کاری یورماکا به طور ناگهانی در 13 ام ژانویه 2013 از دنیا رفت، با مرگ او توئری پردازی معماری خسرانی جبران ناپذیر را تحمل خواهد کرد، چرا که او در مطالعات و پژوهش ها و نوشته هایش مرزهای تاریخ و نظریه معماری را پشت سر گذاشته بود و در وادی فلسفه نیز گام هایی برداشته بود. کتاب خانه شخصی او می توانست شهروندان یک شهر کوچک را برای ماه ها مشغول نگاه دارد. گستره علائق او از معماری تا قرون وسطی و مارکس و هگل و ویتگنشتاین را در بر می اورد. از دیگر بارزه های او که بیشتر در نوشته هایش تبلور می یابد، توان مندی او در بیان مفاهیم پیچیده به زبان اسانْ فهم است.
او تمام عمر حرفه ای خود را صرف دفاع و بسط معماری پایدار در وجه صرفا زیست ْ محیطی و تکنولوژیک که در وجه معنایی و تاریخی اش نمود، یورماکا در طول حیات نه چندان بلند زیستی اش عمیقا وام دار مفهوم "شگفتی و حیرت" در بسط ارسطویی اش بود چرا که: " فلسفه با شگفتی و حیرت در برابر جهان آغاز شد، بنابراین هر انسانی به نوعی فیلسوف و تحت تاثیر فلسفه است؛ چرا که زندگی خود را هر چند ناخودآگاه، بر اساس جوابهایی که به این سئوالات بنیادین می دهد، بنا می نهد؛ با این تفاوت که فیلسوف رسمی و واقعی، این پرسش ها را به طور جدی و منظم پی گیری کرده، جواب هایی را که تا کنون داده شده است در بوته نقد نهاده و به جستجوی را ه حل های نو می پردازد. "
او که در سال 1992 موفق اخذ مدرک دکترای خود گردیده بود با نوشتن کتاب هایی هم چون چشمانی که نمی بینند؛ چشم اندازی بر نظریه کارکردگرایی در معماری (2011) و هم چنین کتاب ساختن، طراحی کردن، اندیشیدن(2008) و روش های طراحی(2007) به سهم خود تلاشی سترگ در حوزه تاریخ نگاری و نظریه معماری به انجام رساند.
از وی کتاب مقدماتی بر روش های طراحی [معماری] با برگردانی از کاوه بذرافکن به فارسی برگردانده شده است که به علت عدم تبلیغ مناسب بر این کتاب تقریبا نادیده گرفته شد، گویی کتاب صرفا بر اساس رعایت مناسک غالبا مالی و اعتباری اکادمیک به فارسی برگردانده شده است و قصدی بر تاثیر گذاری در حوزه عمومی معماری در میان نبوده است.