رستم وسكانيان از پيشكسوتان جامعه معماري ارامنه ي ايران يكشنبه 22 مرداد ماه 1392 به دليل بيماري در امريكا درگذشت. متن زير در سال 1390 در فصلنامه ي فرهنگي پيمان منتشر گشته و به بهانه وداع با اين معمار بزرگ آورده شده است
در آغاز دوره ي پهلوی، شمار مهندسان و متخصصان ایرانی در رشته های معماری و ساختمان اندک بود اما از میانه ي این دوره با بازگشت کسانی که برای تحصیل به خارج از کشور رفته بودند شمار آنها بیشتر شد. بسیاری از این معماران ارمنی بودند و مانند دیگر مواردی که ارمنیان با شماری اندک، نقشی بزرگ در انتقال فرهنگ مسیحی ـ اروپایی به ایران ایفا کردند، در اشاعه معماری جدید نیز بسیار موثر واقع شدند.
معماران مؤلف ارمنی نظیر گابریل گورکیان، وارتان هوانسیان، پل آبکار، یرواند بوداغیان و اوژن (ژنیا) آفتاندیلیان سلسله معمارانی بودند که در کنار معماران ایرانی نظیر بهزاد و ظفراز پیش قراولان مدرنیته در معماری ایران بودند و آثار ایشان بی چون وچرا جزو میراث فرهنگی و معماری ما و شناسنامه دوران تحول و نوگرایی ایران محسوب میشود. آخرین معمار مؤلف ارمنی از این سلسله ي رو به انقراض رستم وسکانیان است.
استاد زاده ي تبریز است در سال 1311ش. خانواده ي وسکانیان در زمانی که او شش ساله بود از تبریز به تهران، محله ي سید هاشم، در شاه آباد، نقل مکان کردند و نام رُستُم را در مدرسه ای به نام پروانه نوشتند تا اینکه پس از پایان جنگ دوم جهانی و بازگشایی دوباره ي مدارس ارمنیان در تهران از سال چهارم ابتدایی در مدرسه ارمنیان نام نویسی کردند.
پدرش، ملیک، عکاس با ذوق و هنرمندی بود. استاد هنوز مسیر خانه تا عکاسخانه ي پدر، واقع درخیابان لاله زار و سقاخانه ي سر راه را به یاد دارد زیرا هر روز از این مسیر طعام خانگی برای پدر به محل کار می برده.
استاد ملیک مسئولیت عکاسی پایان سال کالج آمریکایی البرز را به عهده و رابطه ای دوستانه با دکتر مجتهدی، مدیر البرز، داشت. این آشنایی سبب شد که رُستُم تحصیلات متوسطه خود را در رشته ریاضی در دبیرستان البرز ادامه دهد. او از همین دوران شروع به طراحی کرد. برخی از آثار او در کتابچه ي پایان سال دبیرستان چاپ و از وی به منزله ي نقاش جوان یاد شد.
در 1331ش، پس از دریافت دیپلم متوسطه وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و تا 1338ش در رشته ي معماری این دانشکده ادامه ي تحصیل داد و با رتبه ي ممتاز از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. با کسب این موفقیت دولت ایران بورسی تحصیلی در اختیار وی قرار داد و رُستُم برای تکمیل تحصیلات خود راهی پاریس شد.
او در پاریس در رشته ي معماری مدرسه ي هنرهای زیبای پاریس، بوزار درآتلیه ي زاوارونی ثبت نام کرد و در 1343ش، پس از اتمام تحصیلات خود و با دریافت مدرک D.P.L.G. به ایران بازگشت.
وُسکانیان از همان سال نخست ورود، در کنار فعالیت حرفه ای خود به منزله ي آرشیتکت، در دانشکده ي هنرهای زیبای دانشگاه تهران نخست با عنوان استادیار و سپس از 1354 ـ 1359ش با عنوان دانشیار و مدیر گروه معماری مشغول به کار شد.
در 1352ش، فرصت مطالعاتی سه ماهه ای6 در دانشگاه پنسیلوانیا در آتلیه ي معمار شهیر لوئی کان،7 در اختیار وی قرار گرفت و عازم امریکا شد و پس از کسب تجربیات بسیار ارزنده بار دیگر به ایران بازگشت.
به پاس خدمات ارزنده ي حرفه ای و آموزشی استاد وسکانیان مراکز گوناگون ازجمله کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران و جامعه ي معماران ارمنستان در 1385ش و پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، باشگاه آرارات، انجمن اجتماعی ارامنه و جامعه ي معماران و مهندسان ارمنی ایران، در 1388ش، در برنامه هایی جداگانه از ایشان تقدیر کردند.دانشگاه دولتی معماری و ساختمان ایروان نیز در 10 مهر 1388ش مدرک دکترای افتخاری به وی اعطا کرد.
رُستُم وُسکانیان از معدود معمارانی است که علاوه بر امور حرفه ای و آموزشی در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی جامعه ي خود نقشی بسیار تعیین کننده داشته و نام وی در زمینه های گوناگون فرهنگی و هنری ارمنیان به چشم می خورد و ذکر آن در هر مورد نشانه کمال است.
وُسکانیان بین سالهای 1330 ـ 1380ش در حدود 24 نمایشگاه نقاشی و هنرهای تجسمی گروهی و انفرادی در کانون های بنام هنری در نقاط گوناگون جهان از جمله گالری گورکی نیویورک،گالری زروان و موزه هنرهای معاصر تهران گرفته تا ونیز، پاریس و لوس آنجلس شرکت کرد و برنده چندین جایزه، نشان طلا و دیپلم افتخار شده است. او هم اکنون نیز با اشتیاق و نیرویی مثال زدنی در تکاپو و خلق آثار تجسمی ای است که هریک در عین پالودگی پر از رمز و رازهای خاص دنیای درونی اوست.
