1- مقدمه: وحشيانه نام نهادن
همه مي دانند اين موزه بايد در بالاي زمين ،در بالاي شيب باشد. اما اين موزه نمي داند؛ حتي قبل از كه ساختمان شود، حتي زماني كه اين موزه تنها يك ايده مبهم از يك موزه است، آن نمي تواند در جايي كه بايد باشد، بماند. روي سطح زمين مسطح، شروع به لغزش مي كند. آن نمي تواند در مقابل شيب مقاومت نمايد، شيب وحشيانه خوانده مي شود، موزه نمي تواند بگويد نه، موزه شالوده اش را از دست مي دهد و به پايين شيب و به سمت رودخانه مي لغزد.
2- قبل از ساختمان:
همينطور كه ما موزه را شروع مي كنيم، اجازه دهيد به ساختمان فكر نكنيم، اجازه دهيد ساختمان را فرض نكنيم، اجازه دهيد درگير قراردادهاي عرف ساختماني نشويم. درعوض اجازه دهيد با فكر كردن از هيچ شروع كنيم: اجازه دهيد به موزه به عنوان هيچ چيز فكر كنيم، به هيچ چيزي جز خود شيب، اما اين ديگر ممكن نيست، شيب در حال حاضر تصرف شده است: به محض اينكه ما شروع به فكر درباره ي امكان موزه نموديم، ما حتي قبل از كه از هر موزه خاص آگاهي يابيم، چيزهايي در آنجا وجود داشت، در دامنه شيب موزه را امتحان مي كنيم، موزه را پيش بيني مي كنيم، خواسته انديشه ما است كه موزه همچنين تا جاي ممكن باريك، شفاف و ناپايدار باشد. موزه را به عنوان يك فرش خوابيده بالاي شيب آغاز مي كنيم.
3- از پايين به بالا:
فعاليت ساختمان موزه از پايين شيب درون آب آغاز مي گردد. در آغاز -در پايين شيب- موزه در زيرزمين است، آن در زير پوسته ي خود پنهان شده است.
تراشيدن پوسته
پوسته موزه را به بالا بكشيد و آن را همانند بالون پر از باد كنيد، بدنه ي موزه در بالا، در بيرون در فضاي باز ساخته شده است. به منظور افزايش فضاي موزه بالاتر از زمين، آن فضاي زير زمين را از دست مي دهد.
نوسان مواج
كشيدن بدنه موزه به درون آب و سپس شيب. سپس دوباره پوسته را بكشيد ، دور از بدنه موزه ، و پوسته را به پشت خودش پيچيده و بيش از دندانه هاي رشته ها قوس دهيد.
4- از بالا به پايين
يا شروع فعاليت موزه از جهتي ديگر، از بالاي شيب:
پرتاب پوسته به هوا، بالاتر از لبه هاي رشته اي، سپس آنرا بر روي زمين بكشيد، اجازه دهيد به سمت پايين شيب بپيچد.
شيب موزه را توسط از فرم درآوردن موزه شكل مي دهد، موزه شكل خود را از دست مي دهد، گرفتن شكل شيب، موزه يك جريان است كه هدفش رودخانه است. همانطور كه موزه در زمين فرو مي رود، تمام فضاهاي روي زمين خود را از دست مي دهد.
5- تا شدن:
يك سطح درون چند سطح سطوح شفاف، نيمه شفاف، منعكس كننده، مات، منشوري، روشن، رنگي، محدب، مقعر، عدسي ضخيم، عدسي نازك است.
6- تاشو:
سطوح را به صورت هاي كوچك تقسيم بندي امواج به ذرات تا كنيد.
7- تاشو:سطح را با ساختار تا زنيد.
8- نمايش ساختار تاشو:
ديوارهاي موزه براي آوردن نور و منظره مورد استفاده قرار مي گيرد؛ ديوارها به تعليق رنگ ها نياز ندارند، رنگها در اين موزه در ميان هوا، در سيستم هاي كابلي كشيده شده درون ساختار آويزان شده اند.
9- شكافتن، تهي كردن، تهي كردن به يك سو: شكافتن به درون نوارها و تا كردن آنها به عقب براي ايجاد طبقات.
10- شكافتن و تا نمودن به عقب براي ايجاد ورودي ها.
11- پيچيدن چشم انداز با ساختمان.
لبه هاي ساختمان به عنوان چشم اندازي كه بر روي ساختمان رشد مي كند، محو شده است. اين ساختمان مي تواند تاشود، پانچ شود، در سرتاسر اينجا و آنجا، ساخت باغ مجسمه براي قدم گذاشتن به موزه.
12- پيچيدن عمومي با خصوصي
معابر تونل مانند، همانند بزرگراه ها، بدون پرداخت هزينه وارد موزه شويد.
13- تا زدن شهر در حصار موزه و بالعكس
همچنانكه قطار محلي به درون ايستگاه مي آيد، در داخل لابي، قطار ديگري از ايستگاه عبور مي كند و به بخش هاي ديگر موزه مثل موزه كودكان ، فروشگاه هدايا و رستوران هدايت مي كند.
14- تا زدن موزه در حصار زمين و بالعكس
اين مكان هاي زيرزميني، بدون هيچ نور طبيعي، اتاقهاي رسانه اي، و تئاترها هستند. در اطراف گوشه ها، بيشتر در درون زمين، جای گرفته اند.