به دنبال لیست فیلم هایی که هر هفته از آنها یاد می کنیم این هفته باز می گردیم به زمانی که تکنولوژی هنوز قادر نبود صدا یا حتی رنگ را بخشی از فیلم بسازد. متروپلیس یکی از کلاسیک ها با کارگردانی فریتس لانگ در سال 1927 به روی پرده رفت. این فیلم آینده را نشان می دهد؛ جایی که شهر در لایه های عمودی بر اساس طبقات متفاوت اجتماعی ساخته شده است.
چیزی که می تواند در وضعیت اخیر چندین شهر امروزی دیده شود. این فیلم یوتوپیایی را به نقد می کشد که در آن جدال بین طبقات اجتماعی با انقلاب تکنولوژیک سرمایه داری تشدید شده است .لانگ این جدل ابدی را با بردن کارگران به شهر زیرین متروپلیس و آوردن ثروتمندان برج نشین بر عاج شهر به تصویر کشیده است. این بار رابرت موززی دیگر در صدد خلق نیویورکی اغراق آمیز بر آمده است, که در آن کارگران با دمیدن بر ماشین ها باری را بدوش می کشند که حیات متروپلیس بدان وابسته است.
اتووود برای یوتوپیا و تفاسیر متفاوت از ان ارزش قائل است، شاید مهمترین منبع برای تحلیل این مفهوم بر اتووود را بتوان در نوشتار "جهانِ مدرن در دو روایت؛ از یوتوپیایِ تامس مور تا عالمِ طبیعیِ تاریخیِ ماکیاوللی" نوشته داریوش آشوری مشاهده کرد، نوشتار "یوتوپیا و بحران اصالت" نوشته فریبا شفیعی نیز تلاش دارد بر نگره توتال مستتر در ذات یوتوپیا نقبی زند، حتی تلاش برای نشان دادن ابهامات موجود در نگاه لوکوربوزیه، اسکار نیومیر و فرانک لوید رایت به شهر نیز در همین راستاست، تمرکز ویژه بر "ارکوسانتی" شهری که پائولو سولری با ایده ال هایش گام در ساختش نهاد نیز می تواند اهمیت عینیت گرایی در مواجه با یوتوپیا را نشان دهد، تلاش برای ارائه تصویری کامل از جنبش متابولیسم ـ در سه مقاله [اینجا]، [اینجا] و [اینجا] که عملا یک گرایش عمیقا یوتوپیایی با محوریت تکنولوژی است نیز در همین راستا قابل تحلیل است، ارائه نگاه امثال ژیژک و ژان بودریار به این مفهوم نیز تلاشی بوده است برای مواجه با تئوری پردازی یوتوپیا و همچنین معرفی کتاب هایی همچون "خروج از یوتوپیا، انگیزش های معمارانه از 1956 تا 1976 " و "توپولوژی ها؛ یوتوپیای شهری در فرانسه دهه 1960 و 70 " نیز می تواند نگره معمارانه حاکم بر یوتوپیا در دهه های اخیر را نمایندگی نماید.