طی سالیان دراز، هویت واقعی بَنکسی کمابیش از خاطرِ مردمی که هرروز به این موضوع بی اعتناتر از قبل میشوند، رفته است: هنرمند بریتانیایی، دیوارنگار پارتیزانی یا دردسرساز آشوبگر. برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ هویت واقعی او آشکار شد: رابرت بنکس، اهل شهر بریستول، مهد دیوارنگارهها.
چندسال بعد گفتند که “اسکارلت پیمپرنلِ هنرِ معاصر”، رابین گانیگهام، دانشآموز سابق مدرسۀ کاتولیک است. این نظریه تاکنون بیشترین مقبولیت را دارد. بنکسی، هر کس که باشد، ردپای دیگری از خود به جای گذاشته است که هیچ تغییر چهرهای نمیتواند آن را بپوشاند: مختصات جغرافیایی آثار او.
محققان دانشگاه کویین مریِ لندن، نقشۀ آماری آثار این هنرمند در اطراف بریستول و لندن و همین طور دادههای دیگری را استفاده کردند تا گزینههایی که احتمال دارد هویت حقیقی این هنرمند باشند، بهاینترتیب محدود شوند؛ درست مثل فناوریای که در شناسایی مجرمان یا مشخصساختن محلهای مستعدِ شیوع بیماریها استفاده میشود.
در اینجا توضیح مختصری از نویسندگان این تحقیق آمده است: ورودی مدل مذکور، مکان این آثار هنری است و خروجیِ آن، احتمال سکونت تخطیگر در حوالی محل بررسی شده. تأکید تحلیل ما روی مکانهایی مثل خانهاش است که با یک کاندیدای مشخص در ارتباط است و هویتش را بهعنوان بنکسی تأیید میکند.
همانطور که به نظر میرسد، این روش ممکن است در واقع خیلی خوب کارکرده باشد. بعد از اینکه به نظر رسید نتایج این تحقیق، تئوری گانیگهام را تقویت میکند، انتشار آن یک هفته به تعویق افتاد؛ درست زمانی که وکلای بنکسی مداخله کردند.
به نقل از بیبیسی: “تیم حقوقی بنکسی با کارمند دانشگاه کویین مری لندن تماس گرفتند و نگرانیهای خود را دربارۀ چگونگی انتشار این تحقیق ابراز کردند. مبنای این نگرانیها ظاهراً چینش کلمات در انتشار یک خبر بود که اکنون پس گرفته شده است.”
ازجمله استفادههای بالقوه و عملی این فناوری، کاهشدادن جرائم جدی و حتی تروریسم است. اما روشهای استفاده شده در تحقیق بنکسی خالی از نقد نبود.
جورج دوورسکی در گیزمودو مینویسد: “این روش، خودش فوقالعاده مبهم است و تنها مواردی را به کار میگیرد که احتمال میرود آثار بنکسی باشند. بنکسی آثار هنری خود را ناشناس خلق میکرد. بنابراین واضح نیست کدام آثار یا قطعات متعلق به اوست یا اینکه این آثار را او بهتنهایی اجرا کرده است یا با همراهی چند نفر. علاوهبراین محققان دادههای پَرت مکانی را کنار نگذاشته و برای بررسی زمانِ پدیدارشدنِ اثر هنری از یک خط زمانی استفاده نکرده بودند.”
باوجوداین وکلای بنکسی هنوز آنقدر به این موضوع اهمیت میدادند که نگران برچسبزدن به هنرمند دیوارنگارشان باشند.