احتمالا زمانی که باربارا کروگر، بریکلاژهای مفهومی خود را می ساخت، فکر هم نمی کرد تکه برش های قرمز رنگی که در صفحات اثرش می چسباند، یا حاشیه های قرمزی که دور تا دور قاب هر اثر را تدقیق می کند، خیلی زود به شناسه ای رسانه ای تبدیل می شود و در نشریاتی همچون نیوزویک، تایم و اکونومیست به عنوان یک شاخص جذب مخاطب به کار می اید، تمهید او برای هجو ایده های سرمایه داری، مثل همیشه توسط نظام سرمایه داری به ابزاری رسانه ای بدل گردید و نقش الترناتیو و عنصری ضد خود را یدک کشید.
از میان سه مجله نام برده اما هفته نامه اکونومیست با قدمتی در حدود 160 سال، بیش از این ها وام دار ایده پردازی هنر مدرن است، جدا از ترکیب بندی عامه پسند غالبا متبلور در لوگو و حاشیه های روی جلد مجله، پردازش های روی جلد اکونومیست هم همیشه متفکرانه، به روز، کانسپچوال و البته تا اندازه ای طنازانه اند و از تمامی ظرفیت های رسانه ای و هنری برای رساندن پیام خود استفاده می کنند.
نوع مواجه این هفته نامه با بحران اقتصادی حوزه یورو هم از این قاعده مستثنی نبوده است، معماری، سینما، نقاشی، روایت های اساطیری، تاریخ و . . . همه و همه در پرداختی به جد مفهومی، فهمی فراگیر و انتقادی از بحران را در کوتاه ترین زمان امکان پذیر کرده است و البته در تمامی این روی جلد بن مایه طنز هم چاشنی پذیرش اگاهی گردیده است.
به طور مثال طراحان روی جلد با برکردن اثری مانند کَــلـَـک مدوسا از تئودور ژریکو از پس زمینه تاریخی اش و اضافه کردن عناصر تصویری جدید به اثر، لایه های مفهومی جدیدی در اثر تزریق نموده اند و جدا از انکه تنزه مد نظر یک اثر کلاسیک و موزه ای را تا اندازه ای به چالش کشیده اند و بر این ره یک اثر کلاسیک را به فرهنگ بصری روزمره گره زده اند، فهم و پذیرش ان برای مخاطب درگیر مناقاشات روزمره را نیز اسان کرده و البته به واماندگی کشورهایی مانند پرتغال، اسپانیا، ایتالیا و اسپانیا نیز اشاره کرده اند، گویی بخش عظیمی از انان نیز مانند بردگان و بازماندگان کَـلَک مدوسا در طوفان حوادث از میـــان خواهند رفت.
اتووود به مثابه یک رسانه، بر اساس علقه های زیبایی شناسانه و به فراخور پرداخت به بحران اقتصادی حوزه یورو از منظر بحرانی منطقه ای و تحت شمول برنامه ریزی منطقه ای و تاثیر بحران اقتصادی بر معماری در قامت یک خردْ عنصر متاثر از بحران، خالی از لطف ندید مروری داشته باشد بر نحوه مواجه گرافیکی هفته نامه معتبر اکونومیست با بحران.
بخشی از تاملات اتووود به فراخور نوع مواجه اش با شهر بر مناسبات منطقه ای متمرکز است بر همین قرار تلاش کرده است به فراخور متغیرهای کلان زمانی به برخی مسائل همچون بحران اقتصادی و بحران در منطقه یورو و تاثیرش بر معماری نیز بپردازد، معرفی این کتاب نیز در همین چارچوب مقرر شده است
اتووود در مقاله عصر پَسادمکراتیک اروپا؛ بومی سازی، بازتعریف حوزه عمومی و عدالت مبتنی بر کنش ارتباطی که برداشتی از کتاب بحران اتحادیه اروپا: یک واکنش به قلم خود یورگن هابرماس به ریشه های بحران از نظر وی پرداخته،
در مقاله بحران اقتصادی منطقه یورو؛ هم تخریبی نهادهای مرجع، امحا حوزه عمومی و تهدید جغرافیای تاریخیِ دمکراسی به قلم امارتیا سن، بحران اتحادیه اروپا را در قامت بحران بودن یا نبودن دمکراسی دیده است و در برگردان یادداشت تونی نُرفیلد به قلم فرنوش فارمر هم نگاهی انتقادی داشته است به خود کتاب
و البته در یادداشت اروپا به رغم غرب؛ پروژه اروپا و ترومای کیستی؟ چیستی؟ و کجایی؟ تلاش کرده است به اروپا به مثابه یک کانسپت ذاتا شکننده نگاهی بی افکند، ایده ای که عمیقا با بحران استانه ای بودن هم در صورت بندی کلامی و هم تاریخی دست به گریبان است.