فضای سیال یک پاویون ستایش برانگیز است, که از بررسی دو پدیده ی فضایی و متدولوژی طراحی دیجیتال شکل یافته است. فضای سیال, در اصل گونه ای از تلاطم می باشد, که به واسطه ی کالبدی قرار گرفته درون یک کالبد بزرگتر به سرعت در حال حرکت است. همانطور که لبس وودز بیان می دارد:" فضای سیال یک فضای به شدت پویا با نیروهایی که در یک مسیر سوق می یابند, به حرکت در می آیند, فعال می شوند و در نهایت با حرکت مداوم خلق می شوند." هدف طراحی: بیان کردن یک چنین پدیده ای به شکل تجربی در کشف مفاهیم فضای سیال به عنوان ساختاری فضایی می باشد.
طراحی فضای سیال به نوع خودش در قامت یک ساختار پارامتریک تکوین یافته است. طرحی که با رابطه ها مشخص و معین شده بود. محاسبه ی پارامتریک در حالی که مدعی سطح بالایی از آزادی است, مقدار زیادی کنترل تولید می کند. آنچه که طراحی پارامتریک به ما عرضه می کند, توانمندی تغییر شکل در هر نقطه ای از فرایند طراحی است. این نوع از طراحی تغییر اجزا متعدد و پرداخت مستقیم کنترل روابط در سرتاسر سازه ی طرح را ممکن می سازد. در ابتدا, ایده ی فضای سیال دو بعدی بررسی شده بود. یک صفحه که با شبکه ای از نقاط مشخص و اشغال شده است. این صفحه آرام آرام تبدیل به پوسته ای می شود که نهایتاً بر اساس اعداد داده شده به نقاط مختصاتی یو و وی تقسیم شده است.
این مقادیر یا نقاط پیشتر در خلق یک رشته از بردارها به کار رفتند. زمانی که این مقادیر برای تولید یک صفحه استعمال شدند, بردارها وضعیتی فضایی به خود گرفتند, و جهت مشخصی را منتقل کردند. این جهت ها ویژگی هر بردار را نشان می دهد, که اساساً می تواند در موقعیتش در رابطه با یک نقطه ی ثقل مشخص دنبال شود. چنین نقطه ی ثقلی, هم بر طول و هم بر جهت بردارها تأثیر می گذارد. و سبب می شود جانمایی نقاط برای فرم بیرونی فضای سیال حیاتی باشد. هنگامی که بردارها پدید آمدند, روی سطح موردنظر طرح ریزی شدند. و موقعیت های فضایی منحصر به فردی را خلق کردند. این موقعیت ها متنوع هستند, و واقعیتی که در هر لحظه نشان می دهند این است که یک پارامتر می تواند تغییر کند و موجب تغییر در بیان تمام طرح شود.
با این رویکرد پروسه ی طراحی مکرراً توسعه می یابد. امر تکرار در فضای سیال آگاهاننده ی تکرار بعدی می شود. این تکرارهای متنوع یک چیز بدیع در سازه تولید می کند.و در عین حال بعد زیباشناسی آن را هم تغییر میدهد.این عمل به یک پژوهش یا گزینشی همیشگی تبدیل می شود.هنگامی که وضوح مدنظرایجاد شد, یک زیر سطح مشخص شده بود, که در نهایت توسط خطوط فضای سیال تحت تأثیر قرار گرفت. مادیت به یک موضوع مهم در طراحی این پروژه برای دستیابی به انعطاف بدل شد.گزینش استفاده از مصالح با خمش پذیری طبیعی موجب شد ما به سراغ تیرهای بامبو به دلیل انعطاف پذیری و استحکامش برویم . در این میان ما به سرعت یک نامعینی بین فرم های که کامپیوتری تولید شده بودند و سازگاری مصالح مدنظر کشف کردیم.
با در نظر گرفتن فرم بیرونی برنامه ای تحریر گردید که تمامی نقاط تکیه گاهی جانمایی شده و قابلیت اتصال به یکدیگر را داشته باشند. این سازه به ذات تصور هندسی که یکمرتبه در مکان افراشته شده است, با طول هایی ثابت از پروفایل ها و تواناییشان در همانند سازی با پرداختی هندسی را نمایان می کرد. زیرسطح بازتابی از روکش لکسان که با حرکت در فضا پرداخت شده اند, ارائه کرده است. لکسان برای توده ای که در داخل فضا هستند تجربه ی سازه را وآنهایی که خارج هستند یک بازتاب خیالی از آن را ممکن می سازد. فضای سیال در پی یک گونه شناسی جدید فضایی است .
فضای سیال تکنیک های طراحی در حال ظهور را بررسی می کند و فرمها ی مقید فضایی را به چالش می کشد. گرچه تجربه ی این رویکرد ممکن است گذرا باشد, اما ایده های پشت این فرایند عینی و همیشگی باقی می مانند.
اتووود پیش از این؛ اینجا به طراحی پارامتریک پرداخته است
اتووود در مقاله معماری الگریتمیک به قلم زوبین خبازی به وجوه تاثیر نرم افزارهای پارامتریک و دیجیتالیزاسیون در طراحی پرداخته است.
از لبس وودز هم پیش از این دو مقاله یکی با عنوان دیوارهای تغییر ، با برگردانی از فریبا شفیعی و دیگری با نام معماری پس از یازدهم سپتامبر در اتووود به چاپ رسیده اند.