرفتن از صحنه ای در یک مدت زمان معقول غیر ممکن می نمود و در آخر کیفیت بصری تصاویرِ رندر گرفته شده هم رضایت بخش نبود به طوری که همیشه کمی بیش از حد تمیز و غیر گویا به نظر میرسید . بنابراین من در هنگام ایجاد تصاویر از مدل های محاسبه شدۀ ساده به عنوان تصویر اولیه به منظور حفظ درستی پرسپکتیوهای پروژه استفاده می کردم و بعد از آن تمام کار اصلاح را در فتوشاپ با اضافه کردن اشیاء ، بافت ، نور و سایه انجام می دادم . این روش مونتاژ تصویر به من کمک کرد تا بخش های انتخابی تصویر را به صورت استادانه درست کنم . به وسیله این جزئیات دقیق از مناطق سطح ، نور و تنوع کنتراست و رنگ ، قسمت های جداگانه تصویر می تواند در شیوه ای پیچیده و حرفه ای تر پرداخته شود . این ویژگی یکی از مزیت های اصلی فتوشاپ (بیش از محیط محاسبه گر CAD) می باشد که به من برای ایجاد این تصاویر "برنده جایزه" کمک کرد . به عقیده من در دنیای امروز بصری ما ، مهم است که استودیو های معماری مهارت خود را در انجام کارهایی با کیفیت بالا و همچنین زبان تصویر خود را توسعه بخشند که تنها از یک نرم افزار رندر ناشی نمی شود .
کارهای شما بسیار پیچیده و وقت گیر به نظر می رسد ، آیا می توانید بینشی از متد های کاری خود به ما بدهید ؟
همانطور که در بالا اشاره کردم ، کار من عمدتأ با استفاده از مونتاژ تصویر دیجیتالی است و این شامل ترکیب بخش هایی از تصاویر مختلف است که در کامپیوتر در کنار هم قرار می گیرند تا یک تصویر جدید را ایجاد کنند . با استفاده از این روش ، تقریبأ می توان هر چیز جدیدی را ایجاد کرد . اسکچ ها ، عکس ها و اجزاء محاسبه شده با CAD به عنوان پایه عمل می کنند . کل کار بستگی به پیچیدگی پروژه تا 20 ساعت به طول می انجامد .
این خیلی خوب است که شما اطلاعاتتان را در مورد ساخت چنین عکس هایی با بقیه به اشتراک می گذارید . شما یک سری جالبی از" "Bildbauten ها را توسعه داده اید ، جایی که مجموعه ای از معماری خیالی به ظاهر واقعی را ایجاد کرده اید ، اما در همان زمان آنها احساسی از غیر واقعی و عجیب بودن را منتقل می کنند . آیا می توانید با ما از ایده های پشت این مجموعه ها توضیح دهید ؟
اول از همه با یک دلیل شخصی آنها را ایجاد می کنم . به این معنی که انجام تجسم و تصویر گری معماری برای دفاتری چون هرزوگ دی مورن ، تا پروژه های عمومی با مقیاس بزرگ با تعداد تصاویر زیاد ، من به دنبال تعادل در ایجاد تصاویر هستم تا یک ترکیب ساده و مینیمال به نظر برسد ، در حالی که مسائلی چون موقعیت روز ، سطوح ، بافت و ... باید توجه شود . دلیل دیگر اینکه ، معماری و تصویر همواره با هم در ارتباطند ، ایجاد معماری همیشه با یک صورت تخیلی ، در قالب یک طرح ، یک دیاگرام و پلانی برای پرسپکتیو شروع می شود . در حال حاضر ، توسعه سریع کامپیوتر و فناوری اطلاعات اساسأ ارتباط بین تصویر و معماری و برداشت آنها را تغییر داده . علاوه بر انواع متعارف تصاویر بیشتر انتزاعی مورد استفاده در طراحی و مراحل برنامه ریزی و پلان نوع جدیدی از تصویر در حال حاضر مورد استفاده قرار گرفته : تصاویر دیجیتالی ایجاد شده که مانند عکس به نظر می رسند . در زمینه معماری ، این نوع تصویر هنوز هم منحصرأ با شکل های ساختمان های ساخته شده ، ترکیب می شوند .