این پایان نامه به منظور تشدید بوم شناسی محلی و تنوع زیستی شهرهای آمریکایی پسا- صنعتی در نظر گرفته شده است. در حالیکه زیست بوم طبیعی و مصنوعی به مثابه یک جهش دوبخشی از توپولوژی گیاهشناسی باغ (بازنمایی چشم انداز طبیعت و شهر از قرن 17 و اوایل قرن 20) درآموختن آنچه که به عنوان امر طبیعی و مصنوعی در معماری درنظر گرفته شده، دیده می شود. طرح مذکور در دیترویت و در جایگاه یک فرصت در کلونی سازی مجدد طبیعت از طریق تولید محیط های مصنوع در شکل گیری یک شهرسازی کوچک مقیاس نمود یافته است.
خودسازی دیترویت یک نشانه در مخالفت با تأثیرات ثانویه فوردیسم، برای بسیای از شهرهای پسا صنعتی آمریکایی با انقباض، تخریب و فساد متداول می باشد. اسکلت خارجی صنعت خودروی دیترویت به شهر نفوذ می کند. بسیاری از شهرها هم اکنون فاقد ارزش فرض شده، در حالی که آثار معماری آنها رها شدند؛ و با عدم رشد شهری، ممنوع کردن فلز و از بین بردن خانه های تک خانواری مواجهه شده اند. شاخصه های رها شده در دیترویت یک مجموعه از " نقاط مهم" جایی که متروکه در بالاترین حد خود قرار گرفته را افشا کرده اند.
این همسایگان توسط پوشش شهری جدا افتاده اند- که به طور معمول نتیجه ی یک تغییر کامل در منطقه بندی بزرگ صنعتی به مسکونی می باشد. یک مسیر پر پیچ و خم از طریق چمنزارهای شهری در این همسایگی همجوار مرکز شهر و گیاه پاکارد با اتصالاتی فراتر از مقیاس قرار دارند. بازمنطقه بندی یک همسایگی کامل با مقاومت کم از ملک های اشغال شده ی باقی مانده است. این ناحیه ی جدید از میان مجاورت های محلی عبور کرده، و مدعی منطقه ی بزرگتر است.
زیرساخت آب برای باغ با آب خانگی پیش موجود جانبی درون ماتریکس شبکه ی جفرسون تأمین می شود. طبیعت فضاها را در توسعه ی چمنزارهای وسیع شهری اصلاح می کند. زمین در یک منطقه ی باتلاقی تغییر می کند.و مناطق سبز در موقعیت معمارانه و توسعه ی معماری کامل ظهور می یابد. استراتژی های چشم انداز یک بستر متغیر در تحریک مردابهای غنی در زیست بوم محلیشان را ارائه می دهد.