شاید این جمله از پیشینیان که از خداوند خواسته اند که ایران را از دروغ، دشمن و خشکسالی حفظ کند، به گوش بسیاری از مردم ایران آشنا باشد. همه اینها از بحران همیشگی آب در این سرزمین حکایت دارد. هراس از خشکسالی از دیرباز پس ذهن ایرانیان بوده است. ذهنیتی خطرناک که اگر نمود بیرونی پیدا کند میتواند بدتر از حمله چنگیز و اسکندر زندگی در ایران را به نابودی بکشاند.
پیش به سوی بیابان شدن
ایران سرزمینی خشک و نیمه خشک است. میانگین بارندگی در کشور تقریبا 250 میلیمتر است. رقمی کمتر از میانگین آسیا و حدود یک سوم میانگین بارندگی سالانه در جهان. در حال حاضر سرانه آب جهان 7400 متر مکعب است. اگر سرانه آب در کشوری به زیر 1700 متر مکعب برسد یعنی آن کشور دچار بحران آب است. در ایران این رقم کمتر از 1900 متر مکعب است. رقمی که 50 سال قبل 7000 متر مکعب بوده است.
پیش بینی میشود که در سال 2025 سرانه آب ایران به حدود 1400 متر مکعب برسد. این یعنی تنشی جدی، خشک و بی رحم. دقیقا پارسال بود که حمیدرضا جانباز، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب کشور از اوضاع وخیم کمبود آب در تهران خبر داد و گفت بیشترین وضعیت قرمز در ناحیه شرق تهران است. وی اضافه کرد: "برخی مراجع رسمی اعلام کردند که ما در یک دوره 30 ساله خشکسالی قرار گرفتهایم". این روزها خبرهای زیادی درباره خشکسالی در نقاط مختلف ایران میشنویم.
حالا نوبت به تهران رسیده است.
محمدهادی حیدرزاده، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران، روز شنبه به نشست 36 سانتی متری زمین پایتخت اشاره کرد و گفت: "نشست زمین آخرین مرحله قبل از بیابانزایی است که خشک شدن تالاب بندعلی خان در ورامین و تالابهای استانهای مجاور نیز باعث خیزش بیشتر ریزگردها شده است." وی در ادامه افزود: "میزان خشکسالی و بیابانی شدن رو به افزایش است و ایران اولین کشور دنیا است که به سرعت به سمت بیابانی شدن میرود."
پایتخت باید تغییر کند
محمد درویش، کارشناس محیط زیست، در این باره به خبرنگار اجتماعی روزنامه ابتکار میگوید: مهم ترین دلیل نشست زمین در تهران، برداشت بی رویه از آبهای زیر زمینی است. تهران شهری است که گنجایش حد اکثر 3 میلیون نفر را دارد نه 12 میلیون. تهران از نظر اکولوژیکی بدهکارترین استان است. پس از تهران، استانهای اصفهان، قم و فارس در رتبههای بعدی قرار دارند. همین عامل باعث شد مجبور شویم از منابع آبی معین آباد ورامین و شهریار برداشت کنیم. حدود 7 تا 17 متر سطح آبهای زیر زمینی سمت غرب تهران از استادیوم آزادی تا وردآورد پایین رفته است.
تهران در مخروط افکنه جنوب البرز قرار دارد. در این مخروط افکنه منابع آبی چون لتیان و لار قرار دارد که پاسخ گوی این تعداد جمعیت نیست. اگر منابع آبی طالقان و کرج که جزو مخروط افکنه تهران نیست، اضافه نمی شد خیلی زودتر از اینها با بحران آب رو به رو میشدیم. بروز پدیده ریز گردها در تهران ناشی از همین بحران آب و خشکی خاک در این شهر است. در حال حاضر تنها راه چاره تغییر مدیریت تهران است. گسترش عمودی و افقی باید متوقف شود و تغییر پایتخت صورت بگیرد.
36 سانتی متر شوخی نیست
کیوان کفایی، کارشناس معدن، در این خصوص به خبرنگار اجتماعی روزنامه ابتکار میگوید: باید در نظر گرفته شود که این 36 سانتی متر نشست زمین چگونه محاسبه شده است. روشهای مختلفی برای این کار وجود دارد. در این روشها از تصاویر راداری و ماهواره ای استفاده میشود. دقیق ترین روش برای محاسبه نشست زمین استفاده از تصاویر راداری است که آنها را در زمانهای مختلف پردازش میکنند. در نتیجه این پردازشها یک فرمول به دست میآید که با محاسبه آن میتوان نشست زمین را به دست آورد. مثلا میشود گفت که نسبت به پارسال چقدر نشست داشتیم. در واقع این شیوه محاسبه نخستین بار در مورد لرزشهای زمین به کار گرفته شد که پس از زلزه بم به ایران وارد شد. زمین همیشه در حال نشست کردن است. در واقع میتوان گفت نشست زمین کاملا طبیعی است.
ولی 36 سانتی متر شوخی نیست. البته باید گفته شود که این 36 سانتی متر نشست نسبت به چه زمانی بوده است؟ یا نسبت به کدام استاندارد بوده است؟ استاندارد جهانی یا استاندارد داخلی؟ اگر زمان وقوع آن کوتاه باشد یا در اثر رخ دادن حادثه ای ایجاد شده باشد، خطرناک و جدی است در غیر این صورت امری عادی تلقی میشود. برداشت از سفرههای آب زیر زمینی یکی از مشکلاتی است که پایتخت با آن دست و پنجه نرم میکند. شهر تهران روی گسلهای فراوانی قرار گرفته است که به بهشت زهرا منتهی میشود.
خطرناک ترین منطقه تهران از این لحاظ بازار تهران است. در واقع اگر استخراج غیر مجاز آبهای زیر زمینی متوقف نشود، ممکن است در اثر نشست زمین کل مناطق جنوبی تهران و بهشت زهرا به زیر آب برود. مساله دیگر کشاورزی است که باید مدیریت شود به ویژه در مورد صیفی جات. صیفی جاتی مثل خیار حدود 800 لیتر آب مصرف میکند. بحثی که الان مطرح است حذف صیفی جات از دایره کاشت و فرامرزی کردن کشاورزی است.
استانهای در لیست خشکسالی
نام استانهای ایران یکییکی در لیست مناطق در معرض خشکسالی قرار میگیرد. همین چند هفته پیش بود که در این روزنامه گزارشی از خشکی خاک خوزرستان منتشر شد. با توجه به گزارشی که وزارت نیرو در بهار امسال منتشر کرد چنین چیزی چندان دور از واقعیت نیست. در این گزارش وزارت نیرو با بررسی آخرین وضعیت بارندگیها در 31 استان کشور از ابتدای سال آبی جاری (مهرماه 93) تاکنون از کاهش حجم بارشها در 18 استان کشور در مقایسه با مدت مشابه خبر داد و نسبت به بروز خشکسالی در این مناطق هشدار داد.
با توجه به این گزارش استانهای البرز، ایلام، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، خوزستان، سمنان، سیستان و بلوچستان، فارس، قم، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان، لرستان، مرکزی، هرمزگان و همدان 18 استان از مجموع 31 استان کشور هستند که میزان بارشهای سال آبی جاری در این استانها در مقایسه با دوره زمانی مشابه کاهش یافته است. کاهش میزان بارندگی موضوعی غیر قابل انکار است. با اینکه در مورد افزایش میزان بارندگی کاری از دست بشر بر نمی آید ولی مدیریت همین میزان کم آب کار چندان سختی نیست. شاید فقط کمی دلسوزی و آینده نگری گره این مشکل بزرگ را باز کند.