ملاله یوسف زی، نوجوان شانزده ساله پاکستانی که به دلیل دفاع از حق تحصیل زنان و کودکان از سوی طالبان مورد سوءقصد قرار گرفته بود در مقر سازمان ملل متحد به سخنرانی پرداخت.
به گزارش یورو نیوز، وی در سالروز تولدش در حضور اعضای خانواده، گردون براون، نخست وزیر پیشین بریتانیا، بانکی مون دبیرکل سازمان ملل متحد و نیز حدود یکصد تن از جوانان از اقصی نقاط جهان از دولت ها خواست تا امکان برابر تحصیل را برای همه زنان و کودکان فراهم سازند.
به گزارش شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)به نقل ازایسنا، ملاله یوسفزی در سخنرانی روز جمعه خود در سازمان ملل از حق تحصیل برای همه کودکان دفاع کرد. وی همچنین خواستار تلاشی جهانی علیه بیسوادی شد.
سخنرانی ملاله یوسفزی در مقر سازمان ملل اولین حضور وی در انظار عمومی از زمان سوءقصد به جانش در اکتبر سال گذشته بود. ملاله از تمامی قدرتهای جهان خواست تا استراتژیهای خود را در جهت برقراری صلح تغییر دهند.
این دختر پاکستانی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد که برای احقاق حقوق زنان خواهد جنگید به این دلیل که آنها بیش از همه در رنج هستند. به گزارش پایگاه اینترنتی دیلی استار و شبکه بی بی سی، ملاله همچنین از سیاستمداران خواست تا برای تضمین این که همه کودکان از حق راهیابی به مدرسه برخوردار باشند، دست به اقداماتی ضروری بزنند.
ملاله یوسفزی در اکتبر سال گذشته میلادی در پاکستان در حالی که در خودروی حامل دختران مدرسه بود، هدف دو مرد مسلح وابسته به طالبان قرار گرفت. پس از این حمله وی به شدت از ناحیه جمجمه آسیب دید و برای درمان به انگلیس اعزام شد و در بیمارستانی در شهر بیرمنگهام بستری شد.
در ادامه متن كامل سخنراني وي را كه توسط شبكه اطلاع رساني افغان منتشر شده است را ميخوانيد:
به نام خداوند بخشنده مهربان
با سلام به آقای بانکیمون دبیر کل سازمان ملل متحد، رییس مجمع سازمان ملل، نماینده جهانی سازمان ملل در بخش آموزش و پرورش و خواهران و برادران گرامی.
امروز که در جمع شما صحبت می کنم، یک روز با افتخار برای من است و افتخار می کنم که پرچمی از بی نظیر بوتو را در شانه خود دارم. در آغاز از همه کسانی که برای معالجه من تلاش نمودند و از همه کودکان بی گناهی که مرا تشویق نمودند، تشکر می کنم.
هم چنین از تلاش آقای بانکیمون، گردون براون و رییس مجمع سازمان ملل نیز کمال تشکر را دارم. همه این اشخاص تلاش نمودند تا زمینه آموزش و پرورش ما مساعد شود.
یک چیز را از یاد نبرید و آن اینکه روز ملاله، روز من نیست. امروز، روز همه زنان و دخترانی است که به جهت دفاع از حقوق شان صدای خود را بلند می کنند. اینجا هزاران فعال اجتماعی حضور دارند که نمی توانند به خاطر دفاع از حقوق خود، صدای خود را بلند کنند اما برای رسیدن به اهداف آموزش ابتدایی و مساوی تلاش می کنند. هزاران تن توسط هراس افکنان کشته می شوند و میلیون ها تن نیز زخم برمی دارند و من تنها یک نمونه از این افراد هستم.
من به عنوان یک دختر در میان یک جمعیت انبوه ایستاده ام و برای کسانی صحبت می کنم که نمی توانند صدای خود را بلند کنند و برای کسانی که به خاطر حقوق خود مبارزه می کنند. باید به حقوقی که بر مبنای صلح است، محترمانه نگریسته شود و فرصت های آموزشی باید بطور مساوی برای همه وجود داشته باشد.
در نهم اکتبر 2012 طالبان به من و دوستانم حمله نمودند و فکر می کردند که با گلوله خود می توانند ما را خاموش بسازند اما ناکام شدند. این اقدام نه تنها موجب خاموشی ما نشد بلکه هزاران صدای دیگر را بلند کرد. هیچ چیز در زندگی من تغییر نکرده است. ضعف، ناکامی و نا امیدی زمینه ساز تقویت، قوت و تشویق و ترغیب من شد. من همان ملاله هستم و اهداف من نیز همان است. امیدهای من نیز همان امیدها است.
من در مقابل هیچکس نیستم و در اینجا به خاطر انتقام جویی در برابر طالبان و هیچ گروه هراس افکنانه ای صحبت نمی کنم بلکه به خاطر آموزش و پرورش کودکان سخن می گویم. من آموزش را برای دختران و پسران طالبان و تمامی هراس افکنان نیز می خواهم. من از طالبان نفرت ندارم. طالبان در برابر من ایستادند اما من این اشخاص را مورد هدف قرار ندادم و این چیزی است که من از پیامبر خود حضرت محمد (ص) آموخته ام.
این میراثی است که برای من باقی مانده است و میراثی است که نلسون ماندلا و محمد علی جناح برایم به یادگار گذاشته اند. من فلسفه عدم خشونت را از گاندی آموخته ام و این بخشش را از پدر و مادر خود آموخته ام. روحم به من فرمان می دهد که در صلح باشم. ما روشنایی و تاریکی را درک کرده ایم. ما اهمیت بلند کردن صدای خود و خاموشی خود را درک کرده ایم. ما اهمیت کتاب و سلاح را درک کرده ایم.
افراط گرایان از قلم، کتاب و قدرت آموزش و پرورش می ترسند. آنها از زنان و قدرت صدای شان می ترسند. این گروه 40 کودک بی گناه را در کویته کشتند. آنها در پختون خواه عده ای از زنان را مورد هدف قرار دادند. آنها هر روز دروازه مکاتب را می بندند. آنها می جنگند و از تغییری که باید در جامعه رونما شود، می ترسند.
چرا طالبان از آموزش می ترسند؟ طالبان نمی دانند که در میان این کتاب ها چیست؟ هراس افکنان از نام اسلام و پشتون ها به خاطر اهداف خاص خود استفاده می کنند. پاکستان یک کشور مردم سالار و خواهان صلح است. پشتون ها برای دختران و پسران خود آموزش می خواهند و اسلام دین صلح و برادری است. اسلام می گوید که هر کودکی حق دسترسی به آموزش را دارد. صلح برای آموزش یک نیاز اساسی است.
در گوشه هایی از جهان بویژه افغانستان و پاکستان هراس افکنی و جنگ کودکان را از آموزش بازمی دارد. ما واقعا از این جنگ خسته شده ایم. زنان و کودکان از راه های مختلفی در گوشه و کنار جهان رنج می برند. کودکان بی گناه از کارهای مشقت بار رنج می برند. مکاتب زیادی در نیجریه تخریب می شود. مردم در افغانستان از کارهای هراس افکنانه متاثر می شوند و دختران جوان در دوران کودکی مجبور به ازدواج می شوند.
فقر، جهالت، بی عدالتی و تبعیض این افراد را از حقوق ابتدایی شان محروم ساخته است. امروز من متمرکز به آموزش زنان و کودکان می باشم و می خواهم فراتر از بحث حقوق زنان بلکه آزادی زنان به خاطر حقوق شان صحبت کنم. ما از تمام رهبران جهان می خواهیم که راهبردشان را در جهت برقراری صلح و خوشبختی تغییر دهند و از حقوق کودکان و زنان دفاع کنند.
ما به تمام دولت ها می گوییم که زمینه آموزش را برای تمام کودکان فراهم کنند و علیه خشونت و هراس افکنی مبارزه کنند تا کودکان از وحشت مصون باشند. از کشورهای توسعه یافته می خواهیم که در جهت زمینه سازی آموزش و پرورش تلاش کنند و تحمل پذیری را برای ایجاد آموزش و پرورش بدون در نظرداشت رنگ ، مذهب و نژاد مساعد بسازند تا آزادی و مساوات برای تمامی زنان مساعد شود. از تمامی خواهران خود نیز می خواهم شجاعت داشته باشند و نیروی خود را درک کنند.
ما مکاتب و آموزش را برای آینده روشن هر کودک می خواهیم. ما این سفر خود را در جهت رسیدن به مقصدمان که صلح و آموزش است، ادامه می دهیم و هیچکس نمی تواند ما را از مسیرمان متوقف بسازد. ما قدرت خود را باور داریم. کلام ما می تواند تمام دنیا را تغییر دهد، زیرا ما جهت آموزش و پرورش با یکدیگر متحد هستیم. اگر بخواهیم به اهداف خود برسیم باید خود را با سلاح آموزش تجهیز کنیم.
ما نباید فراموش کنیم که میلیون ها شخص از فقر، بی عدالتی و جهالت رنج می برند. نباید فراموش کنیم که میلیون ها کودک از رفتن به مکتب محروم می شوند و خواهران و برادران ما به خاطر آینده روشن شان انتظار می کشند. پس باید تلاش جهانی را در برابر بی سوادی، فقر و هراس افکنی انجام دهیم. باید کتاب های خود را باز نگه داریم و این یک نیروی مهم برای ما است. یک کودک، یک معلم، یک کتاب و یک قلم می تواند دنیا را تغییر دهد و آموزش و پرورش یگانه راه حل است.