وُسکانیان بیش از پنجاه طرح معماری اجرا شده دارد.این تنوع از مرمت قره کلیسا در چالدران (1355ش) و کلیسای سرکیس مقدس در نزدیکی دیر استپانوس مقدس(1364ش) گرفته تا زورخانه ي بانک تجارت در تهران و پایانه ي اتوبوس شیراز (1362ش) و ویلاها و بناهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی ارمنیان قابل رؤیت است و هریک از این بناهای اخیر تأثیری ماندگار و انکارناپذیر در روند زندگی ارمنیان در ایران داشته اند.
یکی از این بناها سالن کلوپ ارامنه به رغم پیشنهادهای عوام و مخالفت های خواص طرح جسورانه ای است که در 1345ش ساخته شد. در این طرح وسکانیان حیاط و فضای سبز را در بیشترین حد حفظ کرده و سالن اصلی را کاملاً به شکل درونگرا، در زیر حیاط و با ورودی مجزا از خیابان فرانسه، ساخته است. در حین ورود به این بنا ناخودآگاه تحت تأثیر فضای شاعرانه ای از آجر و سیمان سفید، که به شکل ماهرانه ای تلفیق شده اند، قرار می گیرید و پس از خروج از آن مدتها احساس فضایی به خصوص را در روح خود به یدک می کشید.
وُسکانیان در 1348ش بنای کودکستان ارمنیان تبریز را ساخت، بنایی لطیف و رؤیایی با مقیاس انسانی درخور کودک با شکل ها، رنگ ها، فضاها و گوشه های به یاد ماندنی.
از معروفترین آثار معماری وُسکانیان میعادگاه ارمنیان ایران، ورزشگاه آرارت تهران، است. در چهل سال گذشته کمتر ارمنی ای را می توان یافت که در دوره ای از زندگیش با این مجموعه عجین نبوده باشد. این ورزشگاه بین سالهای 1349 ـ 1354ش ساخته و رفته رفته تبدیل به مهمترین مرکز اجتماعی ارمنیان ایران شد.
استاد داستان ساخت این بنا را چنین تعریف می کند: “ قطعه زمینی که مجموعه ي آرارات در آن احداث شده قبلاً قبرستان دویست ساله ي ارمنیان ونک بوده است. روزی محمد رضا پهلوی، شاه سابق ایران، در حین پرواز بر فراز تهران متوجه ي ناهماهنگی این قبرستان با برنامه ي شهری این منطقه و همجواری آن با پارک و کلوپ شاهنشاهی (پارک ملت و باشگاه انقلاب کنونی) می شود. در نهایت تصمیم به تغییر کاربری این قطعه به ورزشگاه گرفته می شود و به همت ارمنیان این تصمیم به اجرا درمی آید و قرار می شود بنایی به رسم یادبود خفتگان نیز در بخشی از این مجموعه ي ورزشی احداث شود”.
ورزشگاه آرارات در زمینی مثلثی شکل طرح و اجرا شده است که زمین فوتبال و سکوهای تماشاگران در مرکز و سایر فضاهای ورزشی و اجتماعی با ترکیب بندی هنرمندانه ای از احجامی استوار و بی پیرایش در حول آن ساماندهی شده اند. در این مجموعه ترکیب استادانه ای از تنوع بافتهای زیبای آجر و بتن اکسپوز (عریان) را می توان مشاهده کرد. بخش فرهنگی مجموعه ي آرارات در آن زمان بنا به دلایلی ساخته نشد و در سالهای اخیر الحاقاتی ناهماهنگ به عنوان بخش فرهنگی و غیره در این مجموعه ساخته شده است.
طرح بنای یادبود این مجموعه نیز در ابتدا شکل های گوناگونی به خود گرفت که در نهایت بین سالهای 1363ـ 1365ش منجر به ساخت عبادتگاه صلیب مقدس از بناهای ارزنده و از نمونه های ماندگار معماری مذهبی ارمنی شد. طرح این بنا کلیه ي تصورات جزم اندیشانه و تقلید سطحی از شمایل معماری سنتی کلیسای ارمنی را شکست و شکل جدیدی از آن را ارائه کرد. واضح است که ارائه و اجرای چنین طرح جسورانه ای در جوامع بسته، کاری است بس دشوار و استاد به حق از پس آن خوب برآمد. عبادتگاه صلیب مقدس یکپارچه از بتن مسلح ساخته شده و هم در پلان و هم در نما مدولار و قرینه است. هسته ي مرکزی عبادتگاه با چهار صلیب عظیم احاطه شده که گویی محافظ عابد است در هنگام عبادت.
آخرین پروژه ي طراحی شده ي وُسکانیان مرکز هنری شوشی، ازمهمترین شهرهای تاریخی، علمی و فرهنگی ارمنیان در قراباغ، در 1383ش است. به موازات بازسازی خرابی های جنگ، او که در برابر نسل آینده ي مردمانش احساس مسئولیت می کند، طرح “مرکز هنری” خود را برای بازسازی و تربیت روح ساکنان این شهر استثنایی به آنان اهدا کرده است.
رستُم وُسکانیان انسانی است کاملاً درونگرا با روحی همانند آثارش پیچیده و پررمز و راز. او را به راستی چه می توان نامید؟ نقاش، مجسمه ساز، معمار، معلم، دوست؟ او به راستی انسان است، اشرف مخلوقات و به حق یگانه معمار هستی در آفرینشش از هیچ فوت و فنی دریغ نورزیده.