من به خودم به عنوان یک جراح پلاستیک با یک چاقو نگاه می کنم.
من بین مرگ و زندگی, شادی و غم, خیر و شر مردد هستم.
من می خواهم یک تصویر مشخص یا یک مسیر قطع کننده خلق کنم که وقتی از بین رفتم مردم بدانند که قرن بیست و یکم با الکساندر مک کوئین آغاز شد. "الکساندر مک کوئین"
گشت زنی بی برنامه در نیویورک سبب شد شانس بازدید از موزه ی هنر نیویورک را پیدا کنم و در شو "زیبای وحشی" الکساندر مک کوئین غرق شوم. این شو در 4 می آغاز و تا 7 اگوست 2011 تمدید شد.( در اصل این شو قرار بود در 31 جولای 2011 تمام شود, اما به دلیل تأثیر عمیق و پاسخگویی موفقش ادامه یافت.)
نیازی به گفتن نیست, این یک مجموعه ی خیره کننده و درخشان از آثار مک کوئین بود. عالی و شگفت انگیز است. هیچ مبالغه ای در کار نیست. این جز یکی از بهترین شوهایی که در این دهه دیده بودم, است. نمایشگاه توسط موسسه ی صحنه و لباس برگزار شد. این شو دستاوردهای شگرفی را که مک کوئین به صنعت مد اعطا کرد ارائه می دهد. از پایان نامه ی ارشد کالج سنت مارتین مرکزی در سال 1992 تا ارائه ی آخرین ران وی (run way) او که بعد از مرگش در فوریه ی 2010 برگزار شد.
آقای مک کوئین صنعت مد را به چالش کشیده و آن را فراتر از تولیدات بازاری در قامت بیانی مفهومی از فرهنگ, سیاست و هویت بسط داده است. در ران وی های مک کوئین ارائه بیان متفاوتی به خود گرفته, و به جزئی از اثر و طراحی بدل شده است. چنانچه او گونه ای جدید از استوری بورد که ازهنر, فیلم و موسیقی الهام گرفته بود, تولید می کرد. طراحی آیکونیک او شامل آثار یک هنرمند با بیانی متوسط از مد بود.
شاخصه ی اصلی این نمایشگاه یکصد سرهم بندی و ملحقات از نوزده سال پربار از آثار مک کوئین است, که عمدتاً از آرشیو او در لندن و بخشی از آرشیو جیوانچی در پاریس و هم چنین مجموعه های شخصی او گرفته شده بود. نشانه ی طراحی او شامل شلوار باسترـ کت کیمونو و کت های بلند می شود. مد های مک کوئین غالباً به نما سایه هایی اغراق آمیز از سال 1860, 1880, 1890 و 1950 ارجاع دارد. نبوغ تکنیکی او همیشه القا کننده ی طراحی ها و درک مبتکرانه اش که او را به یک پیشتاز تبدیل کرده بود, می باشد.