بعد از هدایت شرکت ارو سارینن که سال های بسیاری به طول انجامید، کوین روچه و جان دیکِلو کار خود را از سال 1966 برپا کردند . اداره مرکزی بنیاد فورد، در غالب اولین موفقیت بزرگ این دو معمار به نظر می رسد و ترکیبی از ایده آل های بی همتای روچه و راه حل های سازه ای خلاقانه دینکِلو است . آن ها یک تیپولوژی اداری را معرفی کردند که تعامل کارمندان ، خارج از این سازمان و طبقاتش، گسترش می یابد و حتی به فضای عمومی هم دست می یابد .
ساختمان بنیاد فورد برای شهری همچون منهتن ساختاری عادی دارد در جایی که ساختمان یک فوت مکعب از مرز های واقعی سایتش را کمتر اشغال کرده است . علاوه بر طراحی ساختمانی کوچک تر به منظور پوشش سایت حاضر ، این ساختمان خط آسمان موجود را هم شکست و معمارانش از این فضای اضافی استفاده های بسیاری کردند . دفاتر اداری تنها بخشی از سایت را اشغال می کردند و این باقیمانده زمین به باغی داخلی درون آتریوم گلخانه مانندی اختصاص یافت . پوشش گیاهی رونده و فضای وسیعش، هم نقطه ای مرکزی برای کارمندان و هم فضایی میانجی میان بنیاد و شهر فراهم می کرد .
در اصل این کمپانی، یازده طبقه از ساختمان اداری قدیمی را با یک جداسازی نسبی میان طبقات اشغال کرده بود . به امید خلق حسی جمعی، روچه و دینکِلو، دفاتر جدید را در فرمی سی شکل چیدند . تمام بازدید کنندگان می توانند یک دیگر را در سر تا سر باغ ببینند و از نور طبیعی عبوری از دیوارهای شیشه ها و پنجره سقفی بالای سرشان استفاده کنند . طبقات پایین تر به منظور ساخت تراس های مشرف بر باغ به عقب پله می خوردند که از هر یک از دفاتر به وسیله درهای کشویی شیشه ای دسترسی دارند . وقتی که همکاران از حضور یک دیگر در نماهای داخلی آگاه هستند، دفاتر شخصی آن ها در ترکیبی از واحد های تکرار شونده گم می شود که این موضوع حریم خصوصی و گمنامی را برای کارمندانش مهیا می کند .
با الهام از ساختار بزرگراه ها و پل ها است که این سازه خالص ترکیبی از توانایی تحمل بارِ بتن و فولاد کورتِن را داراست . تیرهای سقفی فولادی فاصله 84 فوتی را پوشش می دهند و جبهه های جنوبی و شرقی را آزاد نگه می دارند . دیوارهای شیشه ای ده طبقه از ساختمان عقب تر از ستون ها چیده شده اند تا مرز میان فضای داخلی و خارجی را حل کند . این باغ ،برای عموم، از طریق دیوارهای بلندِ شفاف قابل رویت است که به شکلی بصری فضایی باز را در خیابان چهل و دوم خلق می کند . ورودی اصلی در خیابان چهل و سوم قرار دارد که با مقیاسی کوچک تر و مسکونی مانند نمایان می شود . خرپاهای سقف فولادی، آراسته به شیشه، پنجره های سقفی پیچیده و منشوری مانندی را می سازند .
این بتن سازه ای با گرانیت داکوتای جنوبی پوشانده شده است که مرتبط با سابقه تاریخی بنیاد فورد است . رنگ های بنفش و خاکستری این سنگ و رنگ قهوه ای مایل به قرمز فولاد کورتِن پالتی رنگی شکل می دهد که با ساختمان های پیرامونش ترکیب می شود . در فضای داخلی، این مصالح صنعتی با سبز روشن این باغ نیمه گرمسیری در تضاد کامل است .
بنیاد فورد تحسین های بسیاری را از جامعه معماری همچون نقد آدا لوییس هوکستابل دریافت کرد و در انتخاب روچه در جزیان جایزه پریتزکر 1982 بسیار تاثیر گذار بود . کِوین روچه، جان دیکِلو و همکاران، پروژه های بی همتای بسیاری را در شهر نیویورک همچون موزه هنر متروپولیتِن و میدان سازمان ملل را تکمیل کردند و هر دو پروژه نیز در نمایشگاه اخیر کارهای روچه در موزه شهر نیویورک نشان داده شدند .