سالانه همایش ها، نشست ها و کنفرانس های متعددی در حوزه معماری و شهرسازی برگزار می شود، اگر این حوادث را به مثابه یک سناریوی قابل اجرا ببینیم مراحل پیش تولید ان ها، ان هم در بعد تبلیغاتی به شدت قوی برگزار می شود، اما انچه در اکثر مواقع مسکوت می ماند محتوای این همایش هاست و از همه مهم تر انباشت و ارشیو ان ها برای مخاطبانی که به لحاظ مکانی و زمانی به فضای اتفاق دسترسی مستقیم نداشته اند.
تمام این همْ نشستی های متخصصان و مخاطبان اندکشان را می توان همچون پیروزی هایی ناقص و حتی از دست رفته ارزیابی کرد، مخصوصا انکه تبدیل به بخشی از حافظه تاریخی گفتمان معماری و شهرسازی ایران در مقیاس وسیع نمی شوند، درس گفتارهای اتووود با این نیت صورت بندی شده است که بتواند در وضعیتی پسینی قرار گیرد و خلا پس از برگزاری همایش را پر نماید و ارشیوی از هر نشست را انباشت.
با این هدف از همه دوستانی که خواهان مشارکت در فرایند جمع اوری این تکه های پراکنده و نامنسجم هستند استدعا داریم با ارسال تصاویر نشست ها و خلاصه هایی قابل ارائه از محتوای مباحث گامی بردارند برای مستندسازی تلاش هایی که اگر بر فضا منقوش نگردند و دچار خوانش های چندسطحی نشوند فتوحاتی اند از دست رفته.
نکته قابل ذکر انکه مهم نیست مقیاس برگزاری نشست چه باشد، بین المللی، ملی، منطقه ای و حتی خردتر از ان، مهم ان است که محتوای نشست ها انباشت شود، به اشتراک گذاشته شود و در یک کنش انتقادی خوانده شود، مهم این است که ارتباط عمودی را افقی سازیم و در افق تقسیم شویم، مهم این است که در بعدی فضایی هم دیگر را بیابیم.
این مطلب کوتاه پاسخ مکتوب سرکار خانم گیتی اعتماد به چهار سوال نمایه تهران در باب نسبت و ارتباط “زن و فضا” از نگاه زن به عنوان معمار یا شهرساز از یک سو و کاربر فضا از سوی دیگر است.
ــ ارزیابی کلی شما از نسبت “زن و فضا” از دو منظر زن به عنوان “خالق” و زن به عنوان “کاربر” فضا چیست؟
زن را به عنوان نیمی از جامعه از نظر خالق فضا؛ چه به عنوان معمار و چه به عنوان شهرساز یا طراح شهری نمیتوان چندان متفاوت از نیمه دیگر آن دانست. مسلما این فضا که توسط زنان به وجود میآید بستگی بسیار به تجربه، خلاقیت، ادراک، صلاحیت و حرفهمندی معمار یا شهرسازی دارد که در این زمینه کار میکند و نمیتوان آن را چندان به جنسیت مربوط کرد. کمااینکه تاکنون بین معماران بزرگ دنیا کمتر نام زنان را شنیدهایم. دلیل این امر کمبود فرصتهای تجربه برای زنان است، هر چند نمیتوان این کمبود را تنها به دیگران مربوط دانست. زنان به عنوان کاربر فضا نیز میتوانند بهگونهای متفاوت رفتار کنند. این تفاوت ریشه در فرهنگ، قیود اجتماعی، محرومیتها و عوامل مختلفی داشته که زنان در آن رشد کرده و شکل گرفتهاند.
ــ سابقه تاریخی حضور و فعالیت زنان در عرصه طراحی و ساخت فضا چگونه بوده است؟ آیا درست است که تا عصر معاصر اموری چون معماری و شهرسازی، مطلقا مردانه بودهاند؟
سابقه تاریخی زنان در عرصه طراحی و ساختوساز همانگونه که اشاره شد، بهخصوص در گذشته دورتر و نه در چند دهه اخیر، بسیار محدود بوده و شاید بهطور مستقیم اصلا وجود نداشته است اما در دهه های اخیر هم در دنیا و هم در ایران با حضور وسیع زنان در دانشگاهها و در حرفه، این محدودیت تا حدودی کمرنگ شده است. البته باورها، چه در دیگران و چه در خود زنان حرفهمند و متخصص، این حضور را در سطوح بالاتر از جمله مدیریت، چه در یک سازمان مربوط به رشته معماری و شهرسازی و چه به عنوان مدیر پروژه و معمار یا شهرساز ارشد، کمرنگ و محدود ساخته است.
ــ در دنیای معاصر زنان در عرصه های مختلف، از جمله در حوزه معماری و شهرسازی موقعیت خود را بهبود بخشیدهاند. به نسبت 50 سال گذشته، امروز در جهان معماران و شهرسازان زن فعال و سرشناسی به چشم میخورند که موقعیت بسیار محکمی هم دارند. در ایران هم طی سالهای اخیر همین اتفاق کم و بیش افتاده. با این شرایط تغییری هم در ساخت فضا اتفاق خواهد افتاد؟ آیا میتوان انتظار داشت که حضور زنان، کیفیت فضا را نیز برای استفاده زنان بهبود ببخشد؟ آیا مثلا طرحهایی که زاها حدید میکشد کیفیتی متفاوت از طرحهایی دارند که معماران مرد میکشند؟
تغییر در خلق و ساخت فضا نمیتواند چندان مربوط به حضور یا عدم حضور زنان در حرفه باشد. البته ممکن است زنان معمار و شهرساز تا حدودی به نیازها و تمایلات زنان آشنا باشند و این آشنایی در مردان هم اگر صاحب تجربه و ادراک و مطالعه و شناخت از گروههای مختلف چه زنان، چه اقشار دیگر باشند، میتواند وجود داشته باشد. همانگونه که خلق فضای مناسب برای کودکان توسط کودکان به وجود نمیآید. فضای مناسب برای کودکان توسط معمار یا شهرسازی به وجود میآید که از کودکان، نیازهای آنها و تمایلات و خواستههایشان به اندازه کافی شناخت داشته باشد و در این زمینه صاحب تجربه و خلاقیت باشد. اگر در طرح زاها حدید با معماران دیگر تفاوتهایی وجود دارد نه به خاطر زن بودن زاها حدید بلکه به خاطر شخصیت، تجربه، فرهنگ و همه عواملی است که زاها حدید را ساخته است. مسلما اگر زاها حدید در عراق میماند و در شهر کوچکی در آنجا زندگی و کار میکرد حتی اگر مرد بود زاها حدید امروزی نمیشد.
ــ یکی از نشانه های تثبیت موقعیت حرفهای زنان در عرصه معماری و شهرسازی، تعداد زیاد معماران زن جوان در دفاتر معماری است؛ به گونهای که وزن زنان جوان در دفاتر مشاور به مراتب بیش از مردان جوان است. به همین نسبت تعداد قابل توجه دانشجویان دختر در مقاطع مختلف رشتههای معماری و شهرسازی نشان از این دارد که فضای حرفهای به شدت در حال زنانه شدن است. فکر میکنید این وضع چالشبرانگیز خواهد شد؟
آنچه در دهه های اخیر اتفاق افتاده است جای مطالعه، تامل و ریشهیابی دارد و باید پیامدها و آثار آن نیز شناخته شود. مسلما زمینه های فرهنگی مساعدی برای دختران (و شاید زمینههای نامساعدی برای پسران) موجب فزونی تعداد دانشجویان دختر در دانشگاهها به ویژه در رشته معماری و شهرسازی شده است. بدیهی است که یکی از پیامدهای این پدیده، افزایش تعداد کارشناسان معمار و شهرساز در دفاتر مهندسین مشاور کشور (عمدتا در تهران) است. البته تجربه نشان میدهد زنان نسبت به مردان تا حدودی منظبطتر و مسئولیت پذیرترند. اما در حال حاضر به دلایل مختلفی از جمله ازدواج و مرخصی زایمان و غیره، نرخ اشتغال در زنان بسیار پایینتر از مردان است. البته در آینده با افت نرخ ازدواج، باروری و غیره، مسلما این نسبت تغییر خواهد کرد و شاهد رشد بیشتر تعداد زنان شاغل در بازار کار بهخصوص در رشتههای معماری و شهرسازی خواهیم بود. در این صورت آنچه چالشبرانگیز خواهد شد وجود زنان در حرفه نیست (چون به هر حال آنها بخشی از جامعه و نیروی کار هستند) بلکه وضعیت اقتصادی و امکان اشتغال برای این نیروی بالقوه است.
برای مشاهده و دانلود مقاله های این همایش به این لینک مراجعه فرمایید.