نمازخانه ی کالج استونز: 1956 – 1954
کولومبیا، میزوری
سازه هایی که جهت اهداف مذهبی ساخته می شوند، ماهیت سلسله مراتبی دارند: این سازه ها هندسه و نمادهایی دارند که مختصات معماری و الهیاتی شان از بطن آن ها سرچشمه می گیرد، و گویی مدای کیهان شناسی از سنگ ارائه می دهند. نخستین الگوهای کلیسا در دوره ی متقدم مسیحیت همگی در امتداد محور شرقی – غربی سامان می یافتند، و محراب کلیسا هدف نهایی سیر و سفری روحانی در صحن و شبستان بود که سرانجام به "نجات" یا "رستگاری" در معنای مسیحی اش منجر می شد. در کلیساهایی که پلان مرکزی داشتند و در دوره ی رنسانس معمول و پر طرفدار بودند، فضایی متحدالمرکز حول هسته ای شکل می گرفت که یادآور امواج حلقوی متعددی بود که با انداختن سنگی در آب حاصل می شد. سارینن این تصویر را گرفت و از آن برای بیان تقدس استفاده کرد، و حتی این تقدس را چند پله بالاتر از آن چه عرف حکم می کند، ارتقا داد.
معمار بدین دلیل از پلان مرکزی استفاده کرد که سایت در وسط یک کامپوس یا محوطه ی باز قرار داشت. هر نمای عمودی دارای parti مشابهی است که عبارت باشد از یک وستیبول کوچک که به دیوار صلب آجری منضم شده. سارینن یک سری پارتیشن سرتاسری مات را در شبکه ای آجری در فاصله ای از دیوار خارجی نمازخانه قرار داد، رو به سمت مرکز، و به این تعریف دایره ی طوافی حول منطقه ی اصلی ایجاد کرد. مقطع نمازخانه هم، که فضای آن کشیدگی عمودی دارد، درست به اندازه ی بیرون ساختمان با توجه بهنمادشناسی مسیحی در نظر گرفته شده است. شیب صعودی سقف نمازخانه که به منار نوک تیزی ختم می شود، در پلان کف هم منعکس است که بازدیدکنندگان به محض ورود به صحن نمازخانه، از مطاف آن می گذرند و به سمت محراب حرکت می کنند. جایگاه همسریان در پس پرده ی چوبی پر نقش و نگاری در نظر گرفته شده است، تا توجه حاضران را از مراسم خدمت عشا ربانی منحرف نسازد